دومین کشوری که در دوران ریاست جمهوری چهل و سومین رئیسجمهوری ایالات متحده قرعه اشغال به نامش افتاد، گاه چند روز را در آرامش نسبی سپری میکند و گاه حمام خون به شهروندانش یادآوری میکند که هنوز جنگ تمام نشدهاست. در کشوری که کردها، شیعیان و اهل تسنن در آن هر کدام سهم خود را از قدرت نوپا و دموکراسی در حال احیا میخواهند، بازگشت آرامش بسیار رؤیایی به نظر میرسد. نوری مالکی نخستوزیر عراق اما این روزها در اوج است. رهبری که یک سال نخست حکومتش با انتقادهای عجیبی دست و پنجه نرم کرد، حالا قدرت مطلق و البته نسبتاً محبوب در عراق محسوب میشود. مردی که آمریکا آرزو میکند کاش شبیه آن را در افغانستان داشت یا میتوانست از آصفعلی زرداری پاکستانی هم بخواهد که اندکی جامه مالکی در عراق را در کشورش بر تن کند. شکاف میان شیعیان و اهل تسنن در عراق اندک اندک در حال کمرنگتر شدن است. اهل تسنن عراق هنوز خاطره روزهای نخست حمله ایالاتمتحده به عراق را از یاد نبردهاند. همان روزهایی که سنیها به ناگاه از اوج به پایین کشیدهشدند. شیعیان که سالها بود قدرتی در عراق نداشتند جای اهل تسنن را گرفتند و مردان قدرتمند عراق پس از جنگ همه از تبار مطرودین دیروز بودند.
شاید همین خاطره تلخ است که به شیخ عبدالله حمیدی از شیوخ شمال عراق اجازه میدهد تا هنوز پرچم عراق در زمان زمامداری صدام حسین را بر فراز دفتر کارش نگاه دارد. محل زندگی شیخ هممرز با سوریه است. از مناطق نسبتاً آرام در طول پنج سال گذشته. شیخ عبدالله در توضیح ابتدایی دلیل برافراشتن پرچم قدیمی عراق میگوید: دولت هنوز به طرح خاص و واحدی برای پرچم کشور نرسیده است بنابراین بهتر است فعلاً نمادی از عراق بر سر در منزل داشته باشیم. اما حقیقت این است که اهل تسنن از جمله شیخ عبدالله نمیخواهند بپذیرند که روزهای حکمرانی صدام حسین به پایان رسیدهاست. همزمان با تبدیل شدن اهل تسنن به نوعی اپوزیسیون مخالف دولت بود که کردها مسیر تعدیل را در پیش گرفته و با شیعیان در اداره امور مملکت شریک شدند. جرقههای اختلاف میان کردها و اهل تسنن از همین جا زده شد. بر همین اساس در دور مقدماتی انتخابات شوراهای استانی نینوا در ماه ژانویه بود که قبایل تحت کنترل شیخ عبدالله و یکی از تجار خوشنام اهل تسنن با انگیزه انتقامگیری از کردها به صحنه سیاسی کشور بازگشتند. اهل تسنن با مخالفتهای آشکار و مخفی با کردها کنترل دومین استان پرجمعیت عراق را به دست گرفتند. بدین ترتیب سنیها در مسیر بازسازی نقش خود در عراق آغاز خوبی را به نام خود زدند. در نهایت اما این برگههای رأی بودند که بازگشت اهل تسنن به سیاست را تضمین کردند. این بازگشت اما مصادف است با قلقلک ذهن با دو پرسش کلیدی: آیا این بازگشت به معنای مرهم نهادن بر زخمهای نفاق گذشته است؟ و یا پیروزی سنیها به بهای به حاشیه رانده شدن کردها میتواند مولود نفاقی تازه باشد؟
خبرهای خوبی از نینوا به گوش نمیرسد. در نخستین جلسه شورای استانی فهرست برنده شده اهل تسنن در انتخابات به راحتی فهرست کردها را از رسیدن به هر گونه پست اجرایی منع کرد. نخستین مرحله از انتقامگیری از کردهایی که در روزهای نخست اشغال عراق توسط آمریکاییها از نبود اهل تسنن در سیاست کمال استفاده را کردند. در استان نینوا از مجموع سی و هفت کرسی شورای استانی نوزده کرسی در اختیار اهل تسنن است و سهم کردها هم دوازده کرسی است. کردهای راه یافته اما در پاسخ به ظلم روا داشته شده بر خود تهدید کردند که در صورت پافشاری اهل تسنن بر این استراتژی تمامی تصمیمهای شورا را بایکوت خواهند کرد و پس از آن در مناطق تحت کنترل خود هم هیچ قانون دولتی را لحاظ نخواهند کرد. مناقشه میان کردها و اهل تسنن و در نگاهی اجمالیتر اختلافات فرقهای تنها به خطوط جغرافیایی شمالی محدود نمیشود. 300 مایل به سمت جنوب بغداد که حرکت کنیم میرسیم به نقطهای که دولت تحت سیطره شیعیان عراق را به شدت تهدید میکند. در همین منطقه است که بازماندگان سنی حزب بعث پس از گذشت پنج سال از ساقط شدن حکومت صدام حسین سهم خود را از قدرت میخواهند. در شمال هم کردها کم دردسر برای نوری مالکی خلق نکردهاند. کردها در حال حاضر سه استان در عراق را در اختیار دارند و این در حالیاست که برای سه منطقه شمالی بغداد هم ادعاهایی را اخیراً مطرح کردهاند.
انتخابات عمومی در کمتر از دوازده ماه آتی برگزار میشود. حالا زمان آن فرارسیده است که نوری مالکی با تمامی تأکیدش بر توسل به قانون تکلیفش را با دلش یکسره کند. حالا این اوست که باید تصمیم بگیرد تا چه اندازه حاضر به تقسیم قدرت با بازماندگان صدام است که به ظاهر تغییر رویه دادهاند. اظهارات یکی از معاونان ارشد صدام حسین، هفته گذشته جنجال بسیاری در عراق به راه انداخت. دست راست دیکتاتور سابق خواهان برکناری مالکی و حزبش از قدرت و روی کار آمدن مجدد حزب بعث شد. در این میانه آمریکاییها دلایل خوبی برای خوشبینی دارند. اهل تسننی که تا چند وقت پیش در قالب شبهنظامی سربازان آمریکایی را به کشتن میدادند حالا در صف شرکت در انتخابات ایستادهاند. برخی کارشناسان آمریکایی ادعا میکنند که همین امر که مخالفان حاضر به گفتوگو هستند را باید به فال نیک گرفت. سنیهای برنده شده در این انتخابات اما ادعا میکنند که برگزاری آرام انتخابات در نینوا تنها فرزند برقراری تدابیر شدید امنیتی در این استان توسط نیروهای دولتی نبود. سنیها این بار برای پیروزی کمر همت بستند و از تمام توان خود برای ارتباطگیری با چهرههای پرنفوذی که میتوانستند سلامت انتخابات را تضمین کنند، استفاده کردند. در شرایطی که کردهای نینوا به دنبال مصالحه با اهل تسنن هستند، سنیها چندان تمایلی به این آشتی نسبتاً ملی ندارند. شیخ عبدالله پس از پیروزی در انتخابات نینوا به راحتی آب پاکی را بر دستان کردها ریخته و اعلام کرد که در استانی که سنیها موفق به جلب نظر مساعد رأیدهندگان شدهاند جایی برای کردها باقی نمیماند.
منبع: نیویورک تایمز
نظر شما