در بخشی از این گفت وگو آمده است:
*امروزه بسیاری از تحلیلگران منصف و استراتژیک بر این نکته وقوف دارند که واقعا برجستگی نظام جمهوری اسلامی و تفاوت آن با دیگر نظامها در همین دو لفظ است؛ «جمهوریت» و «اسلامیت.» در سه دهه گذشته انحرافاتی در همین دو قلمرو در قالب نگاههای افراط و تفریط وجود داشت. در مقطعی که از زمان بنیصدر شروع شد به اسم جمهوریت سعی شد به اسلامیت حمله شود، در حقیقت جمهوریت تبلور اراده مردم برای اداره کشور است و پایگاه مردمی کشور را نشان میدهد و اینکه ارکان قدرت از رییسجمهوری که با آرای مستقیم مردم و حتی رهبری با آرای خبرگان مردم انتخاب میشوند تا مجلس که عصاره مردم هستند. حتی مدیریت شهری با آرای مردم است. این برجستگی جدی نظامی است که مردم را در مقدرات خود و در تفویض اختیارات خود و حضورشان در نهادهای بالای قدرت مهیا میکند.
* اگر قانون اساسی و دیدگاههای حضرت امام و مقام معظم رهبری نبود، شاید در بعضی جاها به اسم اسلامیت و تمامیت اسلامی، جایگاه مردم را نفی میکردند و گاهی نشانههایی از این، در اظهارنظرهای فردی برخی دیده میشود. بنابراین، این انحراف، نموداری است که ممکن است در طول تاریخ جمهوری اسلامی شاهد باشیم. اما انحراف در تلقی از اسلامیت هم به اسم اسلامیت غلط است و هم به اسم جمهوریت، تفسیرهای انحرافی و معنیدار و سازمانیافته با نفی اسلامیت که مبنای اعتقادات مردم و باورهایشان را نشانه میرود هم، غلط است.
*حضور و مشارکت با توصیه و نصیحت و پند شکل نمیگیرد. الزام مشارکت در انتخابات، باور و اعتماد مردمی است. باور و اعتماد مردم باعث میشود مردم در هر قلمرویی مشارکت و حضور پیدا کنند. باور و اعتماد مردم هم با موعظه و نصیحت و شعار و احساسات شکل نمیگیرد. باید یک نظام سیاسی و حکومتی عقلانیت، صداقت، تدبر، حقانیت و شفافیت خود را نشان دهد. نقش کاریزماتیک حضرت امام هم در بستر عقلانیت، تدبر، صداقت و شفافیت شکل گرفت و اعجاز خود را نشان داد. خیلی از الگوهای تحولزا و پیشبرنده در دنیا مبتنی بر سرمایهای بودند.
*در نظام جمهوری اسلامی در هر انتخاباتی هدف استراتژیک، مشارکت حداکثری است. حضور پررنگ مردم، در رتبه اول اهمیت است و بعد از آن کاندیدایی که انتخاب شده، واجد ارزش است. در فضای تنگنظرانه وقتی کاندیداها شانس حداکثری ندارند، سعی میکنند با کاهش حضور و مشارکت مردم در یک انتخابات تعریفشده حتی به حداقل نتیجه برسند. این نکته انحراف و تضاد باید شروع بحث برای هر اصلاح کلی و ذاتی باشد.
*میتوان در آمریکای لاتین، هوگو چاوز را مثال زد. به دلیل آشنایی نزدیکی که با او دارم و تسلط فضای پوپولیستی در آن کشور، میبینیم که او از اول تعریفی از انتخابات خود ارایه داده است. میگوید. من یک درآمد نفتی دارم و به مشارکت مردم از لحاظ سرمایهای هم خیلی باور ندارد، 50 تا 60 درصد فقرا را تعیین کرده و معتقد است اگر به آنها رسیدگی شود، رای آنها در انتخابات را دارد، به 30 تا 40 درصد نخبگان کاری ندارد و میگوید ما به رای آنها احتیاجی نداریم. بنابراین در یک فضای انتخاباتی، مشارکت50 تا 60درصدی شکل میگیرد.
*ممکن است انتخابات این کشور به سلامت هم برگزار شده باشد اما از ابتدا در آن انحراف ایجاد شده است. پس پرداخت به امنیت انتخابات مهم است؛ خیلی از افراد و رسانهها روی این موضوع هم کار میکنند. امنیت انتخابات را میتوان با ابزارهایی فراهم کرد. بقا و دوام نظام جمهوری اسلامی و در مقابل نقطه آسیبپذیری نظام، سرمایهای به نام مردم است که در عرصههای مختلف خود را نشان میدهد. در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.
/27217
نظر شما