پس از کشوقوسهای فراوان مذاکرات در آذرماه ۱۴۰۰ به ریاست علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه و از منتقدان سرسخت برجام آغاز شد. مذاکراتی که در همان نخستین دور با مشاجره دو طرف بر سر بحث درباره معیار بودن متن حاصله در دولت قبل یا لزوم نگارش متنی جدید به مانع جدی خورده و گرفتار حاشیهها شد. با قرار گرفتن مذاکرات روی ریل و تبدیل شدن دوباره وین به مقری برای دیدار مستقیم هیات ایرانی با هیاتهای ۱+۴ و رایزنیهای غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده، امیدها برای احیای برجام در چند مقطع زمانی به شمول اسفند ۱۴۰۰ و فروردین و مردادماه ۱۴۰۱ پررنگتر شد اما اندک اندک طولانی شدن روند مذاکرات، منجر به تاثیر گرفتن آن از رویدادهایی نظیر جنگ اوکراین، انتخابات میاندورهای کنگره امریکا و البته آغاز ناآرامیها در ایران شد.
به این مسائل میدانی، اختلاف میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حوزه پادمانی و غیربرجامی را هم باید اضافه کرد. در چنین شرایطی میتوان گفت که برجام در مسیر احیا در دو حوزه سیاسی و فنی با چالش برخورد کرده است.
حوزه فنی: آغاز اختلاف فنی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تمرکز آژانس بر اطلاعات ادعایی رژیم اسراییل درباره فعالیتهای هستهای اعلام نشده ایران آغاز شد اما در نتیجه اصرار ایران مبنی بر سیاسی بودن این پرونده و ادعای آژانس مبنی بر ضرورت دریافت پاسخهای فنی، این اختلاف به گره اصلی در مسیر احیای برجام تبدیل شد و تاکنون سوژه صدور سه قطعنامه در شورای حکام علیه ایران بوده است. در حالی که سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حداقل دو نوبت بر سر یک نقشه راه برای حلوفصل این پرونده توافق کردند اما رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید پاسخهای ایران کافی نبوده و در نقطه مقابل محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی با رد این ادعا، آژانس را به سیاسیکاری در این پرونده و تلاش برای حفظ اهرم فشار بر تهران متهم میکند. طبق روایت غرب آنچه در مردادماه روند مذاکرات برای احیای برجام را مختل کرد، مکتوب شدن مطالبه ایران برای مختومهشدن این پرونده همزمان با حصول توافق احیای برجام بود که غربیها از آن با عنوان مطالبه غیربرجامی یاد میکنند. طبیعتا این روایت مقبول طرف ایرانی نیست و تهران ادعا میکند که از نخستین دور آغاز مذاکرات برای احیای برجام یعنی در دولت دوازدهم این مطالبه ثابت بوده و تهران هرگز از آن عقبنشینی نکرده است. برخی مقامهای مسوول ایرانی در این پرونده معتقدند که حلوفصل این اختلاف در نهایت در نتیجه یک تفاهم و توافق سیاسی ممکن خواهد بود و اگر ایران و ۱+۴ در کنار ایالات متحده به توافق نهایی برای احیای برجام دست پیدا کنند، پرونده اختلاف میان ایران و آژانس هم در سازوکاری مشخص حل خواهد شد.
حوزه سیاسی: امروز دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ در سال ۲۰۱۵ نتیجه شکلگیری اراده سیاسی از تهران تا واشنگتن برای حلوفصل اختلاف در این حوزه و پلسازی از آن برای عادیسازی رابطه سیاسی و اقتصادی با ایران بود. امروز نیز فقدان این اراده سیاسی منجر به طولانی شدن روند مذاکرات و تاثیرپذیری آن از سایر تحولات شده است. اگر تا دیروز اختلاف میان تهران و واشنگتن بر سر جزییات تحریمی و هستهای متن توافق بود امروز ملاحظههای دیگری طرفین را از حضور در پایتخت اتریش و اعلام احیای توافق دور و دورتر کرده است.
طرف غربی ایران را متهم به ایستادن در کنار روسیه در جنگ اوکراین با ارسال پهپاد میکند، اما تهران ضمن اذعان به ارسال این پهپادها میگوید این همکاری قبل از آغاز جنگ اوکراین بوده و حسین امیر عبداللهیان تاکید دارد که طرف اوکراینی مدرکی دال بر استفاده روسیه از این پهپادها در جنگ اوکراین ارایه نکرده است.
همزمان ایران طرف غربی را متهم به دخالت در ناآرامیها و حمایت از اعتراضهای داخلی میکند و این در حالی است که در دو ماه اخیر اتحادیه اروپا، تروییکای اروپایی حاضر در برجام، کانادا و ایالات متحده زنجیرهای از تحریمها را علیه ایران به بهانه آنچه سرکوب معترضان و نقض حقوق بشر خواندهاند، اعمال کردند. به این بستههای تحریمی متنوع و مبسوط، موضعگیریهای شفاهی مقامهای کشورهای عضو برجام به علاوه دیدارهای آنها با چهرههای مخالف جمهوری اسلامی در پایتختهای اروپایی یا تریبون دادن به آنها در پارلمانها یا نشستهای برگزارشده توسط برخی نهادهای منطقهای و بینالمللی را هم باید اضافه کرد. نتیجه این تحولات صدور قطعنامه علیه ایران در نشست ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و تلاش برای تعلیق عضویت ایران در حوزههایی چون کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل است.
در چنین فضایی در حالی که مقامهای اروپایی از خیر هیچ فشار سیاسی بر تهران به واسطه ادعای کمک به روسیه در جنگ اوکراین و آنچه نقض حقوق بشر توسط تهران میخوانند، نمیگذرند، جمهوری اسلامی نیز از هر فرصتی برای انتقاد از این موضع و برخورد به اصطلاح مشابه استفاده میکند.
طبیعتا مذاکرات برای احیای برجام بیشترین تاثیر را از وضعیت نابسامان سیاسی میان ایران و غرب گرفته است. رایزنیهای حسین امیرعبداللهیان با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یا وزرای خارجه کشورهای قطر و عمان به عنوان واسطههای همیشگی میان تهران و واشنگتن ادامه دارد، اما وزارت خارجه ایالات متحده میگوید احیای برجام اولویت واشنگتن نیست. همزمان علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران با سفر به دوحه و مسکو با همتاهای قطری و روس خود از برجام و روند احیای آن سخن میگوید اما راب مالی همتای امریکایی او برای نخستینبار شفافتر از همیشه از وجود گزینه نظامی روی میز برای مهار برنامه هستهای ایران سخن میگوید. راب مالی چندساعت پس از این موضعگیری در پایتخت ایتالیا در اجلاس «گفتوگوی مدیترانه» که وزیر خارجه ایران از حضور در آن انصراف داد باز هم موضعی مشابه گرفته و میگوید سیاست واقعی امریکا در قبال ایران بین «دیپلماسی» و «پلن بی» است.
مجموع تحولات در این حوزه آنچنان به ضرر احیای برجام پیش رفته که امروز میتوان از وجود چند سناریو پیش روی مذاکرات وین سخن گفت.
۱- برخی مصرانه تاکید دارند احیای برجام را باید پروژهای شکستخورده دانست و اساسا برجام دیگر وجود خارجی ندارد.
۲- عدهای با اشاره به سیاست فشار حداکثری غرب علیه ایران، معتقد به تلاش طرف مقابل برای امتیازگیری بیشتر و وادار کردن تهران به عقبنشینی از برخی مواضع هستند. چنانکه چهرههایی چون لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال یا علی واعظ از چهرههای نزدیک به هیات مذاکرهکننده امریکایی معتقدند حتی اگر ایران موافقت خود را با آخرین متن روی میز در اواخر مرداد ماه جاری هم اعلام کند طرف امریکایی نمیپذیرد.
۳- برخی برای نجات اصل توافق دوباره به سمت پیشنهاد نسخه توافق موقت رفتهاند و از مزایای آن در مقابل تبعات شکست کامل توافق سخن میگویند. در این سناریو غرب میتواند با متوقف شدن بخشهای حساس برنامه هستهای ایران نگرانی ادعایی در حوزه اشاعه را پاسخ بدهد و تهران هم از مزایای محدود اقتصادی در ازای چشمپوشی طرف مقابل در اجرای برخی تحریمها بهرهمند شود.
۴- معدود افرادی نیز پیشبینی میکنند که غرب به شمول اروپا و ایالات متحده حتی در صورت طرح ایده توافق موقت به دنبال خرید زمان و ایجاد فضا برای پیشبرد ایده برجامپلاس هستند. منظور از برجامپلاس میتواند گنجاندن تعهدهای هستهای بیشتر برای ایران در متن توافق جدید یا مذاکرات درباره توانمندیهای موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران باشد.
موضع واشنگتن درباره برجام تغییری نکرده است
باربارا اسلاوین، پژوهشگر شورای آتلانتیک در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره چرایی این موضعگیری راب مالی و تاکید بر وجود گزینه نظامی روی میز میگوید: «در حقیقت راب مالی موضع همیشگی دولت ایالات متحده را تکرار کرده مبنی بر اینکه به ایران اجازه برخورداری از سلاح هستهای داده نخواهد شد. موضع واشنگتن درباره برجام تغییری نکرده است. دلیل آنکه توافقی صورت نگرفته، این است که ایران متن پیشنهادی از سوی اروپا و امریکا را رد کرده و مطالبههایی را مطرح میکند که خارج از حیطه برجام هستند. همزمان امریکا میگوید نگرانیهایی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران دارد و به این مساله ماجرای کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین را هم باید اضافه کرد که مواضع غرب علیه جمهوری اسلامی را سختتر کرده است.» اسلاوین در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که آیا امریکا به دنبال احیای برجام فعلی است یا توافق موقت با تهران را ترجیح میدهد، میگوید: «زمزمههایی درباره اینکه اگر احیای برجام ممکن نباشد دو طرف به سمت برداشتن گامهایی محدود و موقت حرکت کنند وجود دارد اما احیای برجام اصلی برای هر دو طرف فوایدی دارد که نباید نادیده گرفته شود.»
عدم احیای برجام از نظر سیاسی و ژئوپلیتیک برای امریکا بسیار خطرناک است
سینا عضدی، استاد روابط بینالملل دانشگاه جرج واشنگتن و پژوهشگر شورای آتلانتیک در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره اشاره پررنگ راب مالی به وجود گزینه نظامی در مقابل ایران میگوید: مسلما انگیزه اصلی او حفظ فشار و افراشته نگه داشتن این به اصطلاح چماق بالای سر ایران است که دولت امریکا در صورت احساس خطر از جانب برنامه هستهای ایران در استفاده از زور تردید نخواهد داشت. این سخنان راب مالی مخاطبان دیگری هم در میان متحدان امریکا در منطقه غرب آسیا دارد، متحدانی مانند اسراییل. ترجیح امریکا این است که در صورت اجتنابناپذیر بودن گزینه نظامی، واشنگتن اقدام کند و نه تلآویو. امریکا میخواهد فعلا دست اسراییل را در استفاده از زور علیه ایران ببندد.
عضدی در پاسخ به این پرسش که آیا برجام به شکل تصویبشده آن در سال ۲۰۱۵ هنوز تامینکننده منافع مدنظر امریکاست یا خیر، میگوید: ما هنوز به مرحلهای نرسیدیم که منافع برجام برای امریکا به عنوان توافقی در راستای عدم اشاعه سلاح اتمی از بین رفته باشد. البته هرچه زمان میگذرد به این نقطه نزدیک و نزدیکتر میشویم. در هر صورت اگر امریکا یک هدف با عنوان خودداری از دستیابی ایران به سلاح اتمی را دنبال میکند باید قراردادی به اسم برجام یا هر اسم دیگری با ایران داشته باشد.
عضدی درباره تبعات عدم احیای برجام یا شکست کامل مذاکرات برای واشنگتن میگوید: عدم احیای برجام هم از نظر سیاسی و هم ژئوپلیتیک برای دولت امریکا بسیار خطرناک است. از نظر سیاسی اگر برجام احیا نشود و روند توسعه برنامه اتمی ایران ادامه پیدا کند، دولت بایدن متهم میشود به اینکه در دوره او برنامه اتمی ایران پیشرفتهتر شده است. از نظر ژئوپلیتیک، امریکا تمایلی به ورود به جنگ دیگری در خاورمیانه ندارد. باید توجه داشت که بنیامین نتانیاهو در راس یک ائتلاف دست راستی به قدرت بازگشته و اگر او دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند این جنگ هر رییسجمهوری که در امریکا در راس کار باشد را درگیر خود خواهد کرد. البته که اینکه امریکا تا چه اندازه در این جنگ دخالت کند بستگی به هویت رییسجمهور نشسته در کاخ سفید دارد اما طبیعتا امریکا در چنین شرایطی گوشهنشین نخواهد بود. بنابراین عدم احیای برجام هم از نظر سیاسی و هم از نظر معادلههای منطقهای و صلح و ثبات خاورمیانه برای امریکا خطرناک است.
عضدی در پاسخ به این پرسش که برخی مقامهای امریکایی خواهان توقف مذاکرات وین در شرایط فعلی هستند به «اعتماد» میگوید: دولت جو بایدن تحت فشار شدید برای عدم مذاکره با ایران، حفظ فشار و تحریم بر ایران است. اما همزمان برای امریکا دو موضوع عدم دستیابی ایران به سلاح اتمی و عدم آغاز جنگ جدید در خاورمیانه بسیار مهم است و در هر شرایطی تلاش میکند این دو هدف را محقق کند.
او درباره احتمال ترجیح توافق موقت در امریکا به تلاش برای احیای اصل برجام میگوید: فعلا این مساله در گزارشها و تحلیلهای رسانهای دیده میشود و ما از سوی دولت امریکا یا اروپاییها شاهد موضعگیری له یا علیه این سناریو نبودهایم.
311311
نظر شما