به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اسدالله علم در خاطرات روز چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۴۹ نوشت: باز هم از نیامدن باران خاطر شاهنشاه مکدر است. مختصری اوضاع جهان را عرض کردم و گفتم: «تمرکز قوای دریایی شوروی در اقیانوس هند ممکن است جنبه دفاعی داشته باشد، بر علیه چین و زیردریاییهای آمریکایی که از آنجا ممکن است تمام جنوب شوروی را با موشک تهدید کنند.» فرمودند: «درست است، پس برای شوروی و آمریکا هردو بهتر است که در مناطقی که امکان دارد – مثل خلیجفارس – هیچکدام نیایند.» فرمایش صحیحی بود.
فرمودند: «سفیر آمریکا را بخواه و به او بگو اولا موضوع خرید اسلحه ما به کجا رسید؟ ثانیا در تعلیم خلبانهای ما در آمریکا عده ما بسیار کم است، فقط ۸۱ نفر. ثالثا حالا که قرار شده شرکتهای نفتی [اضافه برداشت] را زودتر روبهراه بکنند که کار ما شروع شود.» - در مذاکرات اخیر نفت قرار گذاشتیم در صورتی که... [اضافه برداشت را] در بازارهای کنسرسیوم نفروشیم، همه شرکتها به ما این اجازه را بدهند، مشروط به اینکه ظرفیت این کار موجود باشد.
بعد فرمودند: «به او بگو اگر موضوع تعلیمات و اسلحه ارتش حل نشود، با آنکه میل باطنی من این است با آمریکا طرف معامله باشم، ناچار به سراغ کشورهای دیگر خواهم رفت.» فرمودند: «به او بگو، چطور است مثل آلمان غربی ما خودمان در آمریکا یک [پایگاه] base بگیریم؟ مخارج آن را خودمان برعهده بگیریم و هرقدر خواستیم در آنجا خلبان تربیت کنیم.» فرمودند: «طیارات ف-۵ موجود را به عربستان سعودی میفروشیم، جای آن را باید [با] اف-۲۱-۵ (آخرین طیارات شکاری آمریکا) پر کنیم. اف-۴ (فانتوم) به جای خود باقی میماند و دو اسکاداران دیگر خواهیم خرید. خود اف ۲۱-۵ هم باید در سال ۱۹۷۵ تعویض شود و جای خود را به هواپیماهای مدرنتری بدهد.»
بعدازظهر سفیر آمریکا را خواستم و مطالب را به او گفتم. همه را یادداشت و تصدیق کرد. گفت: «درخصوص فروش اسلحه به ایران اعتبارات ۱۹۷۴ (صد میلیون دلار) را زنده کردم. آخرین ترانشی بود که معلق بود ولی بقیه کارها را تصدیق دارم و انجام میدهم.» به او گفتم: «شاهنشاه مایلاند دو کشتی جنگی تیپ [ناوشکن] destroyer هم خریداری شود.» علت تشریف بردن شهبانو را به مسکو جویا شد. گفتم: «برای مشاهده [هنر و موسیقی] است...»
منبع: خاطرات علم، جلد دوم، چاپ سوم، تهران: کتابسرا، صص ۱۶۰-۱۵۸
۲۵۹






نظر شما