رشد فنآوری و پیشرفتهای پرشتاب آن، در کنار مزایایی که دارند معایبی را نیز با خود به همراه داشته که تجهیزات و وسایل ارتباطی از مصادیق بارز این مسئله است. در واقع امروزه میتوان از اینترنت، تلفن، تلفن همراه و دیگر دستگاههای مختلف ارتباطی به عنوان شمشیری دولبه یاد کرد به طوری که از یک سو برای تسهیل ارتباطات و از سوی دیگر به منظور جاسوسی و پایش اطلاعات مورد بهره برداری قرار میگیرند.
رکن اصلی امنیت سایبری -از ابتدای توسعه این مفهوم- اجرای تدابیر فنی و غیرفنیای است که امنیت سیستمهای اطلاعاتی را تضمین میکنند. اما برای آنکه این تدابیر تاثیرگذاری داشته باشند، باید تمامی تهدیدات و آسیب پذیریهای ممکن را پوشش دهند، چرا که تنها یک نقص کوچک میتواند بستر حملهای گسترده را فراهم کند.
عدم امکان تعیین یک سطح جامع و جزئینگر از تهدیدات و آسیبپذیریها، به ویژه با توجه به عامل بشری، موجب میشود که طرح حمله/دفاع در فضای سایبری اساسا به طرحی نامتقارن تبدیل شود، هرچند که برخی محققان معتقدند که پس از یک سطح معین از درگیری، و بنابراین پس از یک سطح معین از توانمندی دفاعی، از تاثیرات حاشیهای حمله کاسته میشود، یا به عبارت دیگر هزینه حمله برای حفظ تاثیرگذاری آن، به طور قابل ملاحظه ای افزایش میدهد.
فضای تعامل سیاست و سایبر یا به تعبیر درستتر فضای «سایبرپلیتیک»، جدیدترین و مهمترین حوزه مورد توجه کارشناسان سیاست و روابط بین الملل در عرصه نظری و عملی محسوب میشود که غفلت از آن میتواند آسیبهای جدی و غیرقابل پیشبینی برای کشورها بهعنوان مهمترین بازیگران در عرصه روابط بینالملل داشته باشد.
امروزه در عرصه روابط و سیاست بینالملل از «سایبرپلیتیک» و «امنیت سایبری» صحبت میشود. فضای سایبر فضایی واقعی در عرصه جدیدی برای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و در نتیجه دوستی، همکاری، رقابت، دشمنی و حتی جنگ بین کشورها و سایر بازیگران است. این موارد بهخوبی نشان میدهد که اینترنت و فضای سایبر عرصه جدیدی برای سیاست مهیا نموده اند؛ فضایی که در آن افراد، گروههای مختلف و دولتها درحال بازیگری و سیاست ورزی هستند.
سایبرپلیتیک مفهومی دوبخشی است که اشاره به تعامل و پیوستگی دو عرصه سیاست (محل دوستی، همکاری، رقابت، ستیزه و جنگ بر سر ارزشها و منافع) و اینترنت (فضایی جدید برای بازیگری) دارد. برخی کارشناسان حتی فراتر از این رفته و صحبت از سایبرپلیتیک تحت عنوان «سیاست عالی» در مقابل «سیاست سفلی» نموده اند.
در عرصه روابط بین الملل، تحت تأثیر سنت واقع گرایی، مسائل بین المللی به مسائل بسیار مهم و حیاتی همچون امنیت و مسائل کمتر مهم مثل موضوعات اقتصادی تقسیم میشود. برخی از کارشناسان بر این باورند که بهدلیل اهمیت فضای سایبر، باید سایبرپلیتیک را جزء مسائل بسیار مهم، حیاتی و امنیتی یا سیاست عالی قرار دارد. آنها اشاره میکنند که امروزه میلیونها نفر در سطح جهان دسترسی به کامپیوتر و اینترنت دارند و هر روزه بر تعداد کاربران و سطح و عمق استفاده از اینترنت افزوده میشود که این امر فضای بسیار مهمی برای بازیگری و درنتیجه سیاست فراهم نموده است. هر روزه بر تعداد کاربران و همچنین سطح تکنولوژی افزوده میشود. در چنین شرایطی فضای سایبر نقش مهمی در هدایت افکار عمومی، ایجاد اولویتها و خواسته ها، دیپلماسی عمومی، جاسوسی، خرابکاری، جنگ، درگیری و هر آن چیزی را دارد که عملاً فضای سیاست واقعی را تشکیل میدهد. درنتیجه فضای سایبر باید جزء سیاست عالی محسوب شود.
چهارچوب نظری و مهمترین تأثیرات فضای سایبر بر سیاست و روابط بین الملل شامل سه موضوع اساسی است. موضوع اول؛ ارائه «نظم مفهومی» برای تبیین ارتباط بین فضای سایبر و سیاست است. موضوع دوم؛ شناسایی و باور به ارتباط گسترده بین فضای سایبر و سیاست است. موضوع سوم؛ تبیین مسیر و موضوعات مهم در این ارتباط است.
نظریه «فشار جانبی» نظریه قابل استفاده در این زمینه است. منظور از نظریه فشار جانبی، ارائه سطحی جدید از تحلیل فراتر از سه سطح استفان والت است. وی بر این باور است که نمیتوان فضای سایبر را براساس سطوح و رویکردهای گذشته افرادی همچون کنت بولدینگ و کنت والتز مورد بحث قرار داد.
فضای سایبر علاوه بر سه سطح «انسان»، «دولتها» و «سیستم بین الملل»، نیازمند سطح متفاوتی است. در این سطح جدید که همان «سطح جهانی» است، تأثیر فضای سایبر با تأکید بر جدایی بین «سیستم اجتماعی» و «محیط طبیعی» مطرح است. در سطح جهانی، تأکید بر این است که فضای اینترنت و تأثیرات گسترده آن بر جهان سیاست را نمی توان با سطوح قدیمی که بر فرد یا دولت یا عرصه بین الملل تأکید دارند، مورد بحث قرار داد. فضای اینترنت فضای بازیگری همزمان فرد، بازیگران غیردولتی همچون تروریستها و شرکتهای خصوصی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و حتی نظامی است. بنابراین، باید بر سطح جهانی تأکید نمود که ضمن ترکیب سطوح دیگر، ارتباط و پیوستگی گستردهای بین همه سطوح و ابعاد ایجاد نموده و توانایی تجزیه و تحلیل فضای سایرپلیتیک را دارد. بنابراین، در نظریه فشار جانبی تلاش می شود تا بین سطح فردی، دولتی و بین المللی بهعنوان سطوح قدیمی و سطح تحلیل جهانی ارتباط و پیوستگی برقرار شود.
براساس تجربه چند دهه گذشته، اینترنت و فضای سایبر بر روابط کشورها بهخصوص آمریکا و ایران تأثیر داشته است. درواقع رقابت جدی بین کشورها در این زمینه جنبه ایجابی و سلبی یا بهعبارتی مثبت و منفی دارد. در این جدال کشورهای بزرگ ازجمله چین و آمریکا تلاش میکنند از دیگری در حوزه تکنولوژی پیشی گیرند که این امر پیامدهای مثبتی در زمینه پیشرفت اینترنت دارد، اما درعینحال اینترنت فضای جدیدی از رقابت، دشمنی و جنگ ایجاد نموده که گاهی برخی از کشورها ازجمله آمریکا و ایران را جذب خود کرده است.
در خصوص موضوع محتوایی اینترنت و نقش و سیاست دولتها برای کنترل بر فضای سایبر، کشورهای قدرتمند تلاش میکنند جهت و کلیت فضای اینترنت را تحت تأثیر قرار دهند و مسیر آینده آن را تعیین کنند. در مقابل کشورهای ضعیفتر در این حوزه با نگاهی سلبی و تدافعی تلاش میکنند با اقداماتی همچون فیلترینگ محتوایی اینترنت را تحت تأثیر خود قرار دهند. در چنین فضایی، رقابتی جدی که بین کشورهای غربی و سایرین بهوجود آمده است هر روز شکل متفاوتی پیدا میکند.
در فضای «سایبرپلیتیک» بهعنوان موضوعی مهم و جدید در عرصه سیاست و روابط بین الملل، همچون سایر حوزههای سیاست، «ارزشها» و «منافع» توسط بازیگران مختلف همچون دولتها، سازمانها و بازیگران دولتی و غیردولتی و حتی افراد تولید، توزیع و مصرف میشود. درواقع سایبرپلیتیک برخلاف گذشته، بازیگران جدیدی را در کنار دولتها بهعنوان مهمترین بازیگران روابط بین الملل قرار داده است که در فضای اینترنت گاهی تواناتر و موفق تر از دولتها هستند.
بههرحال جدای از تمامی مزایا و ویژگیهای مثبت اینترنت، واقعیت این است که اینترنت «فضای جنگی جدیدی» را مهیا نموده که از آن تحت عنوان «جنگ سایبری» یاد می شود. در این نوع جنگ، کشورها و سایر بازیگران از اینترنت برای جاسوسی، خرابکاری، ایجاد شورشها، انقلابات و حتی انهدام تأسیسات و مراکز نظامی و حیاتی طرف مقابل استفاده میکنند.
البته اینترنت فضایی جدید برای «همکاری» و «تعامل» کشورها نیز ایجاد نموده است. در این راستا، اینترنت با توجه به سرعت و دقت بالا، ایجاد رابطه بین تمامی بازیگران ازجمله دولتها، افراد، سازمانها و نهادهای مختلف را ارزان و راحت نموده است. درنتیجه شرایط برای همکاری و تعامل مهیاتر از گذشته شده است. ضمن اینکه کشورها و سایر بازیگران از ضرورت همکاریهای گسترده بین المللی در زمینه اینترنت آگاهی دارند و میدانند که فضای سایبر حوزهای جدید از همکاری در عرصه بینالمللی ایجاد نموده است.
درمورد تأثیرات گسترده اینترنت در تمامی ابعاد سیاست و روابط بین الملل ازطریق گسترش آگاهی و دانش افراد، واقعیت این است که اینترنت کمک فراوانی به تسهیل و توسعه دسترسی به اطلاعات و دانش در عرصه ملی و بین المللی داشته است. افراد و جوامع انسانی آگاهتر و باسوادتر از گذشته شده اند و جهان با پدیده جدیدی به اسم «بیداری انسانی» مواجه شده که در کشورهای اسلامی با عنوان «بیداری اسلامی» شناخته میشود. در نتیجه این امر خواستهای سیاسی همچون توجه به مردمسالاری و ضرورت احترام به استقلال سیاسی ملتها، تکریم ارزشهای فرهنگی و مذهبی، حق توسعه اقتصادی ـ اجتماعی شایسته، و غیره و حساسیت نسبت به مسائلی همچون محیط زیست افزایش یافته است. بر این اساس، اینترنت فضای عمل کشورها و سایر بازیگران را تحت تأثیر قرار داده است.
در نهایت اینکه فضای جدیدی در عرصه بینالملل شکل گرفته که نمیتوان آن را براساس نظریهها، رویکردها و سطوح گذشته مورد تحلیل قرار دارد. در واقع محتوا و فلسفه فضای جدید که از آن با عنوان فضای سایبری یاد میشود، بسیار متفاوت از گذشته است. در این فضای جدید انواع جدید و متفاوتی از دوستی، همکاری، رقابت، دشمنی و جنگ در کنار الگوهای گذشته ایجاد شده است. ضمن اینکه بازیگران متنوع و متفاوتی به بازیگران سنتی اضافه شده اند که بسیار مبهم و غیرقابل پیشبینی هستند. درنتیجه این شرایط باید بر نظریات، رویکردها و دیدگاههای جدیدی تأکید نمود که بسیار منعطف تر و بازتر از گذشته هستند.
سایبرپلیتیک و امنیت سایبری در شرایط کنونی بهعنوان موضوع اساسی مورد توجه کارشناسان روابط بینالملل، در کنار موضوعات قدیمیتر جنگ، اقتصاد، زنان و محیط زیست قرار گرفته و حتی برخی اهمیت آن را از سایر حوزهها بیشتر میدانند، زیرا فضای سایبر به شکلی تمامی حوزهها و موضوعات قدیمی را در خود جای داده است.
بهعنوان نمونه فضای سایبر شرایط جدیدی برای همکاری و رقابت کشورها و البته سایر بازیگران در عرصه نظامی و امنیتی، سیاسی، اقتصادی، محیط زیست، زنان، کودکان، بهداشت، آموزش و پرورش و موارد دیگر مهیا نموده است. بنابراین فضای سایبر شرایط جدیدی ایجاد نموده که در آن موضوعات روابط بینالملل به شکل متفاوتی مطرح میشوند و در نتیجه شکل جدیدی از سیاست با عنوان سایبرپلیتیک ایجاد شده که پیامدهای ویژهای در حوزه امنیت ملی و جهانی دارد. بر این اساس با بررسی کامل و تبیین درست سایبرپلیتیک و امنیت سایبری و تأثیر آن بر تمامی حوزهها، تقویت بنیه پدافند غیرعامل و قرارگاه سایبری در سطح ملی ضرورت مییابد.
نظر شما