به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در شهریور ۱۳۵۷، یعنی پنج ماه مانده به فروپاشی حکومت پهلوی که فضای سیاسی ایران آکنده از تنش، اعتراضات گسترده و فشارهای اجتماعی بود. شاه خبرنگار مجله آلمانی «اشترن» را برای انجام مصاحبهای مفصل به حضور پذیرفت. خبرنگار آلمانی که خود جند سالی در ایران زندگی کرده بود، در این مصاحبه شاه را درباره مسائل کلیدی کشور، از انقلاب سفید و اصلاحات ارضی گرفته تا آزادیهای سیاسی، بحرانهای امنیتی، اتهامات پیرامون رویدادهای خونین، و حتی رشوهخواری در ادارات به چالش کشید. روزنامه کیهان در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۵۷ متن کامل این گفتوگو را منتشر کرد که در پی میخوانید:
اعلیحضرتا در حدود ۱۵ سال قبل یعنی وقتی که «انقلاب سفید» را شروع کردید و به روستاییان بدون زمین، زمین دادید در ایران امیدهای زیادی پیدا شد ولی امیدهای آن زمان بر اثر موج عظیم مخالفتی که پیدا شده از بین رفته است. آیا انقلاب سفید شما فقط یک سراب بود؟
آمار عکس قضیه را نشان میدهند. درآمد خالص سرانه به نحو چشمگیری افزایش یافته است. در آن زمان درآمد سرانه ۱۶۰ دلار بود حال آنکه فعلا ۲۲۵۰ دلار است. تحصیل در مدارس رایگان است و اطفال تا هشتساله در مدرسه غذای رایگان دریافت میکنند.
منظور از سوالی که مطرح کردم تحولات اقتصادی نبود.
بله، غیر از آنچه اتفاق افتاده؟ منظورتان ترور در ایران است؟ خوب من هم میتوانم متقابلا از شما بپرسم: شما چرا در آلمان تروریست دارید؟ پس گروه تروریستی بادرماینهوف چه صیغهای است؟ درباره اینکه تروریستهای وطن شما بین مردم ۱۷۵ هزار نفر سمپاتیزان دارند چه میگویید؟
ما درباره دو موضوع متفاوت صحبت میکنیم: از یک جنبش مخالف متشکل از چپها و راستهایی که توسط علمای مسلمان هدایت میشوند.
بله فکر میکنم. بله، به اعتقاد من مملکت یکپارچه مبارزه است و پاسخ این سوال مطرح است که آیا مملکت میخواهد آزاد و مستقل بماند یا نه، مسئله در همینجا است.
شما مخالفت را چگونه تعبیر میکنید؟
اینها مخالف دولت هستند.
فکر نمیکنید که مخالف بعضی چیزهای دیگر هم باشند؟
تروریستهای آلمان مخالف چه چیزهایی هستند؟
اما، اعلیحضرتا، نه کثرت مخالفان و نه روش مخالفت آنها با اقدامات تروریستهای آلمان قابل مقایسه نیست. در ایران طی هفتههای گذشته طغیان واقعی مشهود است، طغیانی که توسط مسلمانان رهبری میشود.
کسانی که به سهولت تحریک بشوند در همه جای دنیا یافت میشوند. آنها چند کلمه حرف میشنوند، بعد برق آنها را میگیرد و دیگر فکر هیچ چیز را نمیکنند.
مخالفان میگویند آتش زدن سینمای رکس آبادان که به قرار اطلاع ما متجاوز از ۶۵۰ نفر در آن تلف شدند کار ساواک است.
آنها کار خودشان را آسان میکنند. این اتهام کثیف نفرتآوری است.
اعلیحضرتا آیا بسیاری از مخالفان خواستار یک محیط لیبرال دموکراسی نیستند؟
با هم دستاندرکار ساختن همین دموکراسی لیبرال هستیم. داریم مملکت را برای آن آماده میسازیم.
ولی آخر پیشرفت آمادهسازی خیلی کند است.
چگونه میتوانیم سرعت بیشتری به خرج دهیم؟ قول دادهایم ۴۰ روز دیگر که مجلس تشکیل بشود در درجه نخست قانون آزادی تظاهرات و قانون آزادی مطبوعات را به مجلس ببریم. پس کندی کار در کجا است؟
برای سال آینده هم انتخابات مجلسین وعده دادهاید، آیا در اثنای انتخابات برای اولین بار فراکسیون مخالفان به طور قانونی به وجود خواهد آمد؟
اگر انتخاب بشوند، بله، چرا که نه؟
تشکیل حزب آزاد خواهد شد؟ مثلا تشکیل حزب لیبرال، سوسیالدموکرات و حتی حزب جمهوریخواه؟
بله، اما باید به قانون اساسی و رژیم شاهنشاهی سوگند بخورند.
آن آزادی که شما میخواهید اعطا کنید چگونه آزادی است؟
من گفتم که آزادی در چارچوب قانون اعطا خواهد شد. اگر قرار شود مردم اجتماع کنند باید اجتماعشان مسالمتآمیز و غیرمسلحانه باشد و برای تظاهرات باید قبلا از پلیس اجازه گرفته شود. اگر کسی دروغ بگوید علیهش اعلام جرم خواهد شد و از نقطه نظر قضایی تحت تعقیب قرار خواهد گرفت. در این زمینه آمریکا، فرانسه و آلمان غربی را الگو قرار خواهیم داد.
اعلیحضرتا، بهکرات گوشزد فرمودهاید وقتی به هرجا که میروید و با ابراز احساسات ملت مواجه میشوید احساس غرور میکنید. در شرایطی که ملت به شما این همه علاقه دارد چرا شما هم متقابلا در دیگی را که به جوش آمده برنمیدارید و ایران را بدون محدودیت و بهفوریت به صورت یک مملکت آزاد درنمیآورید؟
در دیگ را برخواهم داشت. تکرار میکنم، صبر کنید پارلمان جلسهاش را ۴۰ روز دیگر تشکیل بدهد آن وقت...
تعداد زندانیان سیاسی ایران چقدر است؟
منظورتان از زندانی سیاسی چیست؟ ولی به گمانم منظورتان را بدانم؛ کمتر از هزار نفر.
اطمینان دارید که هیچکدام از آنها شکنجه نمیشوند؟
دستور دادهام کسی را شکنجه نکنند و اطمینان دارم که دستورم اجرا میشود.
این دستور را کی صادر فرمودید؟
خیلی وقت پیش.
شما در حدود دو سال قبل سرگرم لیبرالیزه کردن سیستم سیاسی خود شدهاید. آیا پرزیدنت کارتر در این روند تاثیری دارد، و یا دستکم نفوذ او موثر واقع شده است؟
نه به طور مستقم؛ ولی پیشرفتهای ما موقعیتی برای جدیتر گرفتن مسئله حقوق بشر پیش آورد.
چرا با رهبران مخالفان چپگرا مذاکره نمیکنید؟
با آنها درباره چه مذاکره کنیم؟ راه ما از هم جداست، ما خواهان یک ایران مستقل هستیم و آنها نه.
آیا آتشبس با کنار آمدن با مخالفان راستگرا را که توسط روحانیون مسلمان رهبری میشوند ممکن میدانید؟
بله، من شخصا مسلمان معتقد و مومنی هستم و به اعتقاد من دین برای هر ملت حائز اهمیت فوقالعاده است. برای نیل به تفاهم مانع اساسی وجود ندارد.
برای ایجاد تفاهم در حال حاضر فعالیت میشود؟
بله.
اگر تظاهرات و اقدامات خشونتآمیز در مملکت هر روز وخیمتر بشود باعث آن نخواهد شد که شما تلاش به خاطر لیبرالیزه کردن کشور را متوقف سازید؟
نه گمان نمیکنم.
فکر میکنید ایران آبستن ناآرامیهای بدتری باشد؟
شاید، کسی چه میداند؟
از سپور و گمرکچی گرفته تا کارمندان وزارتخانهها تا رشوه ندهید انگشت نمیجنبانند
اعلیحضرتا مشاوران واقعی شما چه کسانی هستند؟ مثلا چه کسی درباره وجود ارتشا در مملکت به شما گزارش میدهد؟
من مشاوران زیادی دارم. هربار که پای ارتشا در میان باشد از «بازرسی شاهنشاهی» مدد میگیرم.
اما بازرسی شاهنشاهی نتوانشته کمکی بکند، من سه سال در ایران زندگی کردهام و دیدهام که رشوهخواری به طور فزایندهای افزایش یافته است؛ از سپور و گمرکچی گرفته تا کارمندان وزارتخانهها تا رشوه ندهید انگشت نمیجنبانند آیا از این واقعیت آگاهی داشتید؟
چیزهایی شنیده بودم ولی نمیتوانید ادعا کنید که این عمومیت دارد.
چرا اعلیحضرتا، میتوانم. از بین گروههایی که اسم بردم به کسی برنخوردم که رشوه نداده باشم.
امیدوارم این صحیح نباشد.
بدبختانه صحیح است اعلیحضرتا. اجازه بدهید جسارتا عرض کنم که بسیاری از کارمندان جزء مملکت شما اگر رشوه نگیرند امکان تامین معاش نخواهند داشت.
واقعا مجبور شدید رشوه بدهید؟
بله، هر روز.
میخواهید بگویید که به کارمندان هم رشوه دادهاید؟
وقتی که زباله جلوی خانهام تلنبار شده باشد جز رشوه دادن به سپور برای بردن آشغالها چه چاره دارم؟ اعلیحضرتا، باور کنید که تکتک افراد ملت شما میدانند که عرض من عین حقیقت است.
در این باره باید با مردم حرف زد. شاید سطح حقوقها پایین باشد ولی حقوقهایی که ما میپردازیم خیلی بد نیستند.
واقعا ضروری است که شما مبالغ هنگفتی خرج خرید اسلحه و سیستمهای تسلیحاتی بکنید؟
اگر تصمیم گرفته باشید از مملکتتان دفاع کنید باید کاملا مجهز باشید ما که تصمیم گرفتهایم.
دشمن شما کیست که علیهش تجهیز میشوید؟
چه بگویم شاید خیلیها، کسی چه میداند؟
آیا روسها هستند؟
هرچه باشد آنها کمونیست هستند و ما نه، ولی آنها با ما رسما روابط دوستانه دارند.
شما «هوا» رهبر خلق چین را به مملکت خود دعوت کردید. آمدن او به ایران چگونه میسر شد؟ خود او پرسید که آیا قدمش روی چشم است؟
بله.
نترسیدید که این دیدار خوشایند همسایه شما شوروی قرار نگیرد؟
از دست من چه کار دیگری ساخته بود؟
اعلیحضرتا، روح «انقلاب سفید» که در ابتدای گفتوگویمان به آن اشاره کردیم بر باد رفته است. تظاهراتی که هر روز سازمان مییابد باید تاثیری در شما بجا گذاشته باشند. آیا بعضی وقتها به کنارهگیری فکر میکنید؟ به اینکه به نفع ولیعهد کنار بروید؟
ولیعهد تازه هیجدهساله شده است، از آن گذشته در زندگی هرکس مرحلهای پیش میآید که خاطرش مسرور گردد و یا مرحلهای که خود را دلافسرده حسن میکند، زندگی همین است.
۲۵۹
نظر شما