خب بی جهت هم نبود؛ قدیمی ترین باشگاه فوتبال ایران چیزی جز این هم انتظار نمی رفت. به سن و سال من، برق شیراز در ورزشگاه خاطره انگیز شهدای ارتش-همان ورزشگاهی که به واسطه طرح شطرنجی دور آن نسبت به سایر ورزشگاه های کشور تمایز داشت- یقه برترین تیم های فوتبال را می گرفت؛فرقی نمی کرد استقلال باشد یا پرسپولیس،یا هر تیم مطرح دیگری؛ نام برق که وسط می آمد برق چشم خیلی ها می پرید!
برق حتی بهترین تیم شهرستانی هم می شد. قهرمان جام حذفی هم می شد. نماینده ایران در جام باشگاه های آسیا هم می شد.
برق، بود. اوج و فرود داشت. کم و زیاد داشت. کم نور و پر نور بود. اما به هر حال بود تا این که...
تا این که به ناگاه در لیگ برتر ۸۸–۸۷ در حالی که تا هفته هفتم صدرنشین هم بود به واسطه برخی مشکلات عجیب و غریب، به لیگ یک سقوط کرد.
سقوطی که دیوانه وار ادامه داشت و فصل های بعد در کمال تعجب برق به دسته دوم و دسته سوم سقوط کرد.
بعدش حتی پا را از این هم فراتر گذاشت و تا لیگ منطقه ای کشور هم پیش رفت تا با تیم هایی رقابت کند که یک صدم افتخارات و قدمتش را ندارند.
برق به سرعت به سمت خاموشی ابدی به پیش می رفت. سازمان برق منطقه ای فارس تیمش را نمی خواست. شده بود بچه سر راهی، دعوای مالکیتش بین مالکین و پیشکسوتان و مدعیان ورزش استان ادامه دار بود.
ابتدا قرار شد دوباره از نو شروع کند. دوباره از لیگ دسته سوم شروع کند تا به بالاترین رده فوتبال ایران بازگردد.
استارت کار زده شد. اما هر بار مشکلاتی سر را این تیم قرار گرفت که دیگر قد راست نکرد. دیگر نفس نکشید و دیگر روز خوش به خودش ندید.
مدتی پیش اما امتیاز برق دسته سومی به تیم دیگری در استان فارس فروخته شد تا همان ته مانده نام برق هم برای همیشه نیست و نابود شود؛بهتر.
برای قدیمی ترین باشگاه فوتبال ایران و طرفدارانش، زشت و زجرآور بود که چنین تیم ریشه داری پس از آن سالهای خوب و درخشان، در لیگ منطقه ای و لیگ دسته سوم فوتبال ایران دست و پا بزند.
امتیاز برق که فروخته شد این تیم برای همیشه جاودانه شد و به خاطره ها پیوست...
نظر شما