به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، زمان مرگ انسانها یا اجل در علم الهی به دو نحو قطعی (حتمی) و غیر قطعی (مشروط) معین شده است. اجل قطعی به هیچ وجه قابل تغییر نیست.
بنابر روایت شیعه نیوز، برای پاسخ به این سؤال که «اگر زمان مرگ هر انسانی در علم الهی معین شده است، چرا در روایات آمده برای تأخیر زمان مرگ صدقه و صلهرحم داشته باشید» باید گفت بر اساس تعالیم قرآن، قضای الهی سهگونه است:
الف. قضا در علم مکنون که از علوم انحصاری خداست (مانند زمان وقوع قیامت کبری) و تغییری در آن واقع نمیگردد.
ب. قضای حتمی که خداوند وقوع حتمی آن را به پیامبر یا فرشته اطلاع داده و تغییر در آن راه ندارد.
ج. تقدیرات غیر حتمی یا معلق و مشروط که هم وقوع و هم عدم وقوع آنها مورد اراده الهی است، خداوند متعال چگونگی آن را به اطلاع پیامبر و فرشتگان میرساند و تحقق آن را به مشیتِ خویش مشروط و معلق میسازد؛ اما ممکن است، بنا به مصالح و علل خاصی، مشیت الهی برخلاف آن تعلق گیرد (۱).
خداوند متعال سرنوشت انسانها و زمان مرگ آنان را اینگونه قرار داده است و بر اثر عوامل و شرایط ویژهای، همچون اختیار و توانایی آدمی در انتخاب راههای گوناگون، رقم میخورد و این تغییر، تغییر در علم الهی نیست، بلکه تغییر در مقدرات غیر حتمی است و نشان از تأثیر ایمان و تقوا، توبه، دعا و استغفار در سرنوشت دارد. قرآن کریم افزون بر یادآوری این اصل کلی که سرنوشت انسان با خواست خود او تغییرپذیر است، به مواردی عینی از جمله برطرف شدن عذاب قوم یونس بر اثر دعای آنان (یونس/۹۸) و تغییر فرمان الهی در مورد ذبح اسماعیل (صافات/۱۰۷-۱۰۲) اشاره کرده است.
بنابراین، زمان مرگ انسانها یا همان اجل آنان در علم الهی به دو نحو قطعی (حتمی) و غیر قطعی (مشروط) معین شده است (۲)، اجل قطعی به هیچ وجه قابل تقدیم یا تأخیر نیست، ولی اجل غیر قطعی، متوقف بر حصول شرایطی است که متناظر با تأخیر یا تقدیمِ وقوع شرط، زمان وقوع مرگ نیز مؤخر یا مقدم میشود (۳). در روایات انجام اموری سفارش شده که سبب بخشایش گناهان میشود، مانند عبادت، تقوا، فرمانبرداری از رسولان الهی، صدقه و صلهرحم، که انسان با استمداد از آنها، میتواند اجل غیر قطعی خود را تا زمان اجل قطعی و محتوم به تأخیر اندازد (۴).
پینوشت
۱- خوئی، ابوالقاسم (۱۳۹۴) البیان فی تفسیرالقرآن، سوم، قم: حوزه علمیه قم، ص ۴۱۷-۴۰۹.
۲- انعام/ ۲.
۳- نوح/۲و۳؛ طباطبایی، محمدحسین (۱۳۹۰ق) تفسیر المیزان، ج ۷، دوم، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ص۹.
۴- مصباح یزدی، محمدتقی (۱۳۷۳) معارف قرآن، مکرر، قم: مؤسسه در راه حق، ص۲۱۳- ۲۱۰؛ سعیدیمهر، محمد (۱۳۹۳) آموزش کلام اسلامی، ج ۲، شانزدهم، قم: طه، ص ۲۳۱ و ۲۳۲.







نظر شما