خبرآنلاین اصفهان، عاطفه علیان: عیسی کلانتری در مصاحبه اخیر خود با پایگاه خبری «انتخاب»، ادعا میکند: «در طول ۲۵ سال گذشته، آب مملکت را تمام کردیم.»
او البته اشارهای نمیکند که خود در قلب همین ۲۵ سال حضور داشته است؛ از وزارت جهاد سازندگی در دهه ۶۰ و ۷۰ تا ریاست سازمان حفاظت محیط زیست .
در تمام این سالها، طرحهایی مانند «طوبی و اراضی شیبدار» که زیر نظر او اجرا شدند، بر توسعه کشاورزی بیمحابا در مناطق کمآب تاکید داشتند؛ بیآنکه نقشهای برای توازن منابع و مصارف ترسیم شود.
حال او در جایگاه واعظ نشسته و از غیرعقلانی بودن کشاورزی در اصفهان میگوید؛ جایی که به گفته حسین وحیدا، رئیس صنف کشاورزی اصفهان، سال گذشته بیش از ۸ میلیون تن محصول کشاورزی تولید کرده و میلیونها ایرانی به آن وابستهاند.
اظهار نظر کلانتری درباره اینکه ۱.۳ میلیارد مترمکعب آب برای تنها ۱۵۰ میلیون دلار درآمد در اصفهان مصرف میشود، سطحیترین تحلیل اقتصادی از پیچیدهترین نظام غذایی کشور است.
حمیدرضا صفوی، استاد دانشگاه صنعتی اصفهان و کارشناس منابع آب، در ویدئویی توضیح میدهد: «اگر نگاه صرفاً دلاری به کشاورزی داشته باشیم، باید کل جهان را تعطیل کنیم. کشاورزی فقط درآمد نیست؛ امنیت غذایی، اشتغال، تعادل زیستمحیطی، مهاجرت معکوس و بسیاری مزایای دیگر دارد. کسی که خود سهم عمدهای در وضعیت فعلی دارد، حق ندارد حالا نسخه توقف کشاورزی بپیچد.»
صفوی معتقد است رویکردهایی مانند کلانتری، بهجای حل مسأله، امنیت ملی را هدف گرفتهاند.
طوبی؛ طرحی که درخت نکاشت، بحران پروراند
یکی از نقاط مورد سوال دوران وزارت کلانتری، طرح طوبی و اراضی شیبدار بود؛ طرحی با شعار توسعه جنگلهای اقتصادی و کشاورزی در مناطق نیمهخشک. اما در عمل، این طرح به تخصیص بیضابطه آب به کشت درختان غیر بومی و پرآببر مانند هلو و بادام در نواحی شیبدار انجامید، که نهتنها موفقیتی به بار نیاورد، بلکه فشار مضاعف بر منابع آب وارد کرد و امروز ریشههای این درختان به بستر سنگ خورده و در حال خشک شدن است.
حسین وحیدا در اینباره میگوید: «طرح طوبی و اراضی شیبدار به جای ترمیم، نفس زمین را گرفت. حالا کسی که خودش چنین اقدامات مشعشع را رقم زده، با تهدید به تعطیلی کشاورزی، به جای جبران، ضربه دوم را میزند.»
امنیت غذایی؛ خط قرمزی که کلانتری آن را نادیده گرفت
همانطور که گزارشهای رسمی وزارت جهاد کشاورزی نشان میدهد، بیش از ۸۰ درصد نیاز غذایی کشور از داخل تامین میشود. وابستگی غذایی به خارج در شرایط تحریم و بحرانهای جهانی، میتواند به یک بحران ملی تبدیل شود.
کلانتری اما بدون توجه به این واقعیتها، در مصاحبهاش به شکلی صریح، کشاورزی را بهعنوان بخش «زیاندِه» معرفی کرده و تعطیلی آن را توصیه میکند. این در حالیست که همه نهادهای توسعهگرا در دنیا تلاش میکنند حتی در شرایط خشکسالی، کشاورزی را حفظ کنند و بهرهوری آن را ارتقا دهند.
آب رفت، کشاورزی نه؛ راهکارها بهجای حذف
صفوی معتقد است راهحل در حذف نیست، در «اصلاح» است. او تأکید میکند که باید جلوی طرحهای انتقال آب از زایندهرود را گرفت که آبرفت حاصلخیز اصفهان را خشک کرد و سطوح غیر قابل کشت را در کشاورزی توسعه داد.
وقتی تئوری تمدنزدایی بهجای پاسخگویی مینشیند
اصفهان نه فقط یک استان، بلکه نماد تمدن کشاورزی ایران است؛ شهری که زایندهرود آن، قرنها بستر شکوفایی تمدن بوده و نظام سنتی قنات در آن یکی از هوشمندانهترین نمونههای سازگاری با اقلیم خشک محسوب میشود.
حالا کلانتری، بهجای آنکه به مردم اصفهان پاسخ دهد چرا با تصمیمات گذشته خود زایندهرود را خشکاند، شمشیر را از رو بسته و پیشنهاد میکند که کشاورزی اصفهان را «ببندند». اینگونه اظهارات از زبان کسی که زمانی متولی حفاظت از محیط زیست کشور بوده، نشان دهنده مسئولیتگریزی است.
پرونده باز؛ مطالبه برای پاسخگویی نه فرافکنی
کلانتری نباید در جایگاه سوال بنشیند بلکه باید در برابر مردم، نظام تصمیمگیری و کشاورزان پاسخگو باشد. باید توضیح دهد: چرا بدون در نظر گرفتن ظرفیت منابع آبی، مجوز توسعه بیرویه کشاورزی صادر شد؟
چرا طرحهایی مانند طوبی و اراضی شیبدار را بدون ارزیابی اجرا کردند؟
چرا در دوران ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، نسبت به تخریب تالابها و رودخانهها واکنش مؤثری نشان نداد؟ و مهمتر از همه: چرا امروز بهجای قبول مسئولیت، همان کشاورزی را که محصول سیاستهای خود اوست، تهدید به تعطیلی میکند؟
تاریخ قضاوت خواهد کرد
عیسی کلانتری نمیتواند نقش خود را از تاریخ پاک کند. او نه یک ناظر بی طرف بلکه جزو تصمیم گبران است اما سخنان اخیرش درباره کشاورزی اصفهان، نه فقط گریز از مسئولیت، بلکه اقدامی در مسیر تخریب باقیماندهای از منابع حیاتی کشور است.
این مردماند، این کشاورزان و متخصصان مستقلاند که باید مسیر درست را تعیین کنند؛ مسیری که نه به حذف میانجامد و نه به فرافکنی، بلکه به اصلاح، پاسخگویی و توسعه پایدار.
شاید برخی مسئولین بخواهند با پایان مسئولیت شان، ذهنها را از عملکرد دوران مسئولیت خود منحرف سازند، اما حافظه تاریخ و واقعیت میدانی، فراموش نمیکند که چه کسانی آب را بردند و حالا، نان را نشانه گرفتهاند.
نظر شما