وضع تعلیقی و کشدار کنونی که حتی مقامهای روسیه را نیز وادار به متلکگویی کرده، میتواند موقعیتی هشدار دهنده برای تهران باشد. هشدار از این رو که برخلاف تصور مقامهای دولت «ابراهیم رئیسی» ادامه این وضع نه تنها فرصت دیپلماتیک تازهای را برای تهران فراهم نکرده، بلکه چنین مینماید که دیدگاه طرفهای گفتوگو کننده با تهران؛ اعم از بلوکهای غربی و شرقی گروه ۴+۱ درباره لزوم فوری حرکت از ایستگاه ششم گفتوگوهای متوقف شده در وین به ایستگاه هفتم، نزدیک شده است. این نزدیکی در حالی است که متفاوت از گذشته، اروپائیان هیچ تعارض و مخالفتی را با خواستهای مشروط واشنگتن از تهران برای بازگشت به تعهدات هستهای خود، بروز نداده و یا اصولاً با این شروط همسو و موافق هستند.
نمایش کم حوصلگی روسیه که در توئیت «میخائیل اولیانوف» نماینده وزارت امور خارجه این کشور در مذاکرات برجام بازتاب یافته نیز زنگ هشداری است که تهران را به تصمیم برای از سرگیری فوری گفتگوها زیر فشار میگذارد. اولیانوف نوشته است:«... تا آنجا که به یاد دارم، پس از نشست بروکسل در ۲۷ اکتبر، طرف ایرانی موضع مشخصتری داشت و قصد داشت روز دقیق از سرگیری مذاکرات وین را نه بزودی، بلکه دقیقاً هفته آینده اعلام کند.» شاید از همین روست که «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امورخارجه وعده داد؛ «تاریخ دور بعدی مذاکرات احیای برجام در وین، این هفته نهایی میشود.»
بیانیه مشترک چهار رهبر امریکایی – اروپایی در رم در باره لزوم فوری بازگشت تهران به گفتوگوهای وین نیز همسو با خواستی است که روسیه اعلام کرده است. بیتردید سکوت پکن در اینباره نیز به مثابه رأی ممتنع محسوب میشود که سرانجام در خدمت به آرای اکثریت به کار گرفته خواهد شد.
پیش از این « علیباقری» معاون وزیر امور خارجه در سفر به بروکسل و مسکو، کوشید با نگاه به گسلهای پیشین در روابط اروپا – روسیه با مواضع برجامی به جا مانده از دولت «دونالد ترامپ» در دولت «جوبایدن» پنجره تازهای را در بنبست مذاکرات برجامی بگشاید، اما مواضع طرفهای یادشده در روزهای اخیر، هیچ امتیاز معلومی را در این رایزنی دیپلماتیک برای تهران نشان نداده است. ابهام در اعلام مواضع سیاست خارجی، بسا دلیل کج خلقی طرفهایی است که تهران به همراهی آنان در مهندسی اجرای پروژه جدید برای از سرگیری گفتوگوها مطابق با سلیقه دولت جدید ایران امید داشت.
اعضایگروه گفتوگو کننده برجامی، وعدههای تهران را درباره ازسرگیری گفتوگوها، مبهم و سردرگم کننده میخوانند. از این رو لحن آنان، هم سنگ و همسو شده و رفته رفته آهنگ تهدید آمیز به خود گرفته است. بیانیه مشترک رهبران امریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در رم همانی است که «سرگئی لاوروف» و «سرگئی ریابکوف» وزیر امور خارجه روسیه و معاونش در هفته های اخیر خواستار بازگشت فوری تهران به میز گفتگوهای وین شدهاند. این وضع در صورت ادامه میتواند مطالبات منطقی و واقعی تهران را در گفتگوهای آینده تحت تأثیر تخریبی قرار دهد. اصلیترین مطالبات تهران، به رسمیت شناخته شدن دستیابی ایران به اورانیوم ۶۰ درصدی و اورانیوم فلزی ۲۰ درصدی است که نباید این دستاورد به وضع پیش از سال ۲۰۱۵ برگردد. همچنین تهران میخواهد نه تنها تحریمهای امریکا بعد از خروج دولت این کشور از برجام لغو شود، بلکه داراییهای بلوکه شده ایران نیز آزاد شود.
منطقیتر نیز آن است که تهران براین دیدگاه پافشاری کند که گفتوگوها درباره فعالیتهای موشکی و نیز حضور منطقهای آن در چارچوبی دیگر با نگاه به امتیازهای درخور، مورد گفتگو قرار گیرد. اما توقف در بلاتکلیفی برای بازگشت به میز گفتگوها و تقویت همسوییها در انتقاد از تهران برای این وضع، میتواند چشمانداز تحقق خواستهای تهران را دچار آسیب کند. خاصه آنکه رایزنیهای تهران در بروکسل و روسیه، هیچ ایده قدرتمندی را که توانسته باشد در مواضع اروپائیان و حتی روسیه، تعدیل به وجود آورده و واشنگتن را وادار به قبول آن کند، دیده نمیشود.
آنچه اهمیت دارد، درک زمان و موقعیتی است که لازم میسازد تهران فرصتهای خود را در آن جستجو کرده و خود را از احتمال هرگونه اتفاق غیرمترقبهای دورکند که منجر به تقلیل مطالبات منطقی آن شود. مهمتر این که آیا تهران به راستی خواستار بازگشت به گفتوگوهای برجامی است؟
«امیر عبداللهیان» در گفتوگو با روزنامه ایران گفته است: برخی طرفها میخواهند مذاکرات از پایان آخرین دور گفتگوهای وین آغاز شود.
اما ایران در حال بررسی است که آیا میخواهد به همان نقطهای برگردد که از آن خارج شده و یا «روش دیگری» را اتخاذ کند؟ او در همین گفتگو تصریح کرده است: « برجام به نفع ایران نبوده و شرایط را از قطعنامههای پیشین سازمان ملل علیه ایران هم سختتر کرده است».
نظر شما