آذر مهاجر- اینکه هدفمند کردن یارانهها و حذف یارانههای سوخت میتواند تورم قابل توجهی ایجاد کند، برکسی پوشیده نیست، اما دغدغه اهالی فرهنگ، اتفاقاتی است که بر اثر افزایش قیمت تولیدات فرهنگی رخ خواهد داد و تأثیری که این امر به طور مستقیم و غیرمستقیم بر فرهنگ جامعه و نه فقط اقتصاد فرهنگی ما خواهد داشت. در میان انواع تولیدات فرهنگی، کتاب هم بیتردید از طرح هدفمند کردن یارانهها تأثیر خواهد پذیرفت اما آیا این تأثیر به حدی خواهد بود که تعداد مخاطب کتاب را از آنچه امروز هست کمتر کند؟
فشار غیرمستقیم بر پشت جلد
حذف یارانههای سوخت در مراحل مختلف تالیف، چاپ و توزیع کتاب تأثیر خواهد گذاشت و در هر مرحله هزینهها را تا درصد قابل توجهی افزایش خواهد داد. طبیعتا اولین افزایش هزینه تولید کتاب شامل افزایش حق التالیف خواهد بود چرا که نویسنده یا مترجم نیز در معرض حذف یارانههای سوخت قرار دارد.
در مراحل بعدی افزایش دستمزد ویراستار، گرافیست، صفحه آرا و. . . بر قیمت پشت جلد هر کتاب تأثیر خواهد گذاشت و بیش از همه اینها افزایش قیمت کاغذ، چاپ و در نهایت توزیع است که بر قیمت تمام شده هر کتاب افزوده خواهد شد و حتی پس از تولید کتاب نیز افزایش دستمزد خدمات در بخشهای توزیع و فروش مزید علت خواهند شد و هرکدام تا درصدی بر قیمت تمام شده کتاب خواهند افزود. اما مجموع این افزایش قیمتها، به طور متوسط چند درصد بر قیمت پشت جلد هرکتاب اضافه میکند و چه تأثیری بر بازار کتاب خواهد گذاشت؟
حسن کیائیان رئیس اتحادیه ناشران و مدیر نشر چشمه در این باره به «خبر» میگوید: «به دلیل آنکه در حال حاضر دست اندرکاران صنعت نشر از هیچ گونه یارانهای بهره نمیبرند، این سیاست نمیتواند علی الاصول تأثیر مستقیمی بر کتاب داشته باشد. اما غیرمستقیم چرا. افزایش هزینههایی که میتواند جهش خیلی از قیمتهای را موجب شود، آنچنان که پیشبینی خیلی از اقتصاددانان است، میتواند هم از طریق افزایش هزینه تولید کتاب همچون بالا رفتن هزینه چاپ، صحافی و. . . و هم به دنبال افزایش تورم و فشار وارده به بودجه خانوادهها تأثیر غیرمستقیم منفی و مؤثری بر بازار کتاب و هم بر قیمت کتاب بگذارد.»
تأثیر منفی هدفمند کردن یارانهها بر قیمت کتاب مسئله مورد تأیید همه اهالی نشر است اما نظر علی نیک کار مدیر انتشارات کیهان در این باره اندکی با کیائیان متفاوت است.
نیک کار به «خبر» میگوید: «تردیدی نیست که تورم ناشی از حذف یارانههای سوخت بر کتاب هم تأثیر میگذارد اما به عقیده من این تأثیر در مورد کتاب بیشتر غیرمستقیم است و نه مستقیم. چرا که اتفاقی که دو سال پیش در حوزه نشر رخ داد به اندازه کافی و به صورت کاملاً مستقیم در افزایش قیمت کتاب مؤثر واقع شد. بعد از حذف یارانههای کاغذ قیمت کتاب به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرد. اگر پیش از آن کاغذبندی 7 هزار توان بود بعد از حذف یارانههای کاغذ بهبندی 24 یا 25 هزار تومان رسید، حدود چهار برابر و طبیعتا به همین میزان هم بر قیمت پشت جلد کتابها افزوده شد. بنابراین به عقیده من ناشران جزو اولین قشری بودند که با حذف یارانهها دست و پنجه نرم کردند.»
به اعتقاد نیک کار حذف یارانههای کاغذ از دو سال پیش سبب شده که ناشرها امکان سرمایه گذاری در این حوزه را از دست بدهند چرا که کتاب محصولی است که زمان فروشش طولانی است و ممکن است یک کتاب از دو تا پنج سال طول بکشد تا به فروش برسد.
بیماری در انتظار بازار کتاب
گفتهها و پیشبینی اهالی نشر حکایت از تأثیر بلاشک حذف یارانهها بر قیمت پشت جلد کتابها دارد اما آیا بازار کتاب هم از جرایی شدن این لایحه متاثر خواهد شد و آیا این تأثیر تنها ناشی از افزایش قیمت پشت جلد کتاب خواهد بود؟
کیائیان در این باره میگوید: «کتاب جایگاه والایی در سبد خانوادهها ندارد. به این دلیل است که بر اثر وزیدن کوچکترین باد ناموافقی از میزان تقاضای کتاب در جامعه کاسته میشود. بنابراین باز هم میگویم پیشبینی من این است که با قطع یارانهها که در عمل اقشار متوسط به پائین جامعه یعنی خریداران اصلی کتاب را آزرده خواهد کرد. انتظار میرود به دلیل گستردگی این قشر و پر جمعیت بودن آن تأثیر منفی زیادی بر بازار کتاب بگذارد.»
علی نیک کار نیز با تأثیر منفی حذف یارانههای سوخت بر بازار کتاب موافق است. توضیح او در این باره این است: «اجرایی شدن لایحه هدفمندسازی یارانهها به معنی رد و بدل شدن پول در سطحی بالاتر است و اگر در ادامه آن رفاه شخصی ایجاد نشود، تورم انتقالی ایجاد خواهد شد. در جامعه ما نمیتوان از انتقال افزایش قیمتها از کالایی به کالای دیگر جلوگیری کرد، مخصوصا در مورد کالاهایی که جایگزین ندارند؛ مثلاً اگر قیمت سوخت افزایش پیدا کند، تورم کلی در جامعه ایجاد خواهد شد. بنابراین خانوادهها از این افزایش قیمت در امان نخواهند بود.
فرض کنید در مورد افزایش قیمت سوخت برای خانوادهها مبلغی به صورت یارانه نقدی هم در نظر گرفته شود، برای من ناشر چه چیزی در نظر گرفته خواهد شد و همین طور برای صنوف دیگر و همین مقوله به صورت انتقالی باعث حذف شدن کتاب از سبد هزینهها میشود. چون حتی اگر قرار باشد در این یارانههای نقدی چیزی هم برای کتاب در نظر گرفته شود، به خاطر تورم افراد ترجیح میدهند یارانه آن را به زخم زندگی بزنند.
مثل همین بنهای کتاب که خیلیها آنها را با قیمت پائینتر میفروختند و کارتهایی که میکشیدند و پولش را از ناشرها میگرفتند. بنابراین این یارانههای نقدی هم نتوانست به فروش کتاب و بازار کتاب کمک کند. بنابراین شک نکنید که بازار کتاب و تقاضا برای آن از این هم کمتر خواهد شد و حتی کتب دانشگاهی و آموزشی هم از این قضیه مستثنی نخواهد شد. به عنوان مثال من به عنوان یک استاد چارهای نخواهم داشت جز اینکه با جزوات و منابع محدود، کلاسهای دانشگاه را پیش ببرم.»
چارهای ناچار
وقتی با حذف یارانههای سوخت بازار کتاب و دیگر تولیدات فرهنگی تحت تأثیر قرار بگیرد، حتماً باید راهکار یافت. شاید اولین راهی که در این باره به ذهن برسد، حکایت ویژه دولت از بازار نشر کتاب یا اصولاً مقولات فرهنگی باشد. اما ظاهراً این مورد هم چندان مورد قبول ناشران نیست یا لااقل به شکلی که تاکنون از دولت دیدهایم، ثمربخش نخواهد بود. مثلاً مدیر انتشارات کیهان راه چاره را در همان اعمال سیاست کاغذهای یارانهای میداند فقط با اندکی تفاوت در نظارت بیشتر.
نیک کار میگوید: «من فکر میکنم بهتر است دولت دوباره یارانه کاغذ بدهد. یارانههای نقدی اثر تورمی خواهند داشت و از طرفی کاغذ کالایی است که به کتاب بدل خواهد شد و مستقیماً به بخش تولید کتاب کمک خواهد کرد. من حرفهایی که درباره فروش کاغذ یارانهای زده میشد را هم قبول ندارم چرا که قبل از دادن کاغذهای یارانه ای، مسئولان وزارت ارشاد برای بازرسی میآمدند، همه جزئیات را ثبت میکردند و بعد متناسب با نیاز کاغذ یارانهای میدادند. حتی اگر گاهی این روند درست اجرا نمیشد، دست کم میدانیم سیستم آن منطقیتر بود. به عقیده من کاغذ یارانهای کمک منطقی و قابل کنترلتری است که دولت میتواند به ناشران بدهد.»
اما رئیس اتحادیه ناشران با نیک کار موافق نیست و درباره چاره کار میگوید: «به نظر نمیرسد راهکاری برای جلوگیری از تأثیر منفی اعمال این سیاست بر بازار کتاب وجود داشته باشد. با توجه به این که دولت در پی قطع یارانه آب و برق مردم است و دارد هزینه بالای این کار را از طریق پذیرفتن تورم و دیگر حواشی آن میپردازد، بعید است که بخواهد برای کتاب سیاست حمایتی خاصی را در نظر بگیرد.
مستثنی کردن مقولات فرهنگی از جمله نشر کتاب از سیاستهای علوم اقتصادی کشور، سیاست مطلوبی از نظر من نیست و ما را مجددا به ورطه سوبسیدکاغذ و برخی سیاستهای گذشته میکشاند. به جای این کار، بهتر است هر تصمیمی که گرفته میشود با کار کارشناسی و با مطالعه بسیار باشد تا از اثرات منفی آن برای آحاد جامعه کاسته شود. زندگی کردن در یک جزیره کوچک در یک اقیانوس بزرگ چیز خوشایندی نیست.»
نظر شما