۲ نفر
۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۸
طنزی تلخ به نام هوش مصنوعی در ایران

جهان امروز، با روی آوردن کشورها به هوش مصنوعی و الگوریتم ‏ها برای پیش ‏بینی رویدادها، سیاست خارجی به‌کلی تغییر شکل خواهد داد. چرا که کشورها در حالی با یکدیگر تعامل خواهند داشت که می‏دانند هر حرکتشان ممکن است روزها، هفته ‏ها یا ماه‏ ها جلوتر پیش‌بینی‌شده باشد.

چنین تغییر شکلی دنیای کسب‏‌و‏کار و روابط ژئوپلیتیکی را متحول خواهد کرد. هوش مصنوعی به عنوان ابزاری جدید که هنوز بسیاری از وجوه آن ناشناخته است، به هر حوزه‌ای که ورود کند می‌تواند حساسیت‌هایی را برانگیزد و نگرانی‌های را ایجاد کند، اما شاید حساس‌ترین حوزه‌ای که بیم آن می‌رود مضرات هوش مصنوعی در آن بیش از مزایایش باشد، عرصه سیاست است.

ایران در سال ۱۴۰۰ (۲۰۲۱) نقشه راه ملی توسعه هوش مصنوعی را با هدف قرار گرفتن در میان ۱۰ کشور برتر جهان تا سال ۱۴۱۰ (۲۰۳۱-۲۰۳۲) تدوین کرد. این سند بلندپروازانه وعده می‌دهد که با آموزش ۶۰۰ هزار متخصص، سرمایه‌گذاری ۸ میلیارد دلاری در یک دهه و دستیابی به سهم ۱۲ درصدی AI در تولید ناخالص ملی، ایران را به یک قدرت جهانی در این حوزه تبدیل کند. روی کاغذ، همه‌چیز زیبا به نظر می‌رسد. اما واقعیت؟ یک آشوب سازمانی تمام‌عیار. چندین نهاد دولتی با مسئولیت‌های متداخل_از معاونت علمی و فناوری گرفته تا وزارت علوم، وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی—در حال کشمکش بر سر قیمومیت این حوزه هستند، بدون اینکه هیچ‌کدام قدرت یا هماهنگی لازم برای پیشبرد یک استراتژی منسجم را داشته باشند. این هرج‌ومرج، ریشه در تغییرات مکرر دولت‌ها دارد.

ماجرا از دولت سیزدهم شروع شد. با سروصدای زیاد، سازمان ملی هوش مصنوعی را به عنوان سازمانی مستقل! زیر نظر رئیس‌جمهور راه انداختند. ساختمانی نیمه‌تمام در ملاصدرا اجاره کردند، تابلو نصب کردند و معاون اول وقت با ژست فاتحانه آن را افتتاح کرد. اما این نمایش خیالی حتی رنگ قانون به خودش ندید! حالا در دولت جدید، با یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای، هیئت دولت به ریاست پزشکیان این سازمان را به حالت تعلیق درآورد و به‌جای آن، یک «ستاد توسعه فناوری و کاربردی هوش مصنوعی» را بدون مصوبه قانونی و فاقد هرگونه شفافیت، علم کرد. فقط یک بازی دیگر برای پر کردن رزومه مدیران! صادق خانی علی‌اکبری، رئیس شورای تخصصی هوش مصنوعی، با طعنه می‌گوید: «همه خود را قیم هوش مصنوعی می‌دانند، اما نتیجه؟ هیچ!» این آشفتگی، پروژه‌های AI را به محاق برده و سرمایه‌گذاری‌ها را در هاله‌ای از ابهام غرق کرده. محمدباقر سجادی، نایب‌رئیس کمیسیون هوش مصنوعی نظام صنفی رایانه‌ای، هم هشدار می‌دهد که بدون رگولاتوری، این حوزه یا به هرج‌ومرج می‌افتد یا به کل نابود می‌شود.

با این حال، ایران بیکار ننشسته است. در سال ۱۴۰۳ (۲۰۲۴)، نمونه اولیه پلتفرم ملی هوش مصنوعی با همکاری دانشگاه صنعتی شریف رونمایی شد که قرار است تا مارس ۲۰۲۶ به طور کامل عملیاتی شود. این پروژه، قرار است بستری برای توسعه برنامه‌های بومی AI باشد. اما آیا این کافی است؟ نه وقتی که استعدادهای کشور در حال فرارند. فرار مغزها به یک بحران تبدیل شده است؛ متخصصان ایرانی، خسته از بوروکراسی، نبود حمایت و زیرساخت‌های ضعیف، به دنبال فرصت‌های بهتر در خارج می‌روند و کیست که بتواند آنها را سرزنش کند؟

بخش خصوصی هم دست‌وپا می‌زند. برخی شرکت‌های دانش‌بنیان پتانسیل بالایی دارند، اما بدون حمایت مالی و قانونی، یا در نطفه خفه می‌شوند یا به حاشیه می‌روند. در مقابل بعضی اپلیکیشن‌ها یا پلتفرم‌های داده‌محور نشان می‌دهند که بخش خصوصی تشنه نوآوری است. البته اگر سیاست‌گذاران دست از دعوای قیمه‌ها بردارند و کمی میدان بدهند.

مشکل فقط هوش مصنوعی نیست؛ این یک بیماری مزمن است که ریشه در ساختار سیاست‌گذاری علم و فناوری ایران دارد و می‌توان عوامل زیر را به عنوان ریشه اساسی این بیماری دانست:


۱-    هرج‌ومرج نهادی: یعنی نهادهای متعدد با وظایف تکراری، بدون یک رهبر مقتدر. شورای عالی فضای مجازی، وزارت علوم، وزارت ارتباطات، معاونت علمی؛ همه مدعی‌اند ولی هیچ‌کدام پاسخگو نیستند و نتیجه، چیزی جز یک هیچ‌کاره سالاری تمام عیار نبوده و نیست.


۲-    بی‌برنامگی مطلقدر حالی که کشورهای پیشرو برنامه‌های ۲۰ ساله برای هوش مصنوعی دارند، ایران درگیر مصوبات یک‌شبه و لغوهای بی‌منطق است.


۳-    بی‌اعتنایی به بخش خصوصیشرکت‌های دانش‌بنیان با دست خالی می‌جنگند، اما دریغ از یک حمایت مالی یا قانون درست و درمان.


۴-    زیرساخت‌های قرون وسطایی: اینترنت لاک پشتی، نبود مراکز داده پیشرفته و قطعی برق، ایران را زمین‌گیر و به‌کارگیری هوش مصنوعی را عملا به یک شوخی تبدیل کرده است. این چرخه معیوب، ایران را در تمام فناوری‌های نوظهور عقب نگه داشته و به حاشیه رانده است. وقتی اینترنت، بلاکچین یا AI در جهان به اقتصاد و فرهنگ گره می‌خورد، ما تازه یادمان می‌افتد که به فکر تشکیل کمیته و نوشتن مصوبه بیفتیم. نتیجه؟ یا فناوری را با تأخیر و هزینه گزاف وارد می‌کنیم، یا کاسه چه‌کنم دست می‌گیریم و مصرف‌کننده ذلیل دیگران می‌شویم.

 در نتیجه، عقب‌ماندگی در هوش مصنوعی طی دهه آینده می‌تواند به کاهش نفوذ سیاسی، وابستگی فرهنگی، عقب‌افتادگی فناوری، شکنندگی اقتصادی و نابرابری اجتماعی منجر شود. برای جلوگیری از این پیامدها، کشورها باید سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش نیروی انسانی و تدوین چارچوب‌های قانونی را در اولویت قرار دهند. گزارش‌های آکادمیک اخیر، از جمله استنفورد و IPSC، تأکید می‌کنند که هدایت مدبرانه هوش مصنوعی می‌تواند مزایای آن را عادلانه توزیع کرده و از تهدیدات آن بکاهد. بدون اقدام فوری، کشورهای عقب‌مانده نه‌تنها از مزایای این فناوری محروم می‌شوند، بلکه در برابر تأثیرات منفی آن آسیب‌پذیرتر خواهند بود.

جهان با AI آینده را بازنویسی می‌کند، اما ایران در خواب بوروکراتیک غوطه‌ور است. اگر قرار است روزی در جمع ۱۰ کشور برتر باشیم، باید این بساط مضحک قیمومیت را جمع کنیم، یک نهاد چابک و مقتدر بسازیم و به‌جای حاشیه‌سازی، زیرساخت و بخش خصوصی را دریابیم. ساعت در حال تیک‌تاک است و جهان منتظر نمی‌ماند. یا بیدار می‌شویم، یا قطار AI حرکت می‌کند و ما، با حسرت، از ایستگاه نظاره‌گر خواهیم بود و باز باید حسرت بخوریم که چرا وقتی دنیا به مریخ رسید، ما هنوز در پیچ و خم کاغذبازی‌های ملاصدرا گیر کرده بودیم. بیدار شوید، قبل از اینکه خیلی دیر شود!

کد خبر 2051716

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =