*سرانجام پس از یک ماه کلافگی عمومی مردم پایتخت و برخی از کلانشهرها دیروز باد و کمی باران آمد و تا حدودی شهر و مدیران کشور را از بلا رهانید. طی یک ماهی که گذشت از بخت بد مردم و شاید مسئولین، همه چیزدست به دست هم داد تا قضیه وارونگی هوا بر روی مردم نگون بخت شهر آوار شود و این پدیده به بحرانی حتی مرگبار مبدل گردد.
*دولت به عنوان مسئول و اتاق فرمان مدیریت بحرانهایی از این دست، در این مدت راهکارهای متفاوتی را در پیش گرفت که تقریباهمه آنها با شکست مواجه شد تا در کارایی این اتاق فرمان، دچار شک شویم .اگر از راهکار بدیهی اعمال نصف ونیمه طرح زوج و فرد سراسری خودروها بگذریم در این مدت مردم دیگر هیچ اقدام موثردیگری را برای مقابله با این بحران شاهد نبودند و به عبارتی انگار که شهر و آلودگی هایش به امان خدا رها شده بود.
*تردید و بی تصمیمی محض برای تعطیل کردن یا تعطیل نکردن پایتخت، روی آوردن به طرحهای غیراجرایی و تخیلی پرماجرا مانند هواپیماهای آبپاش، عدم استفاده بهینه از رسانه فراگیری مانند تلویزیون برای آگاهی بخشی و شفاف سازی ابعاد بحران، تلاش مذبوحانه و چندگانه برای انداختن تقصیربرگردن سایرین و مهم تر از همه عدم پیش بینی وکنترل متغییرهای اثرگذار بلند مدتی مانند افزایش کیفیت سوخت و توسعه حمل و نقل عمومی از جمله دلایلی است که همه را متقاعد کرده که در این مدت تهران به امان خدا رها شده بود و خبری از مدیریت و کنترل این بحران به معنای واقعی کلمه نبود.
*اگرچه بلای رسیده، به مدد رحمت الهی و رسیدن باد و باران درحال فروکش کردن است و میتوان کمی آسوده خوابید، اما با نمره ضعیف مدیریت بحران در پایتخت وعوارض این شیوه مدیریت برای بحرانهای بزرگتر چه کنیم؟ آنگونه که کارشناسان گوشزد میکنند و رئیس دولت مرتبا تاکید کرده اند و نقشه گسلهای کشور نشان میدهد، خطر زلزله بزرگ مانند شمشیر داموکلس همواره بر فرازشهر خودنمایی میکند. نگرانی بزرگ این است که آیا مقابله با حادثه ای در ابعاد یک زلزله بزرگ را هم مانند هوای تهران میتوان به امان خدا رها کرد؟ آیا با شیوه مدیریت بحران وارونگی هوا میتوان به جنگ حادثه و بحرانی در اشل زلزله بزرگ رفت؟... پس دست به دعا میبریم که، ای خدای بزرگ که در اوج ضعف مدیران درکنترل بحران آلودگی هوا، باد و باران را فرستادی، لطفا ما و شهرمان را با زلزله بزرگ تهران امتحان نکن!
/118ف
نظر شما