آینده نوشت:

اقدامات هتاکانه و بی تقوایی برخی رسانه های مدعی ارزشگرایی طی دو سه سال اخیر و آسیب دیدن فضای جامعه از این بی تقوایی ها و بداخلاقی ها، توصیه به رازداری و پرهیز از بازی با آبروی مردم را به دغدغه مشترک دلسوزان روحانی تبدیل کرده و از مرجع تقلیدی چون آیت الله مظاهری تا روحانیونی چون سید حسن خمینی و محمدرضا زائری که این شبها در برنامه شبهای روشن میهمان خانه روزه داران است، همزمان به این موضوع پرداخته اند.

رازداری در درس اخلاق آیت‌الله مظاهری  

آیت‌الله مظاهری در ادامۀ سلسله دروس اخلاق با عنوان «فضیلت‌های فراموش شده»، از «ادای امانت» به عنوان فضیلت و سنّت حسنه ای که در عصر حاضر به دست فراموشی سپرده شده است، یاد کرده و با اشاره به روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت«سلام‌الله علیهم» در این‌باره، افزود: خداوند متعال به عزّت و جلال خود قسم یاد کرده است که ممکن است از حقّ خودش بگذرد، ولی از حقّ‌النّاس نخواهد گذشت. در روایات دیگری نیز آمده است که در قیامت گردنه‌هایی وجود دارد که خداوند متعال در آن گردنه‌ها از بندگان خود نسبت به حقّ‌النّاس سؤال می‌فرماید و کسی که حقّ‌النّاسی نظیر خیانت در امانت را در پروندۀ اعمال خود دارد، نمی‌تواند از آن گردنه‌های سخت عبور نماید.

آیت‌الله مظاهری در ادامۀ بیانات خود، از «افشای اسرار مردم» ، «سخن چینی» و «جاسوسی» به عنوان مصادیق دیگر خیانت در امانت یادکرده و افزود: اسراری که انسان از آن اطّلاع می‌یابد، چه در امور فردی یا خانوادگی دیگران باشد، چه در خصوص گناهان سایرین باشد و چه در امور سیاسی و نظامی باشد، امانت است و افشای آن اسرار، مصداق بارز خیانت در امانت می‌باشد که در بعضی موارد منجر به اشاعۀ فحشا می‌شود، و در برخی موارد، سخن‌چینی است و در بعضی موارد نیز گناه بزرگ جاسوسی به آن ضمیمه می‌گردد و همۀ این موارد، مورد مذمّت شدید تعالیم دینی واقع شده و پرهیز جدی از آن لازم و ضروری است.

ایشان ضمن تعریف رذیلت سخن‌چینی، برخی از مصادیق این گناه بزرگ را یادآور شده و افزودند: کسانی که غیبت کسی که از او غیبت شده را به او برسانند، در واقع سخن‌چینی کرده‌اند و گناه غیبت نیز برای آنان ثبت خواهد شد، ضمن اینکه بنابر تصریح برخی روایات، افراد «نمّام» و «سخن‌چین»، وارد بهشت نخواهند شد.

 ایشان اضافه کردند: هنگامی که انسان غیبت دیگران را می‌شنود، وظیفه دارد از شخص غایب دفاع کند و اجازه ندهد آبروی او ریخته شود و به وی اهانت گردد که اگر کسی چنین نکند، با گویندۀ غیبت تفاوتی نخواهد داشت.

راز داری در بیان کارشناس برنامه شب های روشن

حجت الاسلام محمدرضا زائری، کارشناس برنامه شبهای روشن هم در بخشی از برنامه دیشب به همین موضوع پرداخت و گفت: آبروی مومن از آبروی کعبه و خانه خدا بیشتر است. گاهی یادمان می رود که خدایی که خودش ستارالعیوب و پرده پوش است و بسیاری از رازها و آبروی ما را حفظ کرده خودش به ما گفته که ما هم مراعات آبروی دیگران را بکنیم.

در روایتی داریم که مومن، مومن نیست مگر اینکه سه ویژگی داشته باشد، یکی از آن اینکه رازدار باشد و آبروی مردم را حفظ کند. وضعیت ما اگر رازمان فاش می شد اصلا خوب نبود، در روایت هست که اگر برادران و دوستان تو بوی تعفن گناهان تو را استشمام می کردند از کنارت رد نمی شدند. خدا نسبت به بنده خودش از هر چیزی بیشتر غیرت دارد و اگر کسی با آبروی بنده اش بازی کند نمی بخشد. آدم حق ندارد که حتی راز خودش را فاش کند و گناهی که کرده را بگوید. خدا می گوید تو اگر هم گناهی کرده ای من قرار است ببخشم و تو حق نداری آن را پیش کسی افشا کنی.

گاهی در فضای عمومی جامعه می بینیم که افشاگری وجود دارد و فاش کردن اسرار زندگی مردم که ربطی به مواضع فکری و سیاسی آنها ندارد. اینکه من با کسی اختلاف دارم و به بهانه اختلاف سیاسی و عقیدتی خودم آبروی کسی را ببرم.

برخی فکر می کنند اگر رازهای مردم را بدانند آدم های بزرگتری هستند، در حالی که آدم بزرگ کسی است که راز بیشتر می داند اما به روی خودش نمی آورد و تغافل و تجاهل می کند. امیرالمومنین در این باره فرمانی به مالک اشتر به عنوان حاکم و مدیر جامعه دارد که می گوید:

"مالک از همه بیشتر از کسی بترس که پیش تو می آید و عیب مردم را برای تو نقل می کند. همه مردم عیب دارند و حاکم جامعه اسلامی قبل از همه باید این عیب ها را بپوشاند و چیزهایی را که آشکار نشده فاش نکند. حتی چیزی را هم که فاش می شود تو باید درستش کنی که تعبیر بد نشود.چیزی که پنهان بوده به خدا مربوط است . اگر تو سر کسی را پوشاندی خدا هم آبروی تو را حفظ می کند."

امروز عیب دیگران را به تو می گویند، فردا عیب تو را به دیگران خواهند گفت.باید بنایی بگذاریم که افراد جرات نکنند به افشاگری و عیب گویی از دیگران که اینها بنیان جامعه را برهم می زند.

رازداری در یادداشتی از یادگار امام راحل

همزمان یادگار امام راحل، که در سلسله یادداشت های خود با عنوان" آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)" به بازخوانی معارف رمضانی اسلام می پردازد، سومین حق مسلمان بر برادرش را حق ستاریت و نفی عیبجویی خواند و تاکید کرد: مصلحت، مجوز هتک حرمت مومن نیست.

در این نوشته حجت الاسلام سید حسن خمینی آمده است: سومین حقی که یک مسلمان بر سایر مسلمانان دارد، آن است که عیب های او را بپوشند و آن را مخفی نگه دارند و آبروی او را حفظ کنند. این امر که نقطه مقابل پرده دری است، از اموری است که در جای جای اخلاق اسلامی نسبت به آن توجه شده است.

..از رسول مکرم اسلام نقل شده است که: «من ستر اخاه فی الدنیا، ستره الله یوم القیامة: هرکس در این دنیا عیب برادرش را بپوشد، خداوند در قیامت عیوب او را می پوشاند.» [1] باز روایتی از رسول اکرم نقل شده است که می فرمایند: «هر کس از برادر خود کار زشتی مشاهده کند و آن را پوشیده نگه دارد، خداوند در دنیا و آخرت عیب پوش او خواهد بود.» [2] هم چنین در کنز العمال می خوانیم که «فردی از رسول الله صلی الله علیه وآله پرسید که دوست دارم خداوند عیب هایم را پوشیده دارد، حضرت جواب دادند عیب های برادرانت را بپوشان تا خداوند عیب های تو را بپوشاند.» [3]

نکته: حضرت امام خمینی در کتاب شریف سرّ الصلاة ابتدا به صفت ستّار بودن خداوند توجه می دهند و می نویسند: «و حق تعالی ـ جلّت رحمته و وسعت ستاریّته ـ ستّار جمیع عورات [زشتی ها] و مقابح خلق [کارهای قبیح مردم] است. و ستر فرموده مقابح اعمالی را به پرده ملکوت؛ و اگر این پرده ستاریت ملکوتیه بر صور اعمال ما بندگان نبود و صورت غیبیه آن ها ظاهر می شد، در همین عالم رسوا و خوار می شدیم؛ لکن حق تعالی ـ جل شأنه ـ با ستاریت خود، آن ها را از انظار اهل عالم مستور فرموده؛ و ستر فرموده مقابح اخلاقی و ملکوت ملکات خبیثه ما را.» [4]

و سپس به وظیفه انسان ها در پرده پوشی توجه می دهند و می فرمایند: «و چنانچه حق تعالی ستّار عیوب بندگان است، ستّاران را دوست دارد و از هتک ستور بیزار است، پس سالک الی الله ستار عیوب بندگان خداست، و عمر خود را در کشف ستر مردم تلف نکند و چشم خود را از عورات و عیوب بندگان خدا بپوشد و هتک ستر کسی نکند و پرده ناموس احدی را ندرد؛ چنانکه خداوند ستّار ستر عیوب او را، که از دیگران بزرگتر و فضیح تر است، فرموده؛ و بترسد از این که پرده عیوب کسی را بدرد، حق تعالی پرده ستاریت از بعض اعمال و اخلاق او بردارد و در میان جمع او را رسوا و خوار نماید.» [5]

در این جا لازم است به یکی از سخنان امام هم اشاره کنیم که در حقیقت پاسخ به یکی از جدلی ترین حرف هایی است که در حوزه اخلاق اسلامی مطرح می شود. بسیار شنیده ایم که می گویند برای مصلحتی بالاتر، می توان فلان گناه را مرتکب شد و یا از امری اخلاقی چشم پوشید. امام در سال 1366 در جواب به این نکته می فرمایند: «اگر انسان معارف اسلامی را داشته باشد و حقیقتاً مؤمن به معارف اسلامی باشد، دیگر اختلاف پیدا نخواهد شد بین دستجات؛ اختلاف اساسی. البته اختلاف رأیی هست، اما اختلاف اساسی که بخواهد این دسته، دسته دیگر را محکوم کند یا فرض کنید که توهین کند آن دسته، دسته دیگر را، این برای این است که ما ضعیفیم در ایمان. اگر ما قوی در ایمان بودیم، شما ملاحظه می کنید اگر همه انبیاء در یک روز جمع بودند، هیچ همچو اختلافی نداشتند. خوب، البته ما اینطور نیست که بتوانیم اختلافات آرا را رفع کنیم، اختلافات آرا هست و باید هم باشد، اما آن چیزی که لازم است این است که به مردم، به دستجات مختلف، به همه ائمه جمعه، ائمه جماعات، روحانیون سراسر کشور و سایر قشرها این معنا توصیه بشود که در سر یک چیزهایی که مربوط به نفسانیت است نزاع نکنند. آن طور نیست که بعضی نزاع ها مربوط به اسلام باشد، به خدا باشد، برای خدا انسان نمی شود اهانت کند به مؤمن، برای خدا انسان نمی شود کشف ستر مؤمن کند، این ها همه برای این است که نفسیت انسان این جوری است.» [6]

و آخر سخن این که باید توجه داشت، عیب جویی بیشتر ناشی از احساس حقارت و حسادت است و نوعاً آدمی چون دیگری را از خود بالاتر و موفق تر می یابد، عیوب او را می بیند و آن ها را بر می شمارد. و با این کار در حقیقت می خواهد ضعف خود را جبران نماید. عیب دیگران را پشت سر ایشان گفتن، علاوه بر این که خود رذیلتی است غیر انسانی، از مصادیق غیبت نیز به حساب می آید که از گناهان بزرگ است.

و آخرین هشدار آن که امام باقر علیه السلام می فرمایند: «إنّ اقرب ما یکون العبد الی الکفر، أن یواخی الرجل علی الدین فیحصی علی عثراته و زلاته لیعنفه بها یوماً ما: نزدیک ترین کار بندگان به کفر آن است که آدمی با کسی در امر دین برادری کند و بعد لغزش های او را محاسبه کند تا روزی که لازم شد علیه او بکار گیرد.» [7]

[1] . ریاض السالکین، سیدعلی خان، ج6، ص115 / کنز العمال، هندی، ج3، ص248 / مسند احمد، ج2، ص296.
[2] . کنز العمال، ج3، ص250.
[3] . همان، ج16، ص129.
[4] . سرّ الصلاة، امام خمینی، ص49.
[5] . سرّ الصلاة، امام خمینی، ص53.
[6] . صحیفه امام، ج20، ص300.
[7] . المحاسن، ج1، ص104.
چهارشنبه 12 مرداد 1390 18:36

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 167259

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =