این در حالی بود که بازار قیمت های بسیار بالاتری را برای خرید و فروش اعمال می نمود. بعد از روی کار آمدن دولت اقای رفسنجانی شرایط اندکی تغییر کرد و ایشان با دادن شعار اقتصاد آزاد و برشمردن مفاسد و مضار اقتصاد دولتی، در مصاحبهها و خطبههای نماز جمعه، قیمت ارز را و پیرو آن حتی خروج ارز از کشور را به هر مقدار آزاد اعلام کرد.
در این زمان بانک مرکزی گاه گاهی با فرستادن عوامل خود به بازار و تحت عنوان مبارزه با گرانی در بازار دخالت می نمود. شاید همکارانی که هم سن و سال من هستند به خاطر داشته باشند، آقائی بنام نجفی را .... مرحله بعد پشیمان شدن آقای رفسنجانی از سیاست بازار آزاد در خردادماه سال ۱۳۷۳ بود.
در آن زمان ایشان با سیاست تثبیت نرخ ارز و ممنوعیت معامله ارز توسط مردم و احیای مجدد سازمان تعزیرات و دستور قلع وقمع صرافان به میدان آمد و درست ۱۸۰ درجه از سیاستهای اعلامی قبلی عقب نشینی کرد، و تندترین شعار ها را علیه بازار آزاد مطرح کرد، و البته اعضای دولت ایشان هم که موسوم به کارگزاران بودند ، در هر دو مرحله در تبلیغ مواضع متناقض ایشان با او همراه بودند ، و البته به جز یک نفر که مردانه و جوانمردانه بعد از تغییر موضع آقای رفسنجانی از دولت ایشان استعفا داد و کناره گیری نمود ، که انشاالله هر کجا هست ، خدایش به سلامت دارد.او مسعود روغنی زنجانی بود، به هر حال آقای رفسنجانی در موضع گیری جدید خود سنگ تمام گذاشت .
یادم هست یک نوبت در نماز جمعه دلار فروشی را با تریاک فروشی مساوی دانسته و صرافان را نصیحت نمودند به یافتن شغلی آبرو مند ! این زمان نیز بگذشت . دوران اقای خاتمی رسید بار دیگر خرید و فروش ارز آزاد شد و قیمت آن هم که در بازار آزاد تا ۹۵۰ تومان در تابستان ۱۳۷۸ رسیده بود با سیاستهای تک نرخی شدن ارز و با شیب ملایم رو به افول نهاد.
بعد از اینکه به حدود ۸۰۰ تومان رسید بار دیگر ولی با شیبی کم شروع به افزایش نمود. و این سیاست تا شهریور ماه سال ۱۳۸۹ ادامه داشت تا این که قیمت دلار به حدود یک هزار تومان رسید، ولی نرخ متوسط تورم طی این حدود ده سال حداقل ۲۰ در صد بوده که اگر با دلار ۹۵۰ تومان محاسبه کنیم قیمت دلار در آن زمان می بایست حدود ۴۰۰۰ تومان را نشان می داد.
حال اگر مبنا را ۸۰۰ تومان در سال ۱۳۸۰ در نظر بگیریم و نرخ تورم را هم متوسط ۲۰ درصد که تقریبا مساوی نرخ سود بانکی بود، باز هم نرخ دلار باید چیزی درحدود ۳۰۰۰ تومان میبود. پس نرخ هزار تومانی در آن زمان نشانه فشرده بودن فنر قیمت هاست و دیدیم که همین مسئله باعث فرار فنر در اواخر سال ۹۱ شد ، بعد از آن هم در دولت آقای روحانی، سعی در نگه داشتن قیمت ارز به ضرب و زور تزریق بیش از تقاضا داشتند و در حالی که متوسط نرخ تورم در چهار سال نخست دولت ایشان بیش از ۳۰ در صد بود ، نرخ ارز تا اول سال ۹۷ کمتر از ۱۵ در رشد کرد.
البته طبق انتظار این وضعیت نمی توانست دوام آورد و دیدیم که در سال های ۹۸ و ۹۹ چه اتفاقاتی در بازار افتاد و با در رفتن فنر قیمتها ، دلار تا ۳۴۰۰۰ تومان نیز در مهر ماه سال ۹۹ پیشروی کرد. تصور حقیر این است که بار دیگر همین اتفاق در حال رخ دادن است، و متاسفانه با سیاستهای فشار بر روی فنر قیمت، می باید منتظر فاجعه ای دیگر در بازار ارز باشیم. البته همه می دانند که هر چه پول ملی قویتر باشد رفاه برای مردم بیشتر است . ولی پائین بودن نرخ ارز به تنهائی در حالی که نرخ تورم و سود بانکی بالاست و انواع کالاها هر روز گرانتر میشود ، نه تنها باعث رفاه مردم نمیشود بلکه منجر به افزایش واردات ،٬ کاهش صادرات، بسته شدن کارخانه ها و افزایش بیکاری و .... شده و می شود.
رییس اسبق کانون صرافان
۲۲۳۲۲۳
نظر شما