«حج»، مصاحبت با فرشته‌ها و شاهراه سیر الی‌الله

عظمت حج را شاید از دعاهای ماه مبارک رمضان بتوان درک کرد؛ اگر کمی به دعاهای این ماه دقت کنید درمی‌یابید «توفیق تشرف به حج» خواسته‌ای است که – اگر نگوییم همه - در اغلب دعاهای این ماه از خدا درخواست می‌شود

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، ایام حج از راه رسیده و تقریبا همه حاجیان و میهمانان خدا، وارد سرزمین وحی شده اند. سرزمین پر رمزورازی که با وجود گذشت قرن ها، هنوز و همچنان اسرار ناگفته بسیار دارد. به همین بهانه و به مناسبت فرارسیدن عید قربان به بررسی برخی از اسرار عبادی حج پرداخته‌ایم.

بنابر روایت شبستان، عظمت حج را شاید از دعاهای ماه مبارک رمضان بتوان درک کرد؛ شاید بگویید«حج» چه ارتباطی با «ماه مبارک رمضان» دارد؟ اما اگر کمی به دعاهای ماه مبارک رمضان دقت کنید درمی یابید «توفیق تشرف به حج» خواسته ای است که – اگر نگوییم همه - در اغلب دعاهای این ماه از خدا درخواست می شود. وقتی در اغلب دعاها و شاید همه روزهای این ماه که «ضیافت الله» نام گرفته یک درخواست ثابت وجود دارد که مومنان بارها و بارها آن را از خدا درخواست می کنند پس آن خواسته باید بسیار مهم  و با عظمت.

یکی از برجسته ترین دعاهای ماه مبارک رمضان، طلب حج است، آن هم حج مکرر که در دعاهای شب و روز به این صورت ذکر می‌شود: «و ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذا وفی کل عام» خدایا! زیارت خانه‌ات و انجام مراسم و مناسک حج را هر ساله نصیب من بفرما!عظمت حج اینجا به چشم می آید وقتی در رمضان که ضیافت الله است بارها درخواست می کنیم که حاجی شویم و «جزء ضیوف الرحمن» قرار بگیریم.

آیت الله جوادی آملی، مفسر بزرگ معاصر در این رابطه می فرمایند؛ ضیافت دو مرحله دارد: یک مرحله آن است که مهماندار به مهمان می‌گوید چه بخواه؛ در مرحله دیگر مهماندار آنچه را که مهمان خواسته، به او عطا می‌کند. در ماه مبارک رمضان که مهماندار خداست به بندگان صایمش (روزه‌ دار) دستور می‌دهد که از من حج طلب کنید. اما در مراسم و مناسک حج که آنجا هم ضیافت است، سخن از طلب نیست بلکه سخن از عطا است.  آنجا نمی گوید از من بخواه، آنجا خواسته‌ها را عطا می‌کند.

«حج»، مصاحبت با فرشته‌ها و شاهراه سیر الی‌الله

«ولایت» رکن حج است 

بنابراین در مرحله‌ای از ضیافت در ماه مبارک رمضان به ما دستور دادند که زیارت خانه او را و زیارت حرمین را و زیارت اعتاب مقدسه را مسئلت کنیم؛ چون مسئله ولایت جزء ارکان حج است، از این جهت در دعاها کنار هم یاد شده‌اند؛ هم سخن از زیارت «بیت الله» است هم سخن از زیارت حرم مطهر رسول الله(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام) است. در دعای ابوحمزه ثمالی آمده است که خدایا مبادا جایم در مشاهد مشرفه خالی باشد: «ولا تخلنی یا ربّ من تلک المواقف الشریفة»؛ معلوم می‌شود که ضیافت مراتبی دارد که خود مهماندار به مهمان می‌گوید از من چه بخواه. در مهمانی‌های عادی بنا بر این نیست که مهماندار به مهمان بگوید از من چه بخواه. هرچه حاضرکرده‌اند، مهمان می‌پذیرد. مهمان تابع سفره صاحبخانه است ولی در اینجا صاحبخانه به مهمان می‌گوید: «از من چه بخواه هر چه که بخواهی من می‌دهم ولی اینها را بخواه، زیارت خانه خدا را بخواه، زیارت حرم رسول خدا را بخواه، زیارت مشاهده مشرفه را مسئلت بکن» اینها کیفیت ضیافت ماه مبارک رمضان است که زمینه ضیافت حج را فراهم می‌کند. (این یک سخن. )

درک اسرار حج نیاز به اخلاص دارد

صاحب تفسیر «تسنیم» لازمه درک اسرار حج را «اخلاص» دانسته و چنین بیان می کند: سخن دیگر در اسرار حج این است که هر اندازه خلوص بیشتر باشد، ثواب بیشتر است و خلوص یک شأنی از شئون عقل عملی است. انسان باید بفهمد تا برابرِ معرفتش اقدام خالصانه داشته باشد. انسان باید بداند که در حج چه خبر هست تا حج را خالصاً انجام بدهد. اگر اسرار حج را نداند هر اندازه هم خلوص داشته باشد خلوص او بسته و محدود است ولی اگر به اسرار حج آگاه باشد، خلوص او باز است، لذا قبل از مسئله نیت و اخلاص انس به اسرار حج لازم است تا انسان این اعمال ظاهری را که انجام می‌دهد بداند که این یک لبّی دارد، یک مغزی دارد تا آن مغز را با اخلاص از خدا مسئلت کند. و بداند برای هر عبادتی یک سرّی است و برای حج سرّ مخصوصی است. بنابراین بدون آشنایی با اسرار، طی مراحل اخلاص هم میسر نیست.

حج، یک فرشته است

ایشان در ادامه باطن حج را به «فرشته» تشبیه کرده و می فرماید: اینکه درباره قبر ذکر شده است که نماز در قبر به صورت زیبایی در می‌آید، روزه در قبر به صورت زیبایی در می‌آید، زکات و حج در قبر به صورت زیبایی در می‌آید و ولایت اولیای الهی از همه زیباتر جلوه می‌کند، ناظر به همین است که هر کدام از این عبادات یک واقعیتی دارد که انسان در برزخ نزولی یا در برزخ صعودی با آن واقعیت‌ها آشنا می‌شود.

«حج»، مصاحبت با فرشته‌ها و شاهراه سیر الی‌الله

انسان‌های متوسط و عادی بعد از مرگ حقیقت نماز را می‌بینند؛ می‌بینند نماز یک فرشته است؛ روزه یک فرشته است؛ حج یک فرشته است و در قبر با این فرشته‌ها مأنوس‌اند. این حقیقت نماز است. اگر کسی بداند حقیقت نماز فرشته است، در هنگام نماز خواندن با یک نیت برتری وارد نماز می‌شود و اگر کسی بداند حقیقت حج و سرّ و درون حج مَلک است و با ملک می‌خواهد هم پرواز بشود حتما با اخلاص و آگاهی بیشتری شروع به کار می کند.

ملک؛ یعنی آن موجود منزهی که گناه نمی‌کند، مرگ بردار نیست، نقص در او نیست، عیب در او نیست، اینها فرشته است. باطن نماز این چنین است؛ باطن حج این چنین است؛ باطن حج فرشته است و اگر کسی نماز واقعی و حج واقعی و مانند آن داشت با فرشته‌ها در مصاحبت است با فرشته‌ها هم سفر است، فرشته‌ها قرین و همراه او هستند. او با ملک زندگی می‌کند و ملائکه هم با او مأنوس‌اند. برای حج یک همچین سرّی است.

«فرار الی الله» به حج تفسیر شده 

مطلب دیگر آن است که در بعضی از روایات ما ذیل این آیه کریمه‌ای که ذات اقدس الهی در قرآن فرمود: ﴿فَفِرُّوْا إِلَی اللَّهِ﴾ گفتند: منظور حج است. فرار کنید، سفر کنید به طرف خدا؛ این سیر الی الله را همان حج دانستند. گرچه انسان به هر سمتی که بخواهد روی بیاورد ﴿فَأَیْنَ ما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ﴾ به هرسمت روی بیاورید، چهره الهی را می‌بینید، اماهمین انسان، همین انسانی که به هر سمت روی کند خدا را می بیند ممکن است به جایی برسد که ﴿أَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُه﴾ گناهانش او را احاطه کرده باشد.

یکی از بارزترین مصادیق «سیر الی الله» همین جریان حج است که انسانی که به حج می‌رود سفر الهی دارد. گرچه هر جا انسان خدا را می‌تواند زیارت و عبادت کند و «ضیف الرحمن» باشد ولی ذات اقدس الهی بعضی مکان‌ها و بعضی زمان‌ها را برای ضیافت و برای پذیرایی آماده و مشخص کرده است.

﴿فَفِرُّوْا إِلَی اللَّهِ﴾ یعنی سفر حج، فرار از غیر خدا به خداست. معنای «سیر إلی الله» سیر مکانی یا زمانی نیست. خدا در هر زمان و در هر زمین و در همه جا هست. اما حج، یک سرّ خاصی دارد که «فرار الی الله» به صورت حج تفسیر شده است. «فرار الی الله» یعنی انسان ماسوی الله را ترک و الله را طلب کند. پس یکی از اسرار حج ترک همه چیز غیر خدا و طلب کردن خداست.

کد خبر 2075265

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار