پس از انتخابات ریاست جمهوری تمام امیدی که در مردم ایران پدیدار شده و فضای مثبتی که به وجود آمده در راستای انجام مذاکرات سازنده است.
انتظار میرود این مذاکرات سازنده در راستای تعدیل مشکلاتی که بین ا یران و کشورهای غربی وجود دارد، صورت بگیرد. همچنین انتظار میرود به تبع این مذاکرات در فاز نخست برخی از تحریمها به حالت تعلیق درآید. باید این نکته را درنظر داشت که در ابتدا انتظار میرود که تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکا به حالت تعلیق درآیند چرا که تحریمهای شورای امنیت نیاز به بررسی و ارزیابی بیشتری برای تعلیق دارد.
در واقع شورای امنیت با ارزیابی فضای بهوجود آمده و تعهدات جدیدی که صورت گرفت باید با صدور یک قطعنامه جدید، تحریمها را لغو کند. اما تحریمهای یکجانبه مضاعف که از جانب آمریکا صورت گرفته، سه نوع است؛ یک نوع آن بر اساس تصمیمات رئیسجمهور گرفته شده است و در این موردی وی کاملاً آزادی عمل دارد که این نوع تحریمها را به حالت تعلیق درآورد. نوع دوم تحریمهایی است که باوجودی که با مصوبه کنگره است اما به رئیسجمهور این اختیار را داده که هر زمان که صلاح دانست آنها را متوقف کند. بنابراین در این مورد نیز دست رئیسجمهور تا حدودی باز است. اما تحریمهای نوع سوم به گونهای است که رئیسجمهور ملزم به اجرای مصوبات کنگره است و اگر قرار باشد تعلیق یا تغییری انجام بگیرد باید براساس مصوبه جدید کنگره آمریکا باشد. بنابراین نوع سوم تحریمهای یکجانبه، مشکلتر است و رفع آن مراحل سختتری دارد. در هر حال فرآیند مذاکرات ایران و آمریکا میتواند این تبعات را داشته باشد که برخی تحریمها مخصوصاً آنها که در دایره اختیارات رئیسجمهور آمریکاست، لغو شوند.
این در حالی است که تاریخچه این تحریمها به چند سال پیش باز میگردد؛ این تحریمهای یکجانبه مضاعف که از سوی قدرتهای اقتصادی به خصوصی آمریکا اعمال میشوند، مورد اعتراض بسیاری از شوراها بوده است، به طوری که آمریکا در زمان کلینتون تحریمهای یکجانبه مضاعف را مورد ایران پیش گرفت و کشورهای اتحادیه اروپا اعلام کردند که این تحریمها مخالف با مقررات سازمان تجارت جهانی و حقوق بینالملل است. بنابراین زمانی که شرکت نفتی کانوکو فعالیتش را در پارس جنوبی رها کرد، شرکت توتال فرانسه جانشین آن شد و از این طریق میخواستند به آمریکا نشان دهند که دنبالهرو تحریمهای یکجانبه مضاعف نیستند. اما متأسفانه در سالهای اخیر به خصوص بعد از قطعنامه سوم و چهارم شورای امنیت، آمریکا و اتحادیه اروپا و کانادا تحریمهای یکجانبه را دنبال کردند.
نکته مهم دیگری که باید در نظر داشت تأثیر فضای ایجاد شده روی بحث هستهای ایران است. در حقیقت میتوان گفت تمام راهها به همین مسئله ختم میشود. اگر چنانچه فضای مثبت فعلی تداوم داشته باشد بدون شک روی تعملات و مذاکرات هستهای تأثیر مثبت خواهد داشت. فضای سیاسی داخل ایران هم روی سیاست خارجی بسیار تأثیرگذار است به عنوان نمونه بحث آزادی برخی زندانیان سیاسی، فضای را برای حضور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل خیلی مساعدتر کرد. در نهایت تاکنون فضای میان ایران و آمریکا شامل اظهارنظرات و اظهار تمایل برای بهبود و توسعه روابط بوده این در حالی است که به قول سعدی «سعدیا گرچه سخندان مصالح گویی، به عمل کار برآید به سخندانی نیست» بنابراین تنها اظهار تمایل و صحبت کفایت نمیکند و باید منتظر گامهای عملی از جانب دو طرف بود. البته این صحبت به معنای نادیده گرفته فضای مثبت فعلی نیست، بلکه منظور این است که فضای مثبت فعلی باید گامبه گام به سمت عملی شدن پیش رود.
29301
نظر شما