ایرانیان به اشتباه نام جدل را گفت و گو می گذارند / ضعف آگاهی ایرانیان، هر گفت‌وگویی را به مجادله می کشاند

سید حسین امامی می نویسد: هابرماس معتقد است که هدف از گفت‌وگوی عمومی، رسیدن به "کنش ارتباطی"است، یعنی گفت‌وگویی که در آن حقیقت و تفاهم از طریق"نیروی استدلال بهتر"حاصل می‌شود...از این رو آگاهی و دانش علوم انسانی و اجتماعی برای فهم مسائل پیچیده، ضروری است. بدون آن، قضاوت‌ها بر اساس تجربیات شخصی و اطلاعات ناقص شکل می‌گیرند و به جای «قدرت استدلال بهتر»، شاهد جدل‌های بی‌حاصل و تعصب خواهیم بود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا، سید حسین امامی، دانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی نوشت: گفت‌وگو، درد و دل، بیان مشکلات و یا حتی به زبان آوردن موفقیت‌ها و کامیابی‌های فردی و جمعی به وفور در میان مردم ایران مشاهده می‌شود. یکی از ویژگی‌های خلقیات ایرانی‎ها در این زمینه این است که غالب آنها، حتی شاید بتوان گفت همه آنها در هر سن و سوادی و تحصیلاتی تصور می کنند که خیلی بیشتر از سایرین می‌فهمند و بهتر از دیگران عقل و درایت و فهم و درک دارند.

ایرانیان به اشتباه نام جدل را گفت و گو می گذارند / ضعف آگاهی ایرانیان، هر گفت‌وگویی را به مجادله می کشاند
 سید حسین امامی

 اگرچه این رفتار ممکن است در میان مردم دیگر کشورها؛ چه توسعه یافته و چه در حال توسعه یافت شود، می توان دلیل این امر را در سطحی‌نگری به مسائل، رویدادها و معضلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دانست. این امر احتمالاً در سیستم آموزشی ما نهفته باشد، تقلیل‌گرایی یکی از نکات منفی در شخصیت ماست که همه مسائل و گره های زندگی را در چند نکته کوچک و ساده می‌بینیم و در حوزه عمومی با بیان آنها همه مشکلات را به یک باره حل می کنیم و مشتاقیم مورد تشویق دیگران قرار گیریم.

همان طور که گفته شد حس "بهتر فهمیدن" یا اعتماد به نفس بیش از حد در دانش خود، یک پدیده کاملاً جهانی و یک خصیصه روان‌شناختی انسانی است که در فرهنگ‌های مختلف به اشکال گوناگون ظهور می‌کند. در حالی که این گرایش روان‌شناختی در همه انسان‌ها وجود دارد، دلایل تاریخی و فرهنگی در ایران باعث شده که این حس در مقایسه با برخی فرهنگ‌ها، با شدت بیشتری بروز پیدا کند. این یک ویژگی ذاتی نیست، بلکه محصول تعامل پیچیده‌ای از تاریخ، آموزش و شرایط اجتماعی است. به هر حال موضوع بحث ما در این نوشتار کوتاه این نیست، بنابراین به محل نزاع برمی‌گردیم.

ایرانیان به اشتباه نام جدل را گفت و گو می گذارند / ضعف آگاهی ایرانیان، هر گفت‌وگویی را به مجادله می کشاند

یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه‌شناس آلمانی، حوزه عمومی را فضایی می‌داند که در آن شهروندان گرد هم می‌آیند تا به بحث و گفت‌وگو درباره مسائل مورد علاقه جامعه بپردازند و از طریق استدلال عقلی و منطقی، افکار عمومی را شکل دهند. هابرماس معتقد است که تعاملات در حوزه عمومی باید براساس کنش ارتباطی باشد، یعنی گفت‌وگویی که هدف آن رسیدن به تفاهم متقابل است، نه تحمیل نظر یا استدلال برای پیروزی. این نوع گفت‌وگو نیازمند صداقت، شفافیت و تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل است. در این فضا، شهروندان با استفاده از عقلانیت و استدلال، به نقد قدرت، سیاست‌ها و ایدئولوژی‌ها می‌پردازند.

از دیدگاه هابرماس، یک شهروند برای مشارکت مؤثر، به جای دانش آکادمیک، به تفکر انتقادی، اطلاعات عمومی، مدارا و احترام و شجاعت مدنی نیاز دارد. به عبارت دیگر درک نظریه هابرماس نیازمند دانش علوم اجتماعی است، اما گفت‌وگو در حوزه عمومی در عمل، به مهارت‌های شهروندی نیاز دارد که می‌تواند بدون تحصیلات آکادمیک نیز کسب شود.

نکته مد نظرم این است که برای اینکه گفت‌وگو در این حوزه کارآمد باشد، صرفاً داشتن نیت خوب یا اراده برای گفت‌وگو کافی نیست، بلکه نیاز به آگاهی و دانش نیز وجود دارد. اصولاً بدون آشنایی با علوم انسانی و اجتماعی نمی توان به فهم و درک درستی از رویدادهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی رسید در نتیجه قضاوت‌ها و دلایل ارائه شده برای حکم صادر شده نادرست خواهد بود. این مسئله وقتی حادتر می‌شود که متوجه می‌شویم که بسیاری از سیاستمداران خصوصاً در کشورهای در حال توسعه تحصیلات آکادمیک ندارند و یا تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ندارد؛ اگرچه ذکر این نکته ضروری است که صرف داشتن تحصیلات کافی نیست، شاید افرادی که تحصیلات آکادمیک ندارند اما فهم و درک بهتری از دیگران دارند اما به هر حال اینها استثناء هستند و نمی توان قاعده‌ای کلی در این باره صادر کرد.

کیفیت گفت‌وگو مستقیماً به کیفیت استدلال‌ها و اطلاعات لازم و به‌روز در عرصه های مختلف روابط بین‌الملل، علوم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و جامعه شناسی و حتی علوم دیگر بستگی دارد.(با توجه به علاقه بسیار ایرانی‌ها به مباحث سیاسی و بین‌الملل بر این علوم تأکید کردم.) چگونه می‌توان با اطلاعاتی در حد اخبار در مورد آینده تخاصم بین ایران و اسرائیل و یا ایران و آمریکا نظر دارد؛ شرایط فعلی جامعه ایران اهمیت این موضوع را دوچندان می‌کند، تا جایی که حتی کارشناسانی که دهه‌ها تجربه دارند و حتی در رشته خود صاحب نظر و استاد تمام دانشگاه هستند، اشتباهاتی را مرتکب شده اند که حتی شهروند عامی هم به ندرت مرتکب می‌شود.

این موضوع را می‌توان در چند بخش بررسی کرد:

بدون آشنایی با علوم اجتماعی مانند اقتصاد، جامعه‌شناسی یا علوم سیاسی، قضاوت‌ها و نظرات افراد در مورد مسائل پیچیده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، اغلب بر اساس تجربیات شخصی، شنیده‌ها یا باورهای غلط شکل می‌گیرد. در نتیجه، این استدلال‌ها ضعیف و فاقد پشتوانه علمی و داده‌ای خواهند بود.

دانش علوم اجتماعی به افراد کمک می‌کند تا از خطاهای شناختی رایج (مانند سوگیری تأییدی) دوری کنند. این دانش به آن‌ها یاد می‌دهد که چگونه به صورت سیستماتیک و انتقادی به مسائل نگاه کنند و به جای تکیه بر کلیشه‌ها و پیش‌فرض‌ها، به دنبال علل واقعی و ریشه‌ای پدیده‌ها باشند.

ایرانیان به اشتباه نام جدل را گفت و گو می گذارند / ضعف آگاهی ایرانیان، هر گفت‌وگویی را به مجادله می کشاند

هابرماس معتقد است که هدف از گفت‌وگوی عمومی، رسیدن به "کنش ارتباطی"است، یعنی گفت‌وگویی که در آن حقیقت و تفاهم از طریق"نیروی استدلال بهتر"حاصل می‌شود، اما اگر شرکت‌کنندگان از دانش لازم برای ارائه استدلال‌های قوی و منطقی برخوردار نباشند، این گفت‌وگو به یک مناظره بی‌حاصل و جدل لفظی تبدیل خواهد شد که در آن هر فرد فقط تلاش می‌کند نظر خود را بر دیگری تحمیل کند. متأسفانه امروزه حتی کارشناسان و تحلیلگران باسواد و تحصیلکرده یک علم هم به تفاهم در موضوعات مختلف نمی‌رسند، پس شهروندان چگونه می‌توانند به فهم مشترک و اتفاق نظر دست پیدا کنند.

هدف نهایی حوزه عمومی هابرماس، شکل‌گیری افکار عمومی آگاه و منطقی است که می‌تواند بر سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولت تأثیر بگذارد. این امر تنها زمانی محقق می‌شود که شهروندان درک درستی از پیچیدگی‌های جامعه داشته باشند و در عین حال از قدرت لازم برای گفت‌وگو با دولت به صورت مستقیم و غیرمستقیم برخوردار باشند.

ایرانیان به اشتباه نام جدل را گفت و گو می گذارند / ضعف آگاهی ایرانیان، هر گفت‌وگویی را به مجادله می کشاند
حوزه عمومی فقط یک فضای گفت‌وگو نیست، بلکه یک فضای یادگیری و تبادل دانش است که در آن شهروندان باید خود را به ابزارهای معرفت‌شناختی لازم برای تحلیل و فهم مسائل اجتماعی مجهز کنند. بدون این دانش، گفت‌وگوی عمومی به جای اینکه به سمت تفاهم و پیشرفت حرکت کند، به سمت سردرگمی و تعصب پیش خواهد رفت.

خلاصه: گفت و گو با جدل های بی حاصل ممکن است

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، متن سید حسین امامی در ایبنا دارای نکات بسیار مهمی است که مناسب دیدیم خلاصه آن را در زیر متن اصلی مجدد تکرار کنیم. امامی به  تحلیل ضعف و ناکارآمدی گفت‌وگو در فضای عمومی، به‌ویژه در جامعه ایران، می‌پردازد. نویسنده با اشاره به تمایل ایرانیان به «بهتر فهمیدن» همه مسائل، این ویژگی را نوعی سطحی‌نگری و تقلیل‌گرایی می‌داند. سپس با استناد به نظریه یورگن هابرماس، توضیح می‌دهد که حوزه عمومی باید فضایی برای گفت‌وگوی منطقی و رسیدن به تفاهم باشد، نه محلی برای تحمیل نظر.

نویسنده تأکید می‌کند که برای یک گفت‌وگوی کارآمد، صرف نیت خوب کافی نیست؛ بلکه آگاهی و دانش علوم انسانی و اجتماعی برای فهم مسائل پیچیده، ضروری است. او معتقد است بدون این دانش، قضاوت‌ها بر اساس تجربیات شخصی و اطلاعات ناقص شکل می‌گیرند و به جای «قدرت استدلال بهتر»، شاهد جدل‌های بی‌حاصل و تعصب خواهیم بود. در نهایت، نویسنده نتیجه می‌گیرد که حوزه عمومی باید به فضایی برای یادگیری و تبادل دانش تبدیل شود تا افکار عمومی به درستی شکل بگیرد.

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2112307

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین