تصور کنید برای تحصیل به شهر دیگری میروید که تاکنون زندگی در آن را تجربه نکرده اید. باید با افرادی هم اتاق شوید که پیش از این آنها را نمیشناختهاید. خودتان را به جای یک جوان دانشجو بگذارید و احساس کنید که از این پس فقط خودتان هستید و غم غربت. همه اینها به کنار، هنوز نگران بیماری مادر هستید یا مشکلات مالی پدر.
شاید به رشتهای که قرار است بخوانید علاقهمند نباشید یا نگرانی و ترس با فکر کردن به آینده همه وجودتان را در برگیرد. این دلایل تنها بخش اندکی است از آنچه که میتواند درون یک دانشجو را متلاطم کند. همان وقت است که دانشجو نیاز دارد با یک سنگ صبور سخن بگوید و چه سنگ صبوری بهتر از مشاور؟ با این همه او برای صحبت کردن با مشاور باید در یک صف 499 نفری انتظار بکشد زیرا به ازای هر 500 دانشجو تنها یک مشاور در کشور وجود دارد.
اما مسئولان وزارت علوم معتقدند تعداد کنونی مشاوران در مراکز مشاوره دانشجویی مطلوب است و این ادعای وزارت علومیها در حالی است که آسیبشناسان میگویند کمبود مشاور در دانشگاههای کشور بیداد میکند چون آنها معتقدند که اگر به ازای هر 500 دانشجو در دانشگاهها، تنها یک مشاور وجود داشته باشد به این معنی است که برخی از دانشجویان هرگز نمیتوانند مشکلات خود را با مشاور مطرح کنند.
به گفته دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری ایران بر اساس استانداردهای بینالمللی، دانشگاهها باید به ازای هر 15 دانشجو یک مشاور داشته باشند. با این وجود دکتر حمید یعقوبی رئیس دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم وضعیت مراکز مشاوره و تعداد مشاوران را «ایده آل» خوانده و میگوید:«وجود یک مشاور به ازای 500 دانشجو برای ما مطلوب است. وضعیت موجود وضعیت بدی نیست اما وضعیت آرمانی برای ما زمانی اتفاق میافتد که همه این مشاوران تمام وقت باشند.»
گفته میشود هماکنون 85 دانشگاه دولتی تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری دارای مراکز مشاوره هستند که در این مراکز نزدیک به یکهزار مشاور، کارشناس، روانشناس، متخصص امور تربیتی، روانپزشک و مددکار مشغول به کار هستند. این در حالی است که همکاری تمامی این کارکنان به صورت تمام وقت نبوده و همین امر سبب شده تا بخشی از این مراکز با کمبود نیرو مواجه شوند.
20 درصد دانشجویان از مشکلات روحی رنج میبرند
دکتر حمید پورشریفی رئیس پیشین دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم در این باره میگوید:«وظیفه مشاوران در مراکز مشاوره دانشجویی تنها درمانی نبوده و دو وجه دیگر نیز دارد اما عموما کمتر بر پیشگیری از آسیبهای روانی و اجتماعی و ارتقا تاکید میشود.»
او در ادامه با اشاره به اینکه دانشگاه جدا از جامعه نیست میگوید:«آسیبهای موجود در جامعه در دانشگاه نیز حضور دارد و برخی از مشکلات روانشناختی دانشجویان را رقم میزند. اگر عواملی را که قبل از دانشگاه، حین تحصیل و همچنین عوامل فرادانشگاهی را در نظر داشته باشیم در مییابیم که این دانشجویان با مشکلات روحی متعددی دست و پنجه نرم میکنند.»
دکتر پورشریفی میگوید:«بر اساس آمارهای اعلام شده توسط مسئولان در سالهای گذشته، قریب به 20 درصد از دانشجویان از مشکلات روحی رنج میبرند. بنابراین برای 80 درصد باقیمانده، مشاور باید نقش پیشگیری کننده را داشته باشد. پیشگیری در سه سطح انجام میشود. نخست برای افرادی که دچار مشکلات روحی نشدهاند و هنوز فارغ از این مشکلات هستند. پس از آن پیشگیری، شامل افرادی میشود که در گیر مشکلات یا اختلالات شدهاند اما با شناسایی سریع و مداخلات اولیه این مشکلات کنترل میشود. به ندرت هم مواردی مطرح میشود که افرادی که از سالها قبل درگیر مشکلات روحی و آسیبهایی بودهاند شناسایی شده و به آنها کمک شود تا زندگی سالم تری داشته باشند. با این نگاه میتوان به درستی دریافت که کمبود مشاور در مراکز مشاوره دانشگاهها میتوان چه آسیبهایی به دانشجویان بزند.»
او ادامه میدهد: «دانشجویان احتمال درگیر شدن با مشکلات را بیشتر خواهند داشت اگر مشاور نداشته باشند. همچنین مدت ماندگاری مشکلات بیشتر خواهد شد و به همان میزان مشکلات تبعی افزایش خواهد یافت. وقتی آسیبها مطرح میشود پای دو مشکل اساسی نیز به میان میآید. مسئله مواد مخدر و فکر کردن به خودکشی. دو مسئلهای که این روزها در دانشگاهها خیلیها را نگران کرده است»
دکتر پورشریفی ادامه میدهد:«وظیفه دیگر مراکز مشاوره ارتقاست. همیشه نگاه مشاور کاهش آسیب و نگاه به یک بیمار نیست. بلکه در مواردی دانشجو برای مثمر ثمر شدن، خلاقانه عمل کردن و انجام وظایف تحصیلی به دریافت خدمات مشاورهای نیاز دارد. به حد حساب نرسیدن مشاوران میتوانددر این زمینه هم تاثیر منفی داشته باشد و احتمال توفیق تحصیلی را کاهش داده و دانشجویان را از داشتن یک زندگی شاداب محروم کند».
او با تاکید بر اینکه مراکز مشاوره دانشجویی نهایت تلاش خود را به کار میبندند تا مشکلات دانشجویان را حل کنند اما از چالشهایی سخن میگوید که میتواند این مراکز را تحت تاثیر قرار دهد. او میگوید:«هر چند وقت یک بار شاهد این هستیم که ساختار مراکز مشاوره دستخوش تغییر میشود. تفکیک مراکز مشاوره از بهداشت و درمان یک امر ضروری به نظر میرسد اما بازهم هر چند وقت یکبار نغمههایی خلاف آن به گوش میرسد. با این وجود اتفاقات خوبی افتاده و گامهای موثری نیز برداشته شده است.»
او بر این نکته تاکید میکند:«اگرچه مراکز مشاوره سعی بر جذب نیروی بیشتر دارند اما طی سالهای گذشته تعداد دانشجویان نیز به شدت افزایش یافته است. بنابراین کیفیت خدمات مراکز مشاوره مطلوب نبوده و این یکی از مشکلات دانشجویان است.»
45301
نظر شما