نیاز به رفتار جمعی (نظم ارگانیک) و نیروهای تندرو
فروزان آصف نخعی:جامعه ایران برای برون رفت از مشکلات خود نیازمند رفتاری جمعی و جامعوی است. به عبارت دیگر از منظر دورکیمی دیگر نظم مکانیکی سنتی را برنمی تابد، و در تمام حوزه ها نیازمند نظم ارگانیک، افقی و همه جانبه است. نیروهای تندرو حاکم بر صداو سیما و شهرداری تهران، نظم ارگانیک را برنمی تابند و در تمام برنامه های خود حذف جامعه شناسی و جایگزینی روان شناسی را به منظور پنهان کردن ناکارآمدی های خود گنجانده اند. در این میان هرچه توانمندی کار جمعی جامعه پایین باشد، ناکارآمدی مسئولان و قدرت سیاسی و همچنین جامعه، قابل رویت نبوده، و امکان حل مسایل اجتماعی ناممکن می شود.
فقدان آموزش لازم در حوزه کار جمعی و جامعه شناسی، خود به معنای ناتوانی در فهم مسئله های اجتماعی و تشدید روند سقوط جوامع است. حذف آموزش های راجع به روابط جمعی، و جامعه شناسی و جایگزین ساختن موضوعات فردی و روانشناسی، به منظور تطهیر مسئولان، نادیده گرفتن ناکارآمدی شان و محکوم کردن شهروندان از جمله مسایل جدیدی است که در نظریه دکتر سعید معیدفر رئیس سابق انجمن جامعه شناسی، و دکتر یوسف اباذری جایگاه ویژه ای دارند

مناقشه میان حامیان نظم ارگانیک و نظم مکانیکی شکل دهنده شورای شهر آینده
در این باره به دنبال گفت و گوی خبرآنلاین با دکتر سعید معیدفر که با تیتر "روایت معیدفر از حذف حساب شده علوم اجتماعی توسط شهرداری و صدا وسیما / حذف علوم اجتماعی برای پنهان سازی ناکارآمدی مدیریت شهری و متهم سازی شهروندان" منتشر شد، دکتر مهدی صادقی کجانی، مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در پاسخ به معیدفر گفت و گویی با سایت شهر وابسته به شهرداری تهران انجام داد که خبرگزاری صدا و سیما نیز آن را بلافاصله بازنشر کرد. پاسخ صادقی کجانی را می توان پژواک مواضع شهرداری تهران، برای بستن نهادهای علمی همچون خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن جامعه شناسی ایران تلقی کرد؛ صف بندی جدیدی که با روتوش کلمات نسبتا علمی، در چارچوب نظم مکانیکی در برابر نظم ارگانیکی ظهور یافته و به زودی خود را در عرصه های مختلف از جمله شورای شهر آینده بازنمایی خواهد کرد.
مصداق این موضوع این بخش از سخنان مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران است که گفت : «در سالهای گذشته قرار بود این ساختمان به عنوان «خانه اندیشمندان علوم انسانی» محلی برای استفاده مشترک همه اندیشمندان و گروههای فکری باشد اما با گذشت زمان، ساکنان این ساختمان اقدام به ثبت یک مؤسسه خصوصی با همین عنوان کرده و به تدریج کل ساختمان را در تصرف اختصاصی خود درآوردند.»
ادعای شهرداری برای همکاری علمی و پاسخ معیدفر
صادقی کجانی در بخش دیگری از صحبت های خود اعلام کرد: «در سالهای گذشته قرار بود این ساختمان به عنوان «خانه اندیشمندان علوم انسانی» محلی برای استفاده مشترک همه اندیشمندان و گروههای فکری باشد اما با گذشت زمان، ساکنان این ساختمان اقدام به ثبت یک مؤسسه خصوصی با همین عنوان کرده و به تدریج کل ساختمان را در تصرف اختصاصی خود درآوردند.» «شهرداری تهران از نقدها و دیدگاههای جامعه علمی استقبال میکند و آمادگی دارد با انجمن جامعهشناسی ایران و اساتیدی همچون دکتر معیدفر، نشستهای مشترک برگزار کند تا از ظرفیت فکری ایشان در مسیر توسعه شهری استفاده شود.»
در نهایت افزایش استقبال مردمی از برنامه های توانمندسازی این دو نهادعلمی و شیوه برخورد شهرداری تهران با آن ها نشان داد، اندازه قد هیچ نهاد مستقلی نباید بلندتر از قد نهادهای رسمی دولتی باشد. اقتضاء عاقبت اندیشی آن است که برای این نوع برخوردها چاره ای اساسی در این وانفسا اندیشیده شود. این شیوه ها مقوم سیاست نفوذی است که می رود با ایجاد نارضایتی گسترده در مردم، تاب آوری جامعه ایران را به شدت کاهش داده و کشور را در برابر تکرار جنایت و جنگ ناتو، آمریکا و اسراییل، بی دفاع بگذارد. ویژگی همبستگی ارگانیکی برخلاف همبستگی مکانیکی، مشارکت مردم در احیای زندگی جمعی و شکل دهی به فرآیندهای تکاملی آن است.
آیا خط مشی عملی در سخنان مدیرکل محترم دفتر امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران هماهنگ با نهادهای تعطیل شده یعنی انجمن جامعه شناسی ایران در یوسف آباد و خانه اندیشمندان علوم انسانی در نبش ورشو، است؟معیدفر جامعه شناس که در زمان تهاجم شهرداری تهران به نهادهای علمی برای تعطیلی آن ها، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران بوده مواضع شهرداری و سخنان صادقی کجانی را متناقض با عملکرد نهادهای علمی می داند و در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین تاکید می کند: «ادعای شهرداری برای تعطیل کردن خانه اندیشمندان علوم انسانی این بوده که نهادی خصوصی در آن جا حاکم و نوع فعالیتش، برای گروههای خاص بوده در حالی که اکثر اندیشمندان کشور می دانند، خانه اندیشمندان علوم انسانی، خانه انجمن های علمی، و بسیاری از شخصیتهای بزرگ علمی بود. آمار گفت وگوهای علمی ، یا برگزاری مراسم تجلیل از اندیشمندان گویای همین موضوع است. جامعه ایران از سال ۱۳۹۰ به این سو به تدریج متوجه شد، دارای بنیه قوی علمی در حوزه علوم انسانی است و این بخش بسیار زنده است. در نهایت خانه اندیشمندان، خانه امیدی بود که ایران و ایرانیان به آن افتخار می کنند.»
او افزود: همانگونه که می دانید برخلاف آن چه مسئولان شهرداری مطرح می کنند، خانه اندیشمندان متعلق به جریانهای خاصی نبود، تمام جریانهای اصیل علمی کشور صرف نظر از دیدگاههای شان، و صرف نظر از نسبتشان با حکومت در آن فعالیت میکردند و تاثیرگذار بودند. یک سرمایه بزرگ فرهنگی و علمی برای کشور بود که هر روز چندین فعالیت علمی فرهنگی برگزار می کرد و عجیب است که همه این فعالیت ها از نگاه ها شهرداری تهران پنهان مانده است. زیرا مایل نبودند واقعیت را ببینند.»
سابقه مخالفت با علم: تعطیلی مرکز آموزش انجمن جامعهشناسی در یوسف آباد
رئیس سابق انجمن جامعه شناسی با اشاره به سخنان مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران مبنی بر این که «این مجموعه بهزودی با ساختار و مأموریتی نوین که موید استفاده عمومی باشد در اختیار اصحاب و بزرگان علوم انسانی قرار خواهد گرفت»، و از انجمن جامعه شناسی و آقای معید فر نیز استفاده خواهد شد، گفت: «مکاتبات انجمن جامعه شناسی با شهرداری تهران نشان می دهد که این انجمن برای جلوگیری از تعطیلی نهادهای علمی تا چه اندازه تلاش کرده است.

او گفت: «من در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ، بعد از این که شهرداری نامه تعطیلی مرکز آموزش انجمن آموزش جامعه محور انجمن جامعه شناسی در یوسف آباد را صادر کرد، نامه ای به توکلی زاده معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران نوشتم و توضیح دادم انجمن جامعه شناسی خدماتی را انجام داده و پیوسته در طی سالهای متمادی، با شهرداری در همه زمینه ها همکاری داشته ، به همین واسطه هم بوده که شورای شهر نامه نوشت و از شهرداری خواست که در سال ۱۳۹۱ این مرکز به انجمن جامعه شناسی اختصاص داده شود. به مدت ۱۰ سال نیز انجمن جامعه شناسی در آن جا، فعالیت های متعددی در حوزه آموزشهای جامعه محور به عمل آورد. همچنین فعالیت های زیادی در باره آسیب های اجتماعی در حوزه شهری برگزار کرد. اما با آمدن آقای زاکانی، همه این زحمات و تلاش های انجمن جامعه شناسی و همکاری با شهرداران سابق نادیده انگاشته شد، و دستور به تعطیلی مرکز آموزش داده شد. »
بیاعتنایی شهرداری به درخواستهای همکاری انجمن جامعهشناسی
تندروها در زیست کهن خود، فاقد آموزش، برنامه و تشکیلات نوین هستند، آنان معتقدند توسعه، و پیشرفت ضد تقدیر آدمی و دخالت در سرنوشتی است که خدا برای هر فرد تدارک دیده است، از این رو مناسبات فردی به جای مناسبات جمعی، از جایگاه ویژه ای برای آنان برخوردار بوده، توجیه کننده حرکت علیه آموزش های اجتماعی در حوزه جامعه شناسی، سازماندهی جمعی و علوم انسانی است. با این نگاه به روابط جمعی، در الگوی اندیشگی آنان، افزایش نیازمندان خود نشانه پیشرفت واقعی است، و الگوی اقتصادی کمیته امداد، و افزایش نیازمندان از نظر آنان بهترین راهکار برای سالم سازی جامعه و نزدیکی به خداوند است. رویکرد مذکور در ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری در کشور از جمله صدا و سیما ایجاب می کند، به صورت حسابشده به گسترش علم روانشناسی به جای جامعه شناسی بپردازند. عدم توجه به مکاتبات انجمن جامعه شناسی، برای حفظ این نهاد در خیابان یوسف آباد شاید در این چارچوب بهترین مصداق باشد.

در این نامه معیدفر با تاکید براین که « با ارسال نامه به آقای توکلی زاده گفتیم انجمن جامعه شناسی ایران حاضر است زمینههای همکاری و فعالیت را در گفت و گوهای تنگاتنگ دوباره تنظیم بکند، اما چرا میخواهند مرکز جامعه شناسی را تعطیل بکنند؟» گفت: «ما تاکید کردیم شهرداری نیازهای خودش را مطرح بکند تا ما هر کمکی از دستمان برمی آید انجام دهیم. ، اما آنان نه تنها هیچ پاسخی به نامه انجمن ندادند، بلکه علی رغم تماس های تلفنی مکرر برای پیگیری نامه، کوچکترین واکنشی از خود نشان ندادند.»
معیدفر افزود: «در نهایت اخطارهای بعدی از طریق منطقه شش شهرداری به انجمن برای تخلیه ارسال شد. ما مجدداً نامه نگاری کردیم و با احترام درخواست برگزاری نشست و تعریف فعالیت مشترک با شهرداری را دادیم تا حرکت علمی برای اداره شهر و تامین رضایت مردم متوقف نشود. با این همه، تلاش های نهاد علمی چون انجمن جامعه شناسی ایران، در این باره جواب درخوری از سوی شهرداری تهران دریافت نکرد.»
حساسیت اصلی در حمایت نهادهای مستقل از خانه اندیشمندان علوم انسانی
با این همه صادقی کجانی با نادیده انگاشتن مکاتبات انجام شده، تلاش وافری به عمل می آورد تا اخراج اندیشمندان از خانه خود را در راستای برگرداندن هویت علمی به خانه توجیه کند. اما مواضع و عملکرد علمی ، تحقیقاتی خانه اندیشمندان کشور و همچنین انجمن جامعه شناسی ایران حاکی از آن بود که جز در راستای حرکت علمی به قصد کاهش رنج و مرارت مردم و آموزش به آنان به منظور تحقق انسجام اجتماعی ارگانیک، و افزایش تاب آوری جامعه بحران زده ایران، کاری انجام نداده اند.
از این رو حمایت ده ها استاد دانشگاهی در تهران و شهرستان ها، و همچنین انجمن های مردم نهاد، و استقبال دانشجویان و مردم فرهیخته از برنامه خانه اندیشمندان، و انجمن جامعه شناسی ایران حکایت از این امر می کرد که شهروندان ایرانی به مرور در حال تجهیز به دانش لازم برای افزایش تاب آوری جمعی و فردی، و رشد و توسعه اجتماعی و فرهنگی بودند. در غیر این صورت استقبال شهروندان از برنامه های انجمن جامعه شناسی ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی چه معنایی می توانست داشته باشد؟

در تصویر بالا نامه ۴۵ انجمن مستقل به رئیس جمهور در حمایت از خانه اندیشمندان علوم انسانی حکایت از تایید عملکرد خانه اندیشمندان علوم انسانی می کند.
علاوه بر این سخنرانی دکتر غلامعلی حداد عادل، دکتر علی لاریجانی ،آیت الله سید محمد خامنه ای، دکتر اسدالله بادامچیان ، مهندس مرتضی نبوی ، دکتر جمیله علم الهدی، دکتر منوچهر متکی، دکتر غلامحسین الهام، دکتر عباسعلی کدخدایی، دکتر خیرالله پروین ، حجت الاسلام علی قاضی عسگر، حجت الاسلام ابوترابی فرد، دکتر غلامرضا مصباحی مقدم، دکتر حسین صمصامی، دکتر شجاعی زند، دکتر حسن کامران، دکتر حمید پارسانیا، دکتر انسیه خزعلی و دکتر حسین الله کرم و... جهت سخنرانی در جلسات و نشست های علمی و نیز برگزاری آیین نکوداشت و بزرگداشت برای شخصیت هایی چون دکتر جمشید پژویان، دکتر زهرا حجازی زاده، دکتر ابومحمد عسگرخانی، دکتر سیدجواد امام جمعه زاده، دکتر عماد افروغ، دکتر محمد حسین رامشت تنها نمونه هایی از تنوع و تکثر بازتاب دهنده وضعیت علوم انسانی در ایران و حضور و مشارکت شخصیت هایی از طیف فکری و سیاسی دارای گرایش های اصولگرایانه در برنامه های خانه اندیشمندان علوم انسانی است.
درخواست پاسخگویی و هشدار نسبت به ضرر مردم
معیدفر با تاکید بر این که « انجمن جامعه شناسی ایران، یک نهاد علمی و سرمایه کشور است، و اختصاصی به جریانهای خاصی ندارد گفت: «به نامه های انجمن جامعه شناسی هیچ گونه پاسخی ندادند، و بعد در رسانه ها اعلام می کنند که "با انجمن جامعه شناسی ایران و برای مثال بنده " همکاری میکنیم. اخلاق علمی، و اخلاق اجتماعی، توسل به این شیوه ها را مذموم می دانند، آنان باید به افکار عمومی و مردم پاسخ بدهند چرا جواب انجمن جامعه شناسی را ندادند، عدم همکاری با نهاد علمی در حوزه های شهری بی تردید به ضرر مردم آن هم در شرایط وجود بحران های ترکیبی می است. مردم باید در روند تصمیم های نادرست و دروغی که مطرح می کنند، قرار بگیرند.»
معیدفر در پایان افزود: « در صورتی که شهرداری تهران از شیوه ضدعلمی دست برداشته، علم و جامعه شناسی را برای حفظ منافع مردم و رفاه و آرامش آنان پاس بدارد، و در جهت اصلاح رفتار گذشته اش گام بردارد، بی تردید انجمن جامعه شناسی برای تامین منافع مردم، روابط خود را با شهرداری از سر می گیرد، و روش حسنه در پیش گرفته شده را به مردم اعلام می کند.
در نهایت عملکرد شهرداری تهران علیه خانه اندیشمندان و انجمن جامعه شناسی ایران، با کارکرد مستقل علمی و تکیه بر ساختار کمیته ها، و استقبال بی نظیر نیروهای علمی، و نهادها و انجمن های مستقر در تهران و شهرستان ها نشان داد، اندازه قد هیچ نهاد مستقلی نباید بلندتر از قد نهادهای رسمی دولتی باشد. این موضوع خود به معنای جلوگیری از تحقق جامعه ارگانیک و نهادهای پویای آن در محیط شهری است. این همان سیاست نفوذی است که می رود با ایجاد نارضایتی گسترده در مردم، تاب آوری جامعه ایران را به شدت کاهش داده و کشور را در برابر تکرار جنایت و جنگ ناتو، آمریکا و اسراییل، بی دفاع بگذارد. زیرا اساس جامعه ارگانیک برخلاف جامعه مکانیکی، انگیزه قدرتمند مردم برای مشارکت در زندگی جمعی و شکل دهی به فرآیندهای تکاملی آن است. بدون شکل گیری چنین انگیزه ای، فروپاشی رخ می دهد حتی بدون تجاوز بیگانگان
بیشتر بخوانید:
روایت معیدفر از حذف حساب شده علوم اجتماعی توسط شهرداری و صدا وسیما / حذف علوم اجتماعی برای پنهان سازی ناکارآمدی مدیریت شهری و متهم سازی شهروندان
خطرات نظریه چندفرهنگی کیملیکا در تشدید قومگرایی و تجزیهطلبی در ایران / چرا مدل «حق جمعی» در ایران نتیجه معکوس دارد
جایگاه «۵ گاو قرمز» در ایدئولوژی جمهوریخواهان آمریکا به روایت محقق داماد/ صهیونیسم مسیحی با خرافات دنیا را به آتش میکشد
جلایی پور: با علی کریمی و شورای جورج تاون انقلاب نمیشود /جنگ ۱۲ روزه جمعیت نماز جمعه ها را ۵ برابر کرد / درایران؛ جامعه جنبشی، نا جنبشی و شرایط جنگی
آشنا: روایت هسته سخت میتواند آینده ایران را شکل دهد / ۱۲روایت بعد از جنگ ۱۲ روزه چه تحولی پیدا کردند؟
۲۱۶۲۱۶







نظر شما