پیرزن انگلیسی بعد از اینکه به زور سگش را گرفتند دست به خودکشی زده و مرد.

به گزارش دیلی میل جسد از جزیره آیل آو وایت؛ ژانماری کراهاوست در اتاق پذیرایی بر اثر مصرف بیش از حد دارو جان خود را از دست داد. نامه ای در کنار جسد پرستار سابق پیدا کردند که در آن نوشته بود سگم را دزدیدید؛ زندگی ام را دزدیدید و از من گرفتید.
قربانی 6 سال پیش سگ مورد علاقه اش را از مرکز نجات حیوانات گرفته بود و از آن بشدت مراقبت می کرد تا ژوئن سال گذشته بدلیل کهولت سن از بلندی افتاده و به ناچار به بیمارستان رفته و بستری شد.به همین دلیل مرکز نجات حیوانات سگ را بازگرداند تا در غیاب صاحبش اتفاقی برای آن نیفتد.
سوی همینگز مسوول مرکز نجات حیوانات گفت بعد از مرخص شدن خانم کراوهاوست به خانه وی رفته و متوجه شده که ویقادر به نگهداری از سگ نیست و به همین خاطر تصمیم گرفته تا سگ را به مرکز بازگرداند. وی گفت دو سه مرتبه پیرزن به وی گفته بود که سگ را نمی خواهد اما مجدد زنگ می زد و می گفت سگش را دزدیده اند و به همین خاطر آنها نتوانستند به پیرزن درباره نگهداری صحیح از سگ اعتماد نمایند.
به گفته این مقمان محلی پیرزن بدلیل کهولت سن فکر می کرده اصلا سگی در زندگی اش وجود نداشته اما ناگهان دوباره به یاد سگ اندوهگین می شده است و چون وی چندگانه صحبت می کرده است. عجیب تر اینکه در کاغذی که پرستارش نوشته اظهار کرده که سگش را نمیخواهد ولی بعدا کاغذ دیگری از وی پیدا شده که در آن نوشته شده بدون سگش زندگی نخواهد کرد.
کوین کراهاوست پسر قربانی در اظهاراتی عنوان کرد که اگر سگ کنار مادرش بود، وی هرگز نمی مرد. بعد از این اظهارات موضوع بغرنج تر شده است.روانپزشکان می گویند ممکن است قربانی به جنون سبک دچار شده و دست به خودکشی زده است. هر چند موضوع همچنان در حال پیگیری است اما مطابق قوانین انگلیس وی حق نگداری از سگ را بدلیل کهولت سن و بیماری نداشته است.

 

/56

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 126971

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۴:۲۲ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰
    0 1
    چه اهمیتی داشت این خبر؟؟؟!!!
  • امین IR ۱۷:۰۸ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۲
    0 0
    توب دنبا خبر ار این مهم تر نبود؟ اون هم صفحه اول خودکشی اون صد دلیل پنهان زیاد هم داشته بیشتر از خیلی ایرانی ها هم عمر کرد
  • علی IR ۱۹:۴۳ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۲
    1 0
    یکی میمرد از درد بی نوایی یکی میگفت خانم زردک میخواهی!
  • مازیار IR ۱۶:۵۹ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۳
    0 0
    ترجمه فاجعه است خصوصا" این خط >>> ناگهان دوباره به یاد سگ اندوهگین می شده است و چون وی چندگانه صحبت می کرده است. عجیب تر اینکه در کاغذی که پرستارش نوشته اظهار کرده که سگش را نمیخواهد ولی بعدا کاغذ دیگری از وی پیدا شده که در آن نوشته شده بدون سگش زندگی نخواهد کرد.