انهدام باند مخوف شرورهای مسلح در ورامین
روزنامه جامجم نوشت: 5 عضو باند شرارت که به اتهام درگیری خیابانی، تخریب مغازه و ایجاد رعب و وحشت میان مردم تحت تعقیب پلیس اطلاعات ـ امنیت عمومی شهرستان ورامین بودند، در شهرستان چالوس شناسایی و دستگیر شدند.
چندی پیش ماموران اطلاعات ـ امنیت عمومی شهرستان ورامین از طریق گزارش مردمی با خبر شدند 5 مرد جوان با تشکیل باند شرارت برای مردم منطقه جوادآباد ورامین مزاحمت ایجاد میکنند. ماموران با اعزام به محل حادثه مشاهده کردند، شرورها دقایقی پیش از حضور پلیس 2 مغازه را تخریب کرده و با کتک زدن صاحبان این محلها، متواری شدهاند. با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات آغاز شد. در ادامه جستجوها افراد دیگری نیز با حضور در مرکز پلیس، شکایتهای مشابهی ارائه کردند.
متهمان، شاکیان را به مرگ تهدید میکردند
در بررسی پروندهها معلوم شد، مردان شرور با شناسایی خانه شاکیان، آنها را تهدید به مرگ کردهاند تا از پیگیری پروندهها خودداری کنند. با اطلاعات به دست آمده از شاکیان و چهرهنگاری رایانهای از متهمان فراری، مشخص شد آنها به 5 عضو یک باند تبهکاری که دارای چندین سابقه کیفری در زمینه شرارت و سرقت هستند، شباهت دارند. به این ترتیب پاتوقهای احتمالی متهمان زیر نظر گرفته شد تا این که اوایل این هفته ماموران اطلاع یافتند اعضای این باند فراری با اجاره خانه ویلایی، به طور پنهانی در شهرستان چالوس زندگی میکنند.
پایان فرار متهمان در خانه ویلایی
با به دست آمدن این اطلاعات، ماموران با هماهنگی قضایی 2 روز پیش عازم خانه ویلایی شدند و با ورود به محل، 5 مرد شرور را پیش از فرار دستگیر کردند. در بازرسی از مخفیگاه متهمان یک قبضه سلاح کلاشینکف و 2 قبضه چاقو کشف و ضبط شد. با انتقال متهمان به مرکز پلیس آنها اعتراف کردند در مدت 2 سال مرتکب جرایم مختلفی شدهاند.
اعتراف سرکرده باند تبهکاری
سرکرده باند به پلیس گفت: من و 4 همدستم در یک محله زندگی میکنیم و از سال 89 با تشکیل باندی، شرارتهایمان را شروع کردیم. با درگیری خیابانی و ایجاد رعب و وحشت میان مردم منطقه جوادآباد ورامین، دیگر تبهکاران منطقه را به وحشت انداختیم؛ به طوری که با دیدن ما متواری میشدند. برای اینکه کسی علیه ما شکایت نکند یا در صورت شکایت پیگیر نباشد، مغازههایشان را تخریب و آنها را به مرگ و ربودن اعضای خانوادههایشان تهدید میکردیم. برخی شاکیان از ترس این تهدیدها به ما رضایت داده و شکایت خود را پیگیری نمیکردند. در جریان درگیری با دیگر گروههای تبهکاری نیز برای اینکه قدرتنمایی کنیم، مسلحانه با آنها درگیر شده و تعدادی از افراد رقیب را میربودیم و با انتقال به پاتوقهایمان چند ساعتی زندانی کرده و پس از آنکه به شدت کتکشان میزدیم، شبانه آنها را در شهر رها میکردیم.
در پی اظهارات سرکرده باند و 4 همدست وی، آنها با قرار قانونی روانه زندان شدند. تحقیقات تکمیلی از این باند تبهکاری ادامه دارد.
یکی از متهمان، قاتل فراری است
سرهنگ میری، فرمانده انتظامی شهرستان ورامین گفت: در بررسی سوابق کیفری متهمان معلوم شد، یکی از آنها چندی پیش در یک درگیری خیابانی جوانی را به قتل رسانده و در حالی که متواری بوده، به طور غیابی محکوم به مرگ شده است. با دستگیری اعضای این باند تبهکاری که آسایش را از مردم منطقه جوادآباد شهرستان ورامین و چند منطقه دیگر سلب کرده بودند، آرامش به این مناطق بازگشته است. مردم با حضور در مرکز پلیس از این اقدام پلیس قدردانی کردهاند.
تعقیب و گریز دزدها در تهران
روزنامه جامجم نوشت: 3 سارق حرفهای که با کمین در اطراف عابربانکها اموال مردم را سرقت میکردند، در تعقیب و گریز مردم و پلیس دستگیر شدند.
پیرمردی که با دریافت مقداری پول از یکی از شعبههای عابربانک در یافتآباد، قصد ترک محل را داشت، از سوی 2 سارق چاقو به دست مورد حمله قرار گرفت و سارقان پس از ربودن پولهای مرد سالخورده با خودروی پراید یشمیرنگی که انتظارشان را میکشید، از محل متواری شدند. در پی این سرقت و با فریادهای کمکخواهی مرد مالباخته، رهگذران و صاحبان مغازهها به تعقیب سارقان پرداختند که در این هنگام با کمک یکی از واحدهای گشت کلانتری، هنگامی که خودروی سارقان در ترافیک توقف کرد، 2 نفر از سارقان به نامهای حمید 53 ساله راننده خودرو و مجتبی 30 ساله پس از درگیری با ماموران دستگیر شدند اما دیگر سارق از محل گریخت.
با انتقال متهمان به کلانتری، پروندهای در این ارتباط تشکیل و با دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی برای تحقیقات و دستگیری سارق فراری، پرونده به پایگاه پنجم پلیس آگاهی ارسال شد. در حالی که جستجوی ماموران برای دستگیری دیگر سارق فراری به نام آیت ادامه داشت، وی نیز دستگیر و تحقیق از وی آغاز شد.
با اعتراف سارقان به سرقت از کسانی که از عابربانکها پول دریافت میکردند، مشخص شد آنها دارای سوابق کیفری هستند. سرهنگ اسدی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی با اشاره به پرونده اتهامی 3 سارق دستگیر شده از مردم خواست چنانچه اموال آنها از سوی سرنشینان خودروی پراید یشمیرنگ سرقت شده است، برای شناسایی متهمان به پایگاه پنجم پلیس آگاهی مراجعه کنند.
من قربانی هوسبازی شدم
روزنامه جامجم نوشت: پس از 4 ماه صبح دیروز جوان متجاوزی که با جعل عنوان مامور اداره آب و برق، زنان تنها را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، در زندان کرمان به دار مجازات آویخته شد.
صبح دیروز این محکوم پس از انتقال به محل اجرای حکم با حضور مسوولان قضایی و خانواده قربانیان حادثه مجازات شد.
دادستان کرمان پیش از اجرای حکم، گفت: مجید، محکوم 20 ساله روزهای پایانی سال گذشته در چندین مرحله به بهانه بازدید کنتور منازل، چند زن را که تنها در خانه حضور داشتند با ایجاد رعب و وحشت و تهدید مورد آزار و اذیت قرار داده بود که پس از شکایت قربانیان، سرانجام این متهم دستگیر و با اعتراف به جرم سیاهش با حکم دادگاه کیفری استان به اعدام محکوم شد.حکم صادره پس از تایید در دیوان عالی کشور، در شعبه اجرای احکام به اجرا درآمد.
یدالله موحد افزود: این محکوم اهل یکی از شهرستانهای استان کرمان بود که بعد از فوت پدر و ازدواج مجدد مادرش 5 سال در شیرخوارگاه زندگی کرده بود. این مجرم در مصاحبهای که تیم تخصصی روانشناسی از وی ترتیب داد، دلایل گرایش به ارتکاب چنین جرمی را ازدواج مجدد مادر و ترک فرزندان توسط وی و نیز وسوسه یکی از دوستانش ـ که به این شیوه زنان را مورد آزار و اذیت قرار داده بود ـ عنوان کرد. در این ارتباط چند دقیقه پیش از اجرای حکم با فرد محکوم گفتوگو شده است:
خود را معرفی میکنی؟
مجید ـ غ هستم و چند روز دیگر 21 ساله خواهم شد. تا مقطع سوم راهنمایی درس خواندهام و شغلم هم شاگردی اتوبوس بین شهری است.
چه مدت است در زندان به سر میبری؟
حدود 4 ماه به جرم تجاوز به عنف.
فرزند چندم خانواده هستی؟
4 برادر و یک خواهر دارم و کوچکترین عضو خانوادهای هستم که هیچکدام سابقه کیفری در زندان ندارند.
آیا در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودی؟
من 5 سال در پرورشگاه بودم و در زمان مدرسه رفتن همواره از دوستانم کتک میخوردم و به همین دلیل چند بار از مدرسه فرارکردم. در پرورشگاه هم به دلایل مختلف گاهی مربیانم که خانم بودند، مرا کتک میزدند.
آیا سختیهای دوران کودکی انگیزهای برای ارتکاب جرایم شده است؟
من در طول عمرم2 بار خودکشی کردم، بار اول 13 سالم بود که به دلیل درگیری با یکی از دوستانم بر سر کتاب، میخواستم رگ دستم را بزنم که مدیر مدرسه اطلاع پیدا کرد و مانع از خودکشی شد. بار دوم نیز به 2 سال پیش باز میگردد که پس از اختلاف با یکی از اعضای خانوادهام، قرص خوردم تا خودکشی کنم اما موفق نشدم.
چه انگیزهای باعث شد تا خانمها را مورد آزار و اذیت قرار دهی؟
انگیزه خاصی نداشتم، یک دوست داشتم که او هم شاگرد اتوبوس بود و بارها برایم تعریف کرده بود که به همین شیوه زنان را مورد آزار و اذیت قرار داده و هیچ کس او را شناسایی نکرده و من هم وسوسه شدم.
قربانیها را چگونه انتخاب میکردی؟
ابتدا خانهها را زیرنظرمیگرفتم و پس از جمعآوری اطلاعات و با خروج مرد خانه به عنوان مامور آب و برق به در خانهها میرفتم و پس از اطمینان از این که کسی در خانه نیست، با چاقو زنان خانهدار را تهدید میکردم و سپس آنها را مورد آزار و اذیت قرار میدادم.
چرا عنوان ماموران آب و برق را انتخاب کردی؟
چون مردم به راحتی در را برای این مامورها باز میکنند.
میدانستی پلیس در تعقیب توست؟
بله، اما تصورم این بود که شناسایی و دستگیر نخواهم شد.
اکنون که در یک قدمی مجازات مرگ هستی، چه احساسی داری؟
میترسم و به شدت پیشمانم، من قربانی هوسبازی شدم. اما کاش فرصت دوباره زندگی پیدا میکردم تا همه چیز را جبران کنم.
فکر میکنی این جرائم سیاه قابل جبران است؟
نمیدانم، از مرگ میترسم، بنویسید عاقبت این کارها، قدم گذاشتن در راه مرگ و نابودی است که کاش اسیر وسوسههای دوستم نمیشدم و....
پس از این گفتوگو در حالی که متهم هنوز باور نمیکرد در پایان راه قرار گرفته، به پای چوبهدار رفت و پرونده زندگیاش به بایگانی ارسال شد.
56282
نظر شما