تلاش میکنم هر شب درباره یکی از حقوق تصریحشده در منشور حقوق شهروندی بنویسم. نوشتهها و گفتههای ما درباره حقوق شهروندی در عصری که همگان از طریق شبکههای اجتماعی میتوانند وارد گفتوگوی فراگیر شوند، مؤثر خواهد بود. اگر مایل بودید، شما هم این نوشتهها را با دیگران به اشتراک بگذارید.
ماده 18- صداوسیما و همه رسانههایی که از بودجه یا اموال عمومی استفاده میکنند، باید بیطرفی کامل را در مراحل مختلف انتخابات رعایت کنند تا شائبه حمایت از نامزد یا نامزدهای خاص به وجود نیاید.
بحث:
الزامات و دلالتهای ماده 18 منشور حقوق شهروندی واضحتر از آن است که نیاز به شرح داشته باشد و بنابراین سؤال مهم این است که صدا و سیما و سایر رسانههای استفادهکننده از بودجه و اموال عمومی تحت چه شرایطی بیطرف خواهند ماند؟ پاسخ به این سؤال در درک معنای تلویحی بیطرفی نهفته است.
رسانهای که بیطرف باشد بر چه چیزی تأکید میکند؟ رسانه نیز منافعی دارد و رسانه بیطرف چه منافعی خواهد داشت؟ واژه بیطرفی در مقابل چه واژه دیگری مطرح میشود؟
واژه بیطرفی در مقابل «جانبداری سیاسی» طرح میشود. منافع رسانه جانبدار نیز در جذب مخاطب متمایل به گرایش سیاسی خود و پیشبرد اهداف آن گرایش تعریف میشود. این گونه است که سرمایه سیاسی رسانه بر سایر سرمایههای آن و از جمله سرمایه اجتماعیاش غلبه میکند. رسانهای که جانبداری سیاسی نداشته باشد، نفعش را در جذب مخاطب بیشتر جستوجو میکند و بنابراین سرمایه اجتماعی را برتری میبخشد.
سرمایه سیاسی در بازار انحصاری و سرمایه اجتماعی در بازار رقابتی معنا پیدا میکنند. رسانه در بازار رقابتی، مجبور به کسب مخاطب است و ناگزیر باید اعتماد مخاطب را جلب کند. این بدان معناست که رسانه مجبور است با مدعای بیطرفی - حتی اگر به شکل ظریفی این مدعا را نقض کند - با مخاطب مواجه شود. ادعای بیطرفی و تلاش برای بیطرف و پاسخگو نگه داشتن رسانه در چگونه مصرف کردن بودجه و اموال عمومی، مستلزم نفی انحصار در فضای رسانهای است.
این واقعیت را نیز باید همواره مد نظر داشت که انحصارهای سیاسی بتدریج سبب شکلگیری شبکهای از منافع برای تکنوکراتها و بوروکراتهایی میشود که ممکن است همسویی با گرایشهای سیاسی دستگاه اداری و از جمله رسانه انحصاری نداشته باشند. این بدان معناست که تلاش برای حفظ انحصار نه فقط از سوی سیاسیون و با دلایل سیاسی، بلکه از سوی تکنوکراتها و بوروکراتها، به شکلی زیرکانه و در پوشش استدلالهای سیاسی نیز صورت میگیرد. لذا، تلاش برای نفی جانبداری سیاسی رسانه در عرصههای مختلف و از جمله انتخابات، فقط با مانع سیاسی مواجه نیست.
رعایت بیطرفی توسط رسانه، نیازمند ترکیبی از نفی انحصار در عرصه رسانهها، شفافیت امور مالی رسانهها، پاسخگو نگهداشتن رسانهها در مقابل معیارهای حرفهای و صنفی عرصه رسانه و تغییر در مقررات و رویههای حقوقی حاکم بر رسانه است.
*جامعه شناس، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
نکته: این یادداشت در روزنامه ایران منتشر شده است.
نظر شما