۱۲ نفر
۷ مهر ۱۳۸۸ - ۱۷:۰۴

برخی اشتباهات سهوی، عذرهای بدتر از گناهی هستند که نشان می‌دهند کسانی که مسئولیت بعضی امور را پذیرفته‌اند، صلاحیت لازم را - لااقل متناسب با مسئولیتشان - ندارند .

شنیدیم که گفتند توی کتاب فارسی دبستان،‌ نقشه ایران را کشیده‌اند و نامی از خلیج فارس نبرده‌اند. سریعاً هم توضیح داده‌اند که عمدی در کار نبوده و صرفاً به خاطر یک اشتباه، نام خلیج فارس را از قلم انداخته‌اند. من تردیدی ندارم که این اشتباه فاحش سهوی بوده و هیچ نیت و غرضی در کار نبوده است اما آیا این توجیه، چیزی از بار مسئولیت متصدیان امر کم می‌کند؟ اتفاقاً موضوع بحث امروز من این است که این اشتباهات سهوی، عذرهای بدتر از گناهی هستند که نشان می‌دهند کسانی که مسئولیت بعضی امور را پذیرفته‌اند، صلاحیت لازم را - لااقل متناسب با مسئولیتشان - ندارند و باید تاوان اشتباهاتشان را بپردازند. بله، کسی خیانت نکرده و توطئه‌ای در کار نبوده که مثلاً نام خلیج فارس را بخواهند از کتاب درسی حذف کنند اما این اتفاقاً آدم را نگران‌تر می‌کند که انگار توی این شلوغی و به‌هم ریختگی، کسی حواسش نیست که چه اتفاقاتی دارد می‌افتد. برای همین می‌‌گویم عذر بدتر از گناه که به قول قدیمی‌ها «دشمن دانا به از نادانِ دوست». یعنی اگر خیانتی در کار بود، چه بسا بهتر بود که باعث می‌شد ما حواسمان را بیشتر جمع کنیم و بیشتر مراقب باشیم. باز به قول قدیمی‌ها « دشمن دانا بلندت می‌کند/ بر زمینت می‌زند نادانِ دوست». یعنی اینکه یک بار ما نقشه چاپ می‌کنیم، در یک سمینار و اسم خلیج فارس را نمی‌نویسیم و عذر اشتباه را می‌پذیریم و کسی را توبیخ و تنبیه نمی‌کنیم و دو، سه سال بعد منجر به این می‌شود که آن واقعه در نظام آموزشی ما اتفاق بیفتد و دوباره همان توجیه. بر همین منوال اگر پیش برویم، سطح این اشتباهات گسترده‌تر می‌شود و دیگر حسابش از دستمان درمی‌رود. از اتفاق بسیاری از فجایع تاریخی، صرفاً براساس یک اشتباه واقع شده‌اند که هیچ نیت پلیدی هم بر آنها منظم نبوده است... شوخی که نیست، بچه‌های این مملکت قرار است توی این مدرسه‌ها درس‌ بخوانند و نسل آینده را بسازند. اینقدری که مدرسه مهم است و همین کتاب‌های درسی اهمیت دارند، هیچ کجای دیگر اینقدر مهم نیستند.
لااقل بزرگان ما اینقدری که درباره آموزش و پرورش سفارش کرده‌اند، درباره جای دیگر نگفته‌اند؛ اما با این همه، هر دم از این باغ بری می‌رسد/ تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد. همین چند روز پیش بود که یکی اظهار نظر کرده بود و گفته بود که «قرار است شاهان از کتاب‌های تاریخ مدارس حذف شوند.» این حرف هم معلوم بود که در پسش، یک نیت شوم وجود ندارد و صرفاً یک تصمیم اشتباه بوده است. آنقدر اشتباه که حتی جناب خسرو معتضد هم صدایش درآمد که چرا این آدم‌ها سر کار اصلی‌شان نمی‌روند و تاریخ را رها نمی‌کنند؟ حرف جناب معتضد گویای حقیقتی است که نشان از آن دارد که الان بعضی آدم‌ها مسندهایی را اشغال کرده‌اند که صلاحیت آن را ندارند. چه بسا در یک جای دیگر خیلی هم مفید باشند اما فعلاً جایی هستند که اشتباهاتشان ممکن است کار دستمان بدهد.

در روزگار ما « اشتباه» کم اتفاق نمی‌افتد. آنقدر اظهارنظرها، نوشته‌ها، بیانیه‌ها، تحلیل ها و ... مملو‌ از خطاهای سهوی است که در سازمان‌ اداری ما، این خطاها دارند نهادینه می‌شوند. مثلاً در مورد روایت‌های تاریخی، گاهی می‌شنویم که مسئولی به نکته‌ای اشاره می‌کند و برای حرف و ادعایش شاهد مثالی می‌آورد که از بیخ و بن غلط است. هنوز هم تأکید می‌کنم که در پس این غلط‌ها نیت‌های صادقانه‌ای نهفته‌اند اما آیا باید از نیت‌های مخلصانه، جاده‌ای بسازیم تا اشتباهات پی‌درپی ما روی آن حرکت کنند؟ خب به جای این‌کارها بنشینیم و به طور جدی تاریخ و جغرافیای سرزمین‌مان را مطالعه کنیم و یاد بگیریم و حواسمان را جمع کنیم تا لااقل کمتر اشتباه کنیم. به خدا می‌ترسم این اشتباهات کار دستمان بدهند.

 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 18546

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =