۰ نفر
۳ مهر ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۵

چند رباعی دیگر از عباس صادقی زرینی با شکل خاص نگاه این شاعر به موضوعات بخوانید و لذت ببرید و اگر قسمت شد و حالش را داشتید، اندکی هم فکر کنید.

***
این جوجه جزیره‌ها همه مال تواند
زیرا همگی زیر پر و بال تواند
ای شیر قوی که گربه گشتی کم‌کم
سگ‌های درون نقشه دنبال تواند

***
ای داد که راه داد او را بستیم
دروازه اعتقاد او را بستیم
دیوار به حال و روز ما می‌خندید
با گل دهن گشاد او را بستیم

***
یک عمر به درد خودمان خندیدیم
گفتند نخند و همچنان خندیدیم
اشکیم که پشت خنده پنهان شده‌ایم
تا کوری چشم دشمنان خندیدیم

***
نه آیه‌ای و نه سوره‌ای دارد عشق
سوزانده مرا چه کوره‌ای دارد عشق
پیراهن پاره، جگر صد پاره
چه قصه پاره پوره‌ای دارد عشق

***
اندیشه‌ام این بود زرنگم انگار
با قسمتم این بار بجنگم انگار
در قلب تو سرمایه‌گذاری کردم
من صاحب یک معدن سنگم انگار

***
تقدیر به دست او رقم خواهد خورد
جان تو و عمه‌ات قسم خواهد خورد
فردا که جواب آزمایش آمد
حال تو هم از عشق به هم خواهد خورد

***
هی ضربه از این ضربه از آن خورد درخت
خندید اگر زخم زبان خورد درخت
با اینکه تبر خورد ولی درد نداشت
چون تازه به درد دیگران خورد درخت

***
نان همگی به لطف او آجر بود
با این همه از تمام ما دلخور بود
گفتیم که فریاد بزن ما هستیم! 
فریاد نزد چون که دهانش پر بود

28/242

کد خبر 175112

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین