ترجیح میدادم اولین یادداشتم درباره جشنواره خسته نباشید به مسوولان جشنواره باشد و یادآوری نکات مثبتش و ابراز امیدواری برای خوب برگزار شدن آن. ولی انگار نمیشود.
خیلی شرم آور به نظر میرسد که مهمترین نکته گفتنی روز اول جشنواره فیلم فجر، نحوه پذیرایی توهین آمیز آن باشد. گرچه خود من از نوشتن این یادداشت شرمگینم، ولی به گمانم جا دارد مسوولان جشنواره بیش از من خجالتزده باشند.
بدون شک هیچیک از اهالی رسانه و منتقدان و حتی آنها که هیچ قرابتی با سینما ندارند ولی در مرکز همایشهای برج میلاد حاضرند، به خاطر خوردن و آشامیدن از فاصلههای دور نمیکوبند و به برج میلاد نمیآیند. سینما و عشق به سینما تنها عاملی است که این آدمها را تا برج میلاد میکشاند.
انعکاس رسانهای جشنواره و بازتاب ماجراهایی که درآن اتفاق میافتد، مرهون تلاشهای همین اهالی رسانه است که بیوقفه درحال انجام وظایف رسانهای خود هستند. مسوولان جشنواره باید همواره از زحمات و تلاشهای منتقدان و اهل رسانه کهگاه جشنواره را پررونقتر از آنچه هست به نمایش میگذارند، بسیار ممنون و سپاسگزار باشند. دیدن روزی چند فیلم و سایرفعالیتها، خستگی مفرطی را برای آنها و به وجود میآورد که سادهترین، بدیهیترین و ارزانترین راه رفع آن نوشیدن بیدغدغه یک فنجان چای است. اما خوش به حالتان نشود؛ اینجا همه چیز سهمیه بندی شده است.
امسال به بهانه صرفه جویی در هزینهها و اقتصاد مقاومتی، طی یک تصمیم بسیار ناشیانه و بیوجه، شما برای نوشیدن یک فنجان چای، باید در صف فیش بایستید، فیش بگیرید، بعد در صف چای بایستید و برای خودتان از سماور چای بریزید باز در صفی دیگر فیشتان را نشان دهید و یک پکیج حاوی سه قطعه بیسکویت و دو حبه قند تحویل بگیرید. یادتان باشد شما در روز فقط یک بار و یک نوبت حق استفاده از این تسهیلات را دارید و خوردن بیش از یک استکان چای برایتان ممنوع شده است. تازه حواستان باشد این خدمات، سئانسی است، اگر در ساعتی جز ساعات مقرر به گالن چای مراجعه کنید با سماوری مواجه میشوید که از برق کشیدهاند!
بعد از طی مراحل دستیابی، باید چای و بیسکویت به دست به دنبال گوشه و کناری باشید که بنشینید یا بایستید تا این موارد را میل بفرمایید. این در حالی است که در لابی عریض و طویل برج میلاد حتی یک صندلی پیدا نمیکنید که روی آن بنشینید چرا که تمام صندلیها را که هرسال دور میزهای محوطه لابی وجود داشت، جمع آوری کردهاند. نظر شخصی و بدبینانه من آن است که ظاهر ماجرا نشان از تصمیمی عامدانه در این باره دارد که امکان همنیشنی و همصحبتی منتقدان و اهالی رسانه کمتر فراهم باشد. چرایش را از من نپرسید که نمیدانم.
حتی وقتی شما تصمیم بگیرید مثلاً بعد از دیدن فیلم سئانس اول، سئانس دوم را نبینید و منتظر سئانس سوم بمانید، باید حدود دو ساعت راه بروید و راه بروید تا زمان فیلم مورد نظرتان فرا برسد. هیچ صندلی برای نشستن شما پیش بینی نشده است.
طی همه این سالها با تمام فراز و فرودها هرگز تا این حد در مسایل جزیی با اهل رسانه توهین آمیز برخورد نشده بود. ظاهراً دوستان فراموش کردهاند که منتقدان و رسانهها میهمانان مهم جشنواره هستند و بیاحترامی تا این حد به مهمان درشان جشنواره فیلم فجر نیست که عنوان کم مسمای بین المللی را هم یدک میکشد. و ظاهراً فراموش کردهاند که انجام بعضی کارها برای آنها وظیفه است نه لطف. احساس کاملاً اشتباهی است اگر جز این تصور کنند. طبیعتاً مشکل فعلی، موارد کم اهمیتی چون چای و امثالهم نیست. مساله، نوع نگاه کلان و البته تلقی اشتباه مدیران جشنواره نسبت به وظایفشان درقبال رسانهها است.
از دبیر جشنواره امسال که ظاهراً سابقه حضور مکرر درجشنوارههای خارجی را هم دارد توقع میرفت حداقل از آن جشنوارهها احترام به اهالی رسانه را میآموخت و کمی از این فضای بیاحترامی و آزار میکاست. به نظر میآید عذرخواهی دبیر جوان جشنواره از اهالی رسانه در اسرع وقت و تصحیح وضعیت فعلی، مسیر مناسبی باشد که جناب عباسیان باید همین ابتدای کار طی کند.
5819
نظر شما