حالا چند روزی است که با نمایش فیلم سینمایی «قصه‌ها» می‌توان به وفاداری و پایمردی دولتمردان برآمده از مطالبات انتخابات خردادماه ١٣٩٢ قدری امیدوار شد.

 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان سينمايي پيشتر با مقهور شدن در برابر انصار دولت پيشين يا به بياني بهتر دولت پاك دستان تاريخ ايران زمين، از نمايش فيلم‌هاي داراي پروانه نمايش هم چون «عصباني نيستم» و اين اواخر نمايش فيلم «خانه پدري» عقب نشستند.

آنچه كه اصولگرايان پيشين و انصار دولت پاكدست تاريخ ايران زمين، فيلم «قصه‌ها»ي رخشان بني‌اعتماد را مورد اتهام قرار مي‌دهند چيزي نيست جز واژه فراخ و پرابهام و ايهام سياه‌نمايي!

نگارنده نخستين بار اين واژه را در زمان مديريت محمدمهدی حيدريان در مسند معاونت سينمايي در سال هاي ١٣٨٠-١٣٨٢شنيد. آن زمان اعلان شد به فيلم‌هايي كه سياه‌نمايي مي‌كنند اجازه نمايش در جشنواره‌ها را نخواهند داد. اما به سخني روشن بايد گفت سياه‌نمايي هنري همان نقد با بيان هنري است. هنرمند وظيفه ندارد به دستور و فرمان كسي يا جايي آن طور كه مي‌خواهند جامعه را ببيند و بيان كند. هنرمند انساني است كه به مدد دانش و بينش‌اش داراي حسگرهاي بيشتري از ساير مردمان جامعه خويش است و ناگزير اطلاعات و يافته‌هاي جامعه خويش را با فيلتر بينش و ارزش‌هايش تفسير و تحليل و آنگاه به شيوه هنري بيان مي‌كند.

سال‌هاي دانشجويي در مكتب استادم آموخته‌ام كه در تحليل و نقد هر پديده‌اي صرفا بايد به نقد انگيخته پرداخت و از اين منظر بايد گفت و نوشت و نه نقد انگيزه! اينكه تصوير رنج و درد مردم سياه‌نمايي تلقي بشود يا نشود يك چيز است و اينكه هنرمند از بيان اين واقعيت به دنبال چيست و يا در جامعه‌اي كه در آن زندگي مي‌كنيم اين درد و رنج واقعيت دارد يا نه چيز ديگري است.

هنرمند به مثابه هنرمند در بيان هنري‌اش مسئوليت اصلاح ندارد، اما حق بيان واقعيت‌ها را از دريچه ذهن خودش داراست. از سوي ديگر اينكه هنرمندي به جاي پرداختن به خود هنر و فرماليزم به گونه‌اي مصلحانه بكوشد تا زشتي واقعيت موجود در جامعه را به تلخي به رخ كشد تا ديگراني كه مسئوليت تصميم‌گيري و اداره كلان جامعه را دارند بيانديشند، تامل و چاره كنند نه تنها شايسته تقدير است بلكه بيانگرروح متعهد و باور به مسيوليت اجتماعي آن هنرمند تلقي مي شود. رخشان بني‌اعتماد به گواه فيلم‌هايش فيلمسازي متعهد است كه دغدغه و درد آسيب‌ديدگان را دارد.

روزگاري كه در پي انقلاب اسلامي بوديم سخن از برپايي كرسي‌هاي ماركسيسم در دانشگاه‌ها بود ما را چه شده است كه اينك از بيان متفاوت هنرمندان بر آمده از انقلاب نيز بر مي‌آشوبيم! نكند صدر و ذيل ارزش‌هاي ديني را وارونه كرده‌ايم؟!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 416912

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =