کاملا معلوم بود که ترافیک سنگین پنجشنبه شب تهران روی اعصابش رفته است.قرارمان با او ساعت یک ربع به هفت بود اما ساعت 8 آمد و گفت:«ببخشید دو ساعت توی ترافیک بودم.»مضطرب بود و به نظر کمی هم عصبی.وقتی به او پیشنهاد دادیم که چایش را بخورد تا مصاحبه را شروع کنیم گفت:«من آماده ام.می خواهم حرف بزنم.» پائولو مالارای ایتالیایی پنج شنبه شب سختی را پشت سر گذاشت.این را خودش در مصاحبه گفت.او تنها ساعاتی پس از این گفت و گو ایران را ترک کرد و شاید هرگز برای هدایت تیم ملی واترپلو به ایران بر نگردد.خودش که امید زیادی نداشت و با اما و اگر حرف می زد.به گفته مالارا خداحافطی او با شاگردانش که قرار بود برای بدرقه به فردوگاه بروند سخت بود اما سخت تر از این اتفاق علامت سوالی بود که او خودش هم هرگز به جواب آن نرسید؛اینکه چرا و بدون هیچ دلیلی مقامات فدراسیون شنای ایران عذرش را خواستند و در حالی که تیم ملی را برای نخستین بار در جهان به رتبه دهم جهان رسانده بود به او گفتند:«خداحافظ»
از اینجا شروع می کنیم.چطور شد که سرمربی تیم های ملی فرانسه و ایتالیا به ایران آمد.این اتفاق خوبی برای تیم واترپلوی ما بود.
من پس از ترک تیم ملی فرانسه،در کشور خودم و در یک تیم باشگاهی مشغول فعالیت شدم.وقتی با این باشگاه قرارداد بستم شرط کردم که اگر از یک کشور پیشنهاد داشته باشم قراردادم یک طرفه فسخ شود.در همان روزها بود که یک پیشنهاد از تیم ملی ایران برای من رسید.سه روز به صورت آزمایشی به کشور شما آمدم و شرایط را دیدم.همه چیز خوب بود و من پیشنهاد ایران را قبول کردم.از ابتدا که کارم را در روز 20 مارس در ایران شروع کردم شرایط سخت بود.باید به بازیکنان روزی 8 ساعت تمرین می دادم.ابتدا یک سری تغییرات در سیستم دادم که بازیکنان در ابتدا قبول نمی کردند اما از آنجا که هر کاری با تلاش و کوشش به سرانجام می رسد بازیکنان ایران هم قبول کردند که باید تغییر سیستم بدهند و البته فهمیدند که آنها هم می توانند در شرایط حرفه ای روزی 8 ساعت تمرین کنند.من همان ابتدا هم یک نتیجه خوب در کاپ جهانی در عربستان گرفتم که کسب مقام دومی بود.البته با وضعیتی که 7 بازیکن زیر 20 سال داشتم و این برای من مهم بود.ما حتی در وقت قانونی هم به تساوی رسیدیم و در ضربات پنالتی در فینال بازنده شدیم.من که دیگر نمی توانم به آب بروم و پنالتی هم بزنم!نتیجه ای که من در نخستین گام گرفتم یک برد به حساب می آمد.این را هم در نظر بگیرید که تیم 11 نفره به عربستان رفت،دو بازیکن مصدوم داشت و من فقط یک نفر را روی نیمکت ذخیره ها برای تعویض داشتم.من دو ماه بعد همین تیم را بردم جام جهانی و ...
هم زمان با پیشنهاد ایران،پیشنهاد دیگری نداشتید؟
نه پیشنهاد دیگری نداشتم و فقط در همان تیم باشگاهی کشورم مربیگری می کردم،با همان شرطی که برای شما عنوان کردم.
چند سال پیش و برای چند وقت سرمربی تیم ملی ایتالیا بودید؟
من سه سال سرمربی تیم ملی ایتالیا بودم.سال 2005 و 2006 قهرمان اروپا شدم،در المپیک ملبورن اول شدم،قهرمان اروپا در سال 2008 مالاگا و در المپیک پکن هم تیم من دوم شد.
با این همه نتایج درخشان که همه اش قهرمانی و نایب قهرمانی است چرا دیگر در تیم ملی ایتالیا مربیگری نکردید؟
من یک جهانگردم.ترجیح دادم که دیگر در کشور خودم مربیگری نکنم و حضور در سایر کشور ها را هم به کارنامه ورزشی ام اضافه کنم.
یعنی اتفاق خاصی نیفتاده بود.اینکه مثلا آنها تمایلی به همکاری با شما نداشته باشند.
نه اصلا،یکی از دلایلی که باعث شد من به ایران بیایم بازیکنان جوان این تیم بود.چون عقیده ام این است که که جوانها آینده دار هستند و می توانند سالهای زیادی موفق باشند.ضمن اینکه مردم ایران هم مردم خیلی خوبی هستند.
اما سوال من این نبود.من می خواهم بگویم وقتی شما در یک مجموعه ای موفق عمل کردید و نتایج خوبی هم گرفتید حتما دلیل خاصی برای عدم همکاری با شما وجود داشته است؟
بله این چیزی که شما می گویید درست است.من سال 2008 قراردادم با تیم ملی ایتالیا تمام شد و آنها دیگر قرارداد من را تمدید نکردند.فکر می کنم مهم ترین دلیلش این بود که من در این سال که المپیک بود با تیم ملی به مقام نهم رسیدم.وقتی در مسابقاتی به این مهمی نهم می شوی یعنی اینکه نتیجه خوبی نگرفته ای و طبیعی است که قرار دادت تمدید نشود.ضمن اینکه شرایط برای ماندن در تیم آن زمان دیگر فراهم نبود.بازیکنان من رشد کرده بودند و هر کدام برای خوشان قهرمان جهان بودند وساز خودشان را می زدند.
تجربه حضور در فرانسه قبل از ایتالیا بوده است.کمی در مورد آن تجربه حرف بزنید.
در فرانسه هم ابتدا در تیم های باشگاهی این کشور فعایت می کردم.من 8 بار قهرمانی در لیگ این کشور را در کارنامه دارم،سه بار قهرمان کوپه فرانسه شدم و کاری کردم که تیمم پس از دوازده سال توانست مجوز حضور در مرحله اصلی لیگ اروپا را کسب کند.پس از آن پیشنهاد شد که در تیم ملی آنها مربیگری کنم.من قبول کردم و پس از 54 سال توانستم آنها را به مقام سوم در بازی های مدیترانه برسانم.آن سال اسپانیا اول و ایتالیا هم دوم شد.
خود شما هم ورزشکار بودید؟
بله.
پس سابقه ملی هم باید داشته باشید؟
نه.فقط در رده باشگاهی یک بار قهرمانی اروپا را دارم و دو بار هم در باشگاه های ایتالیا توانستم قهرمان شوم.
مثل مورینیو که هیچ سابقه ای ندارد اما در حال حاضر یکی از بهترین مربیان جهان در رشته فوتبال است.
دقیقا.این هیچ وقت یک قانون نبوده که یک بازیکن خوب حتما باید مربی خوبی هم باشد و بلعکس.
شما گفتید به ایران آمدید و پس از بازدید از کشور ما قبول کردید که هدایت تیم ملی آن را بر عهده بگیرید.پیش از این شناختی از ایران داشتید؟
یک پیش زمینه ای داشتم.من یک بار هم زمانی که سرمربی تیم ملی ایتالیا بودم مقابل تیم ملی ایران بازی کردم.
قطعا بازی را برده اید.
26 بر صفر.
فکر می کنید اگر تیم آن زمان ایتالیا با تیم فعلی ایران که شما آن را تمرین داده اید بازی کند چه نتیجه ای به دست می آید؟آیا ایران باز هم بازنده مطلق است؟
نمی دانم فقط می دانم که دو تیم تغییرات زیادی داشته اند و تیم ایران در آینده حرف های زیادی برای گفتن خواهد داشت.
سایر مربیان در رشته های دیگر،وقتی پیشنهادی از ایران دریافت می کنند ابتدا تردید می کنند که به کشور ما بیایند.شما چطور؟آیا نظر شما هم پس از آمدن به ایران تغییر کرد.
در خارج یک جو منفی علیه کشور شما وجود دارد.اطلاعات من هم در همین حدود ها بود.اما وقتی آمدم و از نزدیک همه چیز را دیدم نظرم به کلی تغییر کرد.حتی در اولین تماس تلفنی با همسرم به او گفتم ایران جای خوبی است که مردمان خوب و خونگرمی دارد.من شش ماه است که در ایران زندگی می کنم اما آنقدر شرایط برای من خوب بوده که انگار چند سال است در کشور شما زندگی می کنم.
امکانات ایران در قیاس با کشورهایی که شما مربیگری کرده اید چطور است.خیلی از مربیان خارجی سایر رشته ها همیشه از امکانات ورزشی ایران گلایه داشته اند.
نه اصلا.اتفاقا وقتی من برای اولین بار از مجموعه ورزشی آزادی بازدید کردم پیش خودم گفتم مگر می شود در دنیا چنین مجموعه کاملی وجود داشته باشد.من خیلی از جاهای دنیا را دیده ام اما در کمتر کشوری چنین مجموعه ای برای رشته های مختلف ورزشی وجود دارد.مجموعه آزادی مثل مجموعه های المپیک است.
امکانات ایران از نظر شما خوب و کامل بود.شما پتانسیل ورزشکاران ما را هم دیده بودید.به عنوان یک مربی حرفه ای چه کاری می توانستید برای تیم واترپلوی ایران انجام بدهید؟ما خیلی سال بود که نتیجه قابل توجهی در این رشته نگرفته بودیم.
قبلا هم گفتم وقتی به ایران آمدم برای بازیکنان ایرانی خیلی سخت بود که روزی هشت ساعت تمرین کنند.اما رفته رفته آنها را عادت دادم که با شرایط کنار بیایند.پس از آن هم به جام جهانی رفتیم و توانستیم در جهان رتبه دهم را کسب کنیم.این کاری بود که من با پتانسیل شما برای ایران کردم.این برای من بهترین بود،چون دیدم که بچه ها با چیز هایی که من یادشان داده بودم جلو رفتند و نتیجه گرفتند.من دو تا بازیکن تحویل تیم ملی دادم که یکی از آنها 16 و آن یکی 17 سالش است.آنها هم در تیم ملی جوانان بازی می کنند و هم در تیم ملی بزرگسالان.حامد خانبانان بازیکن 16 ساله من بهترین بازیکن آسیا شده است و آقای حامد دای تقی هم پنجمین گل زن برتر جهان در رده جوانان شده است.نفر اول با 24 گل آقای گل شد و حامد 17 تا گل به ثمر رساند.اگر ایشان بیشتر تلاش کند به همراه دوستش که 16 سال سن دارد می توانند در یکی دو سال آینده در اروپا بازی کنند.من بازیکنی داشتم که از باشگاه فلورانس پیشنهاد داشت اما به دلیل رقم پایین قراردادش اجازه ندادم به این تیم برود.
چهره شما را که نگاه می کنم کمی عصبی هستید.اما فکر نمی کنم این عصبانیت از ترافیکی که برای آمدن به هتل در آن گیر افتادید باشد.به نظر من شما نگران این هستید که داشته هایتان بر باد رفته است و در زمانی که بازیکنان خوبی را تحویل تیم ایران داده اید باید کشور ما را ترک کنید.
این قانون کار است.شما برنامه ریزی و پایه ریزی می کنید اما درست زمانی که می خواهید مطابق این برنامه ها پیش بروید باید بایستید!من از این اتفاق ناراحت هستم و می دانم که بچه ها هم نظر من را دارند.آنها دوست ندارند من از ایران بروم.روزی نیست که آنها با من تماس نگیرند.من از همه بازیکنانم راضی هستم .اما بیشتر نگرانی من به خاطر المپیک است.زمان زیادی باقی نمانده است.پس از آن هم کاپ کره جنوبی پیش روی تیم ایران است.این دو اتفاق مهم می تواند مسیر واترپلوی ایران را به کلی تغییر دهد.الان جو خیلی خوبی در تیم ملی ایران حاکم است ولی در حال حاضر که هیچ چیز مشخص نیست فقط می توانم بگویم شرایط طوری پیش رفته که به اصطلاح ما هیچی برای هیچی است.
امشب(دیشب)قرار است یک صحنه دراماتیک برای شما رقم بخورد.قرار است شاگردان شما برای بدرقه به فرودگاه بیایند.
دقیاق.من می دانم که یک شب سخت را در پیش دارم.من چهارشنبه هم مهمان بازیکنانم بودم.همه از من می خواهند که از ایران نروم اما این دست من نیست و تصمیم گیرنده من نیستم.خدا می داند که چه اتفاقی خواهد افتاد.
اگر شرایط فراهم شود دوباره به ایران بر می گردید؟
حتما.من نمی دانم چه اتفاقی افتاده اما با فدراسیون قرارداد چهار ساله دارم.به من گفته اند که قرار است یک پیشنهاد جدید بدهند اما وقتی من قرارداد دارم چه پیشنهادی؟من منتظر یک راه حل هستم.راه حلی دوستانه.بعضی ها فکر می کنند که من لابی کرده ام اما باید بگویم که من آدم آزادی هستم و زندگی صاف و ساده ای داشته ام.دوست دارم از این به بعد هم با همین شرایط به زندگی ام ادامه بدهم.
خودتان فکر می کنید که چرا فدراسیون ایران دوست ندارد همکاری اش را با شما ادامه بدهد.شما خوب نتیجه گرفتید و...
ترجیح می دهم که در این مورد حرفی نزم.
چرا؟چون فکر می کنید که اگر راه برگشتی وجود داشته باشد را به خطر می اندازد؟
نمی توانم یک دلیل قطعی بیاورم و بگویم که به این دلیل من را نمی خواهند.اما در بیست روز آخر همه مطبوعات،تلویزیون و حتی در اینترنت داشتند در مورد رفتن من حرف می زنند.من اصلا در این مدت با کسی حرفی نزده ام.از ایتالیا خبرنگاران با من تماس گرفتند و گفتند قرار است ایران را ترک کنی؟برای من جای سوال است که حالا من را نمی خواهند اما چرا دستیاران من را کنار گذاشته اند؟البته هنوز به طور قطع به من نگفته اند که تو را نمی خواهیم.اصلا من با رییس فدراسیون قبلی که قرارداد نبسته ام،من با فدراسیون ایران قرارداد دارم این برای من سوال است که چه اتفاقی افتاد که دیگر نمی خواهند با من همکاری کنند؟هیچ کس هم با من صحبتی نکرده است. فقط به من می گویند رقم قراردادت زیاد است.اگر من زیاد پول می گیرم پس چرا همان ابتدا با من قرارداد بستید؟بله من گران هستم چون 40 روز است که کار نمی کنم و پول هتل،غذا و ... زیاد است.این را قبول دارم و پرداختن یک یورو در شرایطی که من کاری انجام نمی دهم زیاد است.
یکی از دلایل دیگری که علاوه بر گران بودن دستمزد مطرح است این است که شما قبلا سرمربی تیم ملی کویت بوده اید و از این کشور اخراج شده اید.حتی شنیده شده که مذاکرات مجدد را با مقامات این کشور شروع کرده بودید.
من اصلا کویت را نمی شناختم و فکر می کردم که جزوی از ایران است!از شما خواهش می کنم که ایرن را دقیقا بنویسید.من در ایتالیا کار می کردم که یک دعوتنامه مستقیم از ایران دریافت کردم.من آمدم ایران و در بین راه هم به هیچ کشور دیگری سفر نکردم.من اصلا کویتی ها را نمی شناسم.27 اکتبر از تلویزیون شنیدم که من با مقامات کویتی صحبت کرده ام.اما اصلا این طور نبوده است.من از ایران و شرایطم راضی بودم.دلیلی وجود نداشت که وقتی از شرایطم راضی هستم با کشور دیگری مذاکره کنم.
شما در ایران کار کرده اید و پتانسیل ورزشکاران ما را دیده اید.فکر می کنید با وضعیت موجود ایران چه زمانی می تواند به المپیک صعود کند؟
توپ گرد است و می چرخد من نمی توانم دقیقا بگویم ایران به المپیک می رود یا نه. حرف من این است که رتبه دهم برای تیم ایران که برای نخستین بار یک تیم آسیایی توانسته به آن برسد اتفاق خوبی است.سال 2007 ایران نوزدهم شد و سال 2009 هفدهم.وقتی با این نتایج به رتبه دهم می رسد یعنی اینکه پیشرفتی اتفاق افتاده است.البته فکر می کنم سال 2016 ایران بتواند یکی از تیم های حاضر در المپیک باشد.چون جوانان ایران خیلی خوب هستند.
این درست است که ایران جوانان خوبی دارد.اما همه چیز به داشتن جوانان در ورزش خلاصه نمی شود.حضور یک مربی خوب می تواند تاثیر زیادی برای رفتن به المپیک داشته باشد.شاید پس از رفتن شما سرمربی جدید اعتقادی به جوانان تیم ملی نداشته باشد و آنها را از ترکیب اصلی کنار بگذارد.
بله حرف شما هم درست است و این را قبول دارم.من با شرایط فعلی این حرف را می زنم.
پشیمان نیستید؟
نه.خیلی هم راضی هستم.قبول مربیگری در ایران بهترین انتخاب ورزشی من بوده است.این قسمتی از ورزش حرفه ای است.البته طبیعی است که رییس فدراسیون جدید من را نخواهد.اما آنها باید می آمدند و با خود من حرف می زدند.من از این ناراحت هستم.آنها دلیلی برای من نمی آورند و فقط می گویند پائولو گران است و نتیجه نگرفته است.
یعنی آنها به شما نگفته اند که اخراج هستید؟
نه.
پس چرا دارید ایران را ترک می کنید؟
در برخی از مطبوعات و اینترنت از رفتن من نوشته اند.
اما این اصلا دلیل قانع کننده ای نیست؟ببینید الان کارلوس کروش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران است.یک روز در روزنامه ای ایشان ببینند که نوشته کروش از ایران می رود.آیا او باید بار و بندیلش را ببندد و ایران را ترک کند؟
نه اما طوری با من رفتار شد که مثل یک نشانه بود.من برای تعطیلات باید به ایتالیا می رفتم.از فدراسیون درخواست کردم تا برای من بلیت رفت و برگشت تهیه کند.اما آنها برای من فقط بلیت رفت گرفتند!این چه دلیلی می تواند داشته باشد؟به من گفته اند که منتظر قرارداد جدید باشم.من دارم ایران را ترک می کنم اما امیدوارم شرایط طوری پیش برود که بتوانم دوباره با شاگردانم کار کنم.ضمن اینکه از ایران،امکانات و مردم آن راضی هستم.نمی دانم شاید دوباره به کشور شما برگشتم و این ماجرا را فقط خدا می داند.
251 43
نظر شما