به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، چرا باید پس از پیامبر، در هر عصر و زمانی، امامی معصوم وجود داشته باشد؟
پاسخ:
بنابر روایت مجمع جهانی شیعه شناسی،دانشمندان شیعه، لزوم وجود امام معصوم را در میان امت، آن هم در هر عصر و زمانی، به ویژه پس از عصر رسالت که آغاز شکل گیری اسلام در اذهان جهانیان بود، از راههای مختلف اثبات کردهاند که ما برخی از آنها را یادآور میشویم:
۱. امام حافظ و نگهبان شریعت
امام در دل اجتماع و کانون امت، میزان حق و باطل و مایه شناسایی نظریههای ناروا و باطل از آیین حق است.
امت میتواند با مراجعه به چنین فرد معصوم به اختلاف خود خاتمه دهند و چهرهی شریعت و قرآن را با افکار متضاد خود مستور نسازند. وجود پیشوای معصوم که قول و نظرش قاطع و حجت است، در حفظ شریعت و جلوگیری از هر نوع سوء استفاده از آیات قرآن، اثر روشنی دارد.
قرآن مجید با تمام گویاییاش و قاطعیتی که در طرح مطالب از خود نشان میدهد، پیوسته پس از پیامبر مستمسک ۷۲ فرقه بوده و هر ملتی را با ظواهر قرآن بر اندیشههای خود استدلال میکردهاند. معتزله برای اعتقادهای خود، از قرآن دلیل میآورند؛ همچنان که اشاعره نیز که در مقابل گروه پیشین بودهاند، نظرهای خود را روی ظواهر آیات قرآن توجیه کردهاند. خوارج، بدیهیترین و فطریترین مسئله؛ یعنی نیاز به حکومت را انکار نموده و برای عقیدۀ خود با آیۀ «إِنِ الْحُکْمُ إِلاّٰ لِلّٰهِ» * استدلال میکردند. تمام گروههای اسلامی از حروریه، مرجئه، کرامیه و… که کتابهای ملل و نحل و نوشتههای کلامی، بیانگر عقاید و استدلالهای آنان است به قرآن استناد کرده و عقاید خود را موافق قرآن معرفی میکنند. حنبلیها و حتی اشاعره نیز مدعی هستند که موضوع رؤیت خدا در روز رستاخیز را از قرآن گرفتهاند.
پیشوایان مذاهب چهارگانۀ اهل تسنن، در کمتر مسئلهای اتفاق نظر دارند و قسمتی از اختلافهای آنان مربوط به فهم معانی قرآن است.
مسلمانان در موضوع وضو که کار روزمرۀ آنهاست، اختلاف نظر عمیقی دارند و هر فرقهای با ظواهر قرآن برای نظر خود استدلال میکند. هر گاه کسی از اختلاف مسلمانان در اصول و فروع و از شیوۀ استدلال طوایف مختلف با ظواهر قرآن – که قطعاً استدلال یک گروه صحیح و استدلال گروههای دیگر باطل و نارساست – آگاهی داشته باشد، میداند که با تمام عظمت و گویایی و رسایی که قرآن در طرح مطالب دارد، بر اثر گجی فهم و نارسایی افکار گروهی و غرض ورزی گروهی دیگر، مسلمانان نتوانستهاند همگی بر نظر واحدی گرد هم آیند و اختلافهای خود را از میان ببرند و محور حق جمع شوند.
یکی از بلاهای بزرگ که جامعۀ اسلامی پیش از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با آن رو به رو شد، موضوع داغی بازار جعل حدیث بود که جاعلان حدیث و تاریخ، با انگیزههای گوناگون وارد این میدان شدند. برخی از یهودیان و مسیحیان مسلمان نما، مانند «کعب الاحبار» و «وهب بن منبه» روی عداوتی که با اسلام داشتند، یک رشته اسرائیلیات مسیحیات را وارد تاریخ اسلام نمودند. گروهی از مسلمانان ضعیف الایمان به تحریک خلفا و امرای وقت و یا به خاطر شهرت طلبی و مقام خواهی یا انگیزههای دیگر، دست به جعل حدیث زدند. در کتابهای رجال و حدیث، نام و نشان و تعداد احایث برخی حدیث سازان و کذابان ضبط شده است.[۱]
آیا وجود امام معصوم در میان امت، جلو متجاوزان و دروغ پردازان و غرض ورزان را نمیگیرد؟ آیا نباید به پاس حفظ ناموس اسلام و جلوگیری از ناپسند نشان دادن سیمای زیبا و نورانی اسلام، در هر عصری پاسدارانی باشند که به چنین امر مهمی قیام کنند؟
آیا برای حفظ اصول شریعت، جلوگیری از هر نوع تأویل ناروا در آیات قرآن و بازداشتن غرض ورزان، از تحریف معانی و اهداف قرآن، لازم نیست که امامی ناطق در میان باشد و رأی او را از جانب خدا به صورت نظری قاطع اعلام گردد و این نظر، میزا نشناسایی حق و باطل شمرده شود تا در پرتو آگاهی وسیع و نظر صائب و اندیشۀ متّبع و واقعنمای او، مغرضان و فتنه انگیزان، موفق به اغراض فاسد خود نگردند؟ رسول گرامی در سخنان خود به ان حقیقت اشاره میکند و میفرماید:
یحم هذا الدین فی کلّ قرن عدول ینفون عنه تأویل المبطلین و تحریف الغالین، و انتحال الجاهلین، کما ینفی الکبر خبث الحدید؛[۲]
در هر عصر و قرنی، گروهی از افراد عادل، حمایت از این دین را به عهده دارند و تأویل باطل گرایان و تحریف غالبان و متجاوزان و افکار جاهلان را از دامن آن پاک مینمایند، هم چنان که کورۀ آهنگری، تیرگی رنگ آهن را پاک میسازد.
۲. امام معصوم و تأسیس حکومت الهی
امام در کنار این وظیفه، وظیفۀ خطیر و مهم دیگری نیز دارد و آن حفظ حقوق و اجرای حدود الهی و تجسم بخشیدن بر واقعیت اسلام و – در صورت امکان – تشکیل حکومت الهی است؛ حکومتی که اساس آن را حق و راستی و عدل و داد تشکیل دهد و احکام و قوانین الهی و مقررات مذهبی در آن مو به مو اجرا گردد. چنین برنامۀ پاک آسمانی، جز با حکومتی که در رأس آن معصومی باشد، صورت پذیر نیست.
امّتی که در فهم شریعت و درک مفاهیم عالی اسلام و حقایق درخشان قرآن، روی عللی که بیان گردید عاجز و ناتوان است، امتی که هر کدام از افرادش حدود و احکام خدا را به گونهای میفهمد، امتی که کانون اختلاف بوده و سرانجام به شکل هفتاد و چند فرقه درمیآید، هرگز نمیتواند حکومت مورد نظر را تشکیل دهد و به اسلام واقعی تجسم و عینیّت بخشد.
۳. امام معصوم و تشریح احکام اسلامی
آیا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به بیان کردن تمام احکام و فروع موفق شده است یا نه؟
در صورت نخست، متأسفانه امت به حفظ و صیانت سنّت موفق نشدهاند، زیرا مجموع احادیثی که محدّثان اهل تسنن در صحاح و مسانید خود از پیامبر گرامی دربارۀ احکام و تشریع نقل کردهاند، از حدود پانصد حدیث تجاوز نمیکند. این مقدار برای بیان مسائلی که در زمان خود پیامبر مطرح بوده، کافی نیست تا چه رسد به مسائل نوظهوری که مسلمانان بعداً با آن رو به رو شدهاند.[۳]
در این صورت، باید در میان امت، امام معصومی باشد که سنن و احکام را حفظ کند. چنانچه پیامبر به بیان آنها موفق نشده است، باز در میان امت باید امام معصومی باشد که علم و عصمت او به سان علم و عصمت پیامبر بوده و احکام را از مصدر صحیح بگیرد و در اختیار امت بگذارد و از این راه بیان احکام و ابلاغ شریعت تکمیل گردد.
مستندات:
[۱] . ر. ک: اضواء علی السنه المحمدیه، نگارش محمود ابوریه.
[۲] . رجال کشی، صفحه ۵.
[۳] . الوحی المحمدی، نگارش مؤلف المنار.
منبع: سبحانی تبریزی، جعفر، پرسش ها و پاسخ ها، صفحه: ۱۸۶، مؤسسه امام صادق علیه السلام، قم – ایران
نظر شما