به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در فرهنگ دینی اسلام، خیانت نه یک لغزش شخصی، که آسیبی عمیق به بافت ایمانی و اجتماعی جامعه است. قرآن کریم و سخنان اهلبیت علیهمالسلام، با صراحت و شدّت از آن یاد کردهاند و هر نوع بیوفایی، بیامانتی یا فریب را حملهای به اعتماد جمعی مؤمنان دانستهاند؛ همان اعتمادی که ستون جامعهٔ اسلامی است.
ریشهٔ قرآنی خیانت
در آیات متعددی از قرآن، واژهٔ «خیانت» با مفاهیمی چون امانتداری، عدالت، و وفاداری درهمتنیده است.
خداوند میفرماید:
«ای مؤمنان، به خدا و پیامبر خیانت نکنید و به امانتهای خود نیز خیانت نورزید»؛ (انفال: ۲۷).
در آیهای دیگر آمده است: «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به عدالت داوری کنی و مدافع خائنان مباش»؛ (نساء: ۱۰۵).
در این دو فرمان، مرز میان ایمان و خیانت بهروشنی ترسیم شده است: مؤمن حقیقی، حتی در برابر خائنان نیز دست به خیانت نمیزند.
قرآن همچنین هشدار میدهد که «هیچ پیامبری را نسزد که در امانت خیانت ورزد» (آلعمران: ۱۶۱) و در آیهای دیگر، عدالت را جوهرهٔ ایمان میداند: «خداوند فرمان میدهد امانتها را به صاحبانشان باز دهید و چون میان مردم داوری کنید، به عدالت داوری نمایید» (نساء: ۵۸).
در نگاه قرآن، خیانت نهفقط گناهی فردی، بلکه تخریب عدالت اجتماعی و خیانت به کل جامعه است.
بزرگترین خیانت از دید امام علی (ع)
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه میفرماید:
«إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیَانَةِ خِیَانَةُ الْأُمَّةِ، وَأَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ»؛
«بزرگترین خیانت، خیانت به امّت است و زشتترین فریب، فریبِ پیشوایان.» این سخن، خطّ قرمزی اخلاقی را تعیین میکند: هیچ خیانتی بزرگتر از آن نیست که اعتماد مردم، انسجام جامعه و سلامت رهبری به بازی گرفته شود. در نگاه امام علی، خیانت به امّت نه در حدّ خطای فردی، بلکه جنایتی علیه حقیقت ایمان است. در نامههای حکومتیِ امام، بهویژه عهدنامهٔ مالکاشتر، امانتداری، عدالت، و پرهیز از تبعیض در بیتالمال، بهعنوان ضدّ خیانت معرفی شدهاند. از نگاه او، هرکه در ادارهٔ اموال عمومی دستدرازی کند یا در داوری، به ناحق جانب گروهی را بگیرد، در واقع به امّت خیانت کرده است.
آموزههای پیامبر دربارهٔ وفاداری و امانت
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز در احادیث متعدد، خیانت را نشانهٔ نفاق دانسته است «کسی که در امانت خیانت کند، از ما نیست» و نیز «هرکه فریب دهد، از ما نیست». در جای دیگر فرمودهاند: «امانت را به امانتگذار بازده و به کسی که به تو خیانت کرده، خیانت مکن». این توصیهها اخلاقیاند، اما بنیان اجتماعی دارند؛ زیرا اعتماد متقابل میان مردم، ضامن بقای جامعه است و خیانت، این پیوند را میگسلد.
خیانت به جامعه در روزگار امروز
در ادبیات معاصر اسلامی، «خیانت به امّت» مفهومی گسترده دارد: از تبانی با دشمن و افشای اسرار ملّی تا تبدیل شدن به ابزار رسانهای دشمن در جنگ با کشور ذیل همین مفهوم قرار میگیرد. در عصر ارتباطات و جنگ روایتها، خیانت دیگر تنها در میدان جنگ رخ نمیدهد؛ بلکه در قلم، رسانه، و تصمیمهای سیاسی نیز معنا مییابد. فریب افکار عمومی، تحریف واقعیتها و بازی با اعتماد مردم، مصداق آشکار خیانت به کشور است.
در نگاه قرآن و نهجالبلاغه، جامعه اسلامی نه مجموعهای از افراد، بلکه پیکری واحد است که با ایمان و اعتماد بههم پیوسته است. خیانت، بریدنِ رگهای این پیکر است. از اینرو، علی علیهالسلام آن را «بزرگترین خیانت» نامید. وفاداری، امانتداری و صداقت، نه فضایل فردی که ارکان پایداری جامعهاند؛ و بیتوجهی به این ارکان، فروپاشی درونی هر امّتی را در پی دارد.







نظر شما