همدستی 2 برادر برای قتل عروس خانواده
مردی در پی اختلاف با همسرش وقتی پی برد او قصد دریافت مهریهاش و طلاق گرفتن دارد با همدستی برادرش او را به قتل رساند.
به گزارش« جامجم»، رسیدگی به این پرونده عصر19فروردین امسال در پی تماس مردمی مبنی بر کشف جسد زن جوانی در منطقه رضیآباد در حوالی شهریار در دستور کار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت.
کارآگاهان جنایی با حضور در محل حادثه و مشاهده جسد زن جوان درون چاه مزرعه موضوع را به بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب شهریار اطلاع دادند که با هماهنگی قضایی و با کمک ماموران آتشنشانی جسد از درون چاه خارج و به پزشکی قانونی انتقال یافت. در بررسی محل حادثه نیز مدرکی که هویت مقتول را نشان دهد، به دست نیامد. با تشکیل پروندهای در این ارتباط، کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند، زن جوان 2 روز پیش به قتل رسیده است.
در حالی که تحقیق در این زمینه آغاز شده بود یک هفته بعد از کشف جسد، مردی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گمشدن همسر جوانش را خبر داد.
شاکی به پلیس گفت: من و همسرم ساکن یکی از شهرهای غربی کشور هستیم. چندی پیش من برای کار به تهران میآمدم و هر ماه برای او پول میفرستادم. مرد جوان افزود: روز 17 فروردین 21 میلیون تومان پول موجود در حساب بانکیام را برداشت کرده و در کیف همسرم گذاشتم و هر دو به تهران سفر کردیم. روز بعد در پایانه غربی تهران منتظر یکی از دوستان قدیمی بودم تا پس از خداحافظی با او همراه همسرم به شهر شیراز نزد خانوادهاش برویم.
وی ادامه داد: هرچه منتظر ماندیم، خبری از دوستم نشد. بنابراین از همسرم خواستم در پایانه بماند تا من به گیشه فروش بلیت بروم. 20 دقیقه بعد وقتی برگشتم، خبری از همسرم و ساک پول نبود. در پایانه مسافربری به جستجو پرداختم ولی او را پیدا نکردم تا این که از طریق پلیس مطلع شدم جسد زنی را در شهریار پیدا کردهاند.
درپی اظهارات این مرد، وی باحضور در پزشکی قانونی، جسد همسرش را شناسایی کرد.
با مشخص شدن هویت مقتول، ماموران به تحقیق دوباره از شوهر وی پرداختند که او مدعی شد، با خانواده و اقوامش اختلاف نداشته و احتمال میدهد همسر جوانش قربانی سرقت 21 میلیون تومان پولی که به همراه داشته، شده است.
مرد جوان به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت و تحقیقات از وی ادامه پیدا کرد تا عاقبت پس از گذشت 5 ماه از وقوع حادثه، شوهر مقتول 2 روز پیش به قتل همسرش با همدستی برادرش اعتراف کرد.
مرد متهم به قتل به پلیس گفت: با همسرم اختلاف داشتم. دعوا و مشاجرهمان هر روز بیشتر میشد تا اینکه همسرم مرا تهدید کرد که اگر به این اختلافها پایان ندهم، با مراجعه به دادگاه خانواده ابتدا مهریهاش را از من میگیرد و بعد تقاضای طلاق میکند.متهم اضافه کرد: ابتدا حرفهای همسرم را جدی نگرفتم. بعد از چند روز وقتی متوجه شدم او به دادگاه خانواده رفته و مهریهاش را طلب کرده است، عصبانی شده و تصمیم به قتل او گرفتم.
وی افزود: ماجرا را با یکی از برادرانم که معتاد است در میان گذاشتم که او قول همکاری به من داد. یک روز پیش از حادثه در گفتوگو با همسرم خواستم ابتدا به ملاقات خانوادهاش برود و بعد از بازگشت 2 نفری به دادگاه خانواده برویم.
متهم با اشاره به قتل همسرش گفت: نیمه شب حادثه در پایانه غرب تهران برادر معتادم به ما ملحق شد و خواست به همراه وی به خانه اجارهایاش در شهریار برویم تا او با برداشتن وسایلش همراه ما به سفر بیاید. به این ترتیب خودروی پرایدی را به طور دربستی کرایه کرده و از تهران به شهریار رفتیم. در منطقه رضیآباد از راننده خواستیم توقف کند و 3 نفری از خودرو پیاده شدیم.
متهم به قتل اضافه کرد: در همین موقع من و همسرم با هم دعوا کردیم. ابتدا با مشت ضربهای به سرش زدم و بعد برادرم کمربند را به دور گردن همسرم انداخت و او را خفه کرد. با اطمینان از مرگ همسرم جسد را درون چاه مزرعه انداخته و با برداشت ساک پول متواری شدیم. در میانه راه مبلغی از پولهایم را به برادرم دادم تا فرار کند و بعد از آن با مراجعه به خانواده همسرم در شیراز گمشدن دخترشان را به آنها اطلاع دادم.
بنابر این گزارش، مرد همسرکش با قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه 8 دادسرای شهریار روانه زندان شد. جستجو برای دستگیری همدست فراری متهم به قتل ادامه دارد.
عملیات نجات از بالای دکل فشار قوی
شهروندی که از دکل فشار قوی 400 هزار ولتی بالا رفته بود، با کمک نجاتگران سازمان آتشنشانی از مرگ حتمی نجات یافت.
به گزارش پایگاه خبری 125، ستاد فرماندهی آتشنشانی با دریافت این گزارش، آتشنشانان ایستگاه 57 و گروه نجات 10 سازمان را در ساعت 52/4 بامداد پنجشنبه راهی محل حادثه در خیابان استخر در شرق تهران کرد.
رمضان بشیریان که فرماندهی عملیات نجات را برعهده داشت، گفت: نجاتگران با ایمنسازی محل حادثه و قطع برق از سوی عوامل برق تهران توانستند در مدت زمانی کوتاه این شهروند را که به علت نامعلومی از دکلی به ارتفاع 20 متر بالا رفته بود پایین آورده و او را از مرگ حتمی نجات دهند.
دزد مسلح قصد سرقت 3 کیلو طلا داشت
فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان از دستگیری سارق 3 کیلو طلای یکی از طلافروشهای سطح شهر در پی حضور ماموران پلیس 110 خبر داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی پلیس، سرهنگ محمدعلی بختیاریگفت: صبح پنجشنبه در پی تماس یکی از شهروندان با مرکز فوریتهای پلیسی 110 مبنی بر وقوع یک مورد درگیری در یکی از خیابانهای سطح شهر اصفهان، ماموران پلیس 110 این فرماندهی سریعا به محل اعزام شدند.
وی بیان کرد: ماموران مشاهده کردند فردی با در اختیار داشتن افشانه فلفل با یک فرد دیگر گلاویز شده و قصد سرقت به عنف کیسهای از وی را دارد.
رئیس پلیس مرکز استان افزود: ماموران پس از مشاهده این صحنه در یک اقدام سریع و غافلگیرانه شخص سارق را قبل از هرگونه اقدامی دستگیر و دربازرسی از وی، یک عدد افشانه فلفل به همراه یک عدد سلاح کمری با 6 تیر جنگی کشف و ضبط کردند.
این مقام مسوول عنوان کرد: در بررسیها مشخص شد فردی که به او حمله شده صاحب یک طلافروشی است که طلاهای جدیدش را از منزل به وسیله یک کیسه نایلونی به مغازهاش میبرده است و سارق که از دوستان قدیمی وی بوده و با او اختلاف حساب داشته در مسیر خیابان به قصد سرقت طلاها که وزن تقریبی آن 3 کیلو بود، درگیر شده است.
بختیاری خاطرنشان کرد: با مشخص شدن انگیزه سرقت، سارق که داریوش نام دارد به همراه پرونده برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی تحویل داده شد.
اتوبوس فراری 7 خودرو را درهم کوبید
یک دستگاه اتوبوس به دلایل نامعلومی در سرازیری شهرستان سرعین به حرکت درآمد و 7 دستگاه خودرو را در هم کوبید.به گزارش «جامجم»، این حادثه روز گذشته در شهرستان سرعین از توابع استان اردبیل به وقوع پیوست و یک دستگاه اتوبوس مسافربری پس از آن که در سرازیری به حرکت درآمد، چند دستگاه خودرو از جمله یک دستگاه مینیبوس را در هم کوبید و پس از برخورد با دیوار یک ساختمان متوقف شد.
پس از وقوع این حادثه ماموران کلانتری سرعین به همراه قاضی کشیک در محل حادثه حضور پیدا کرده و موضوع را مورد بررسی قرار دادند. هنوز از مجروحان این حادثه و علت به حرکت درآمدن اتوبوس فراری گزارشی منتشر نشده است.
طناب دار در انتظار قاتلی که به قبرس گریخته بود
حکم قصاص مرد جوانی که در جریان درگیری، مرتکب قتل شده بود در دیوان عالی کشور تأیید شد. به گزارش فارس، عصر 30 تیر سال 87، مأموران پلیس شهر قدس، از فوت مشکوک یک جوان در یکی از بیمارستانهای این شهر باخبر شدند. مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند، این جوان به نام صفیا...، بعد از درگیری با یک جوان دیگر به شدت مجروح شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده است. با توجه به اظهارات شاهدان، ضارب، فردی به نام محسن بود که بعد از تحقیقات پلیس مشخص شد، به یکی از شهرهای شمالغربی کشور گریخته است. متهم موفق شد قبل از این که توسط پلیس دستگیر شود، به کشور ترکیه و بعد از آن، به قبرس فرار کند. مذاکرات پلیس ایران و اینترپل برای دستگیری متهم آغاز شد تا این که حدود 14 ماه بعد از قتل، مأموران اینترپل موفق شدند متهم را در یکی از شهرهای قبرس دستگیر و وی را به ایران منتقل کنند. تحقیقات پلیس از متهم آغاز شد و وی اعتراف کرد که بعد از درگیری با مقتول، او را با چاقو به قتل رسانده و فرار کرده است. قرار مجرمیت متهم از سوی دادسرای جنایی صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. جلسه رسیدگی به این پرونده صبح روز 17 آبان سال گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد. ذبیحزاده، نماینده دادستان با اشاره به مدارک موجود در پرونده اتهام انتسابی به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وی شد. اولیایدم نیز با شکایت مجدد از متهم، خواسته خود را قصاص وی عنوان کردند. دختر 15 ساله مقتول که یکی از شاکیان پرونده بود، در دادگاه حضور نداشت. متهم در جایگاه قرار گرفت و با بیان این که اتهام قتل را قبول ندارد، گفت: روز حادثه، من نه چاقو داشتم و نه با چاقو مقتول را زدم؛ به دلیل ترس از پلیس، به دروغ اعتراف کردم. وی در تشریح حادثه گفت: صفیا...، دنبالم آمد و از من خواست بیرون از خانه با هم صحبت کنیم.
وقتی بیرون رفتیم بر سر پول با هم درگیر شدیم و او ناگهان چاقویش را درآورد. با هم گلاویز شدیم و تعادلمان به هم خورد. متهم ادامه داد: با هم روی زمین افتادیم که متوجه شدم چاقوی صفی ا... وارد شکمش شده است. به سمت خانه فرار کردم و در بین راه به دو نفر از همسایهها گفتم او را به بیمارستان برسانند. قاضی به اظهارات برادر متهم، مبنی بر این که متهم بعد از درگیری با او تماس گرفته و گفته که مقتول را با چاقو زده است، اشاره کرد که متهم این اظهارات را تکذیب کرد. متهم درباره علت فرار و خروج غیرقانونی اش از کشور گفت: وقتی به ارومیه رسیدم، با مادرم تماس گرفتم که او به من گفت صفی ا... مرده است، به همین دلیل تصمیم به فرار از ایران گرفتم. طبق نظریه پزشکی قانونی، 5 ضربه به بدن مقتول وارد شده است که از این تعداد 3 ضربه آن مرگبار بوده است، اما متهم مدعی بود که در جریان درگیری فقط یک ضربه وارد شکم مقتول شده است. در این لحظه متهم که در تمام مراحل بازجویی هیچ شاهدی را برای تأیید اظهاراتش معرفی نکرده بود، مدعی شد که 2 نفر از شاهدانش در دادگاه حضور دارند.
اولین شاهد در جایگاه قرار گرفت و با بیان این که صحنه درگیری را ندیده است، گفت: محسن به سمت ما آمد و از ما خواست شخصی را که با او درگیر شده است، به بیمارستان برسانیم. صفیا... را که کنار خیابان روی زمین نشسته بود به درمانگاه بردیم اما او را قبول نکردند؛ او را به محل کارش در شهرداری بردیم تا آنها او را به بیمارستان ببرند. وی با بیان این که دست مقتول چاقو ندیده است، گفت: حال عمومی صفیا... مناسب بود و به راحتی با من حرف زد اما درباره علت درگیری چیزی نگفت. شاهد دوم گفت: وقتی به صحنه حادثه رسیدیم صفیا... وسط خیابان افتاده بود و مردم او را احاطه کرده بودند و او به من گفت فقط مرا به بیمارستان برسانید.
وی با تأکید بر این که متهم را ندیده است، گفت: مقتول در آن لحظه قادر به حرف زدن نبود و به علت درد شدیدی که داشت نمی توانست با ما حرف بزند. وقتی قاضی تردست اظهارات شاهد اول مبنی بر این که متهم از آنها خواسته است، مقتول را به بیمارستان برسانند، برای این شاهد قرائت کرد، وی اظهارات خود را پس گرفت و گفتههای شاهد اول را تأیید کرد. متهم به قتل نیز با وجود تناقض فراوان در اظهارات شاهدان، گفتههای هر دو شاهد را تأیید کرد. بعد از صدور حکم قصاص برای متهم از سوی دادگاه کیفری استان تهران، پرونده برای اعمال نظر به دیوان عالی کشور ارسال شد.
روباهی در تهران به لانهمرغها پناه برد
روباهی که در لانهمرغها پنهان شده بود توسط آتشنشانان به دام افتاد. به گزارش ایسنا، آتش نشانان ایستگاه 37 به محض اطلاع از این حادثه برای امدادرسانی به محل حادثه در یک کارگاه سنگبری در خیابان شوش اعزام شدند. آتشنشانان با استفاده از تجهیزات ویژه، روباه را به دام انداختند و با خارجکردن آن از لانه مرغها، آرامش را به کارگاه بازگرداندند.
/5656
نظر شما