به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا، دکتر مسعود تقیآبادی روان شناس و استاد دانشگاه و نویسنده کتب روان شناسی، تاکید می کند: « در سالهای اخیر، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و رخدادهایی مانند جنگ به یکی از چالشهای جدی برای سلامت روان تبدیل شدهاند.» اودر این گفتوگو به بررسی تأثیرات منفی این بحرانها بر روی افراد و گروههای سنی مختلف میپردازد. او همچنین به ارائه راهکارهایی برای حفظ تعادل روانی و آرامش درونی در این دوران پرتنش میپردازد و بر اهمیت آگاهی از اخبار و مدیریت احساسات تأکید میکند. در این مصاحبه، کیهاننیا به بررسی نیازهای اساسی انسان در شرایط بحرانی و راههای مقابله با اضطراب و استرس ناشی از این وضعیت میپردازد و بر ضرورت توجه به سلامت روان در جامعه تأکید میکند. این گفت و گو در زیر از نظرتان می گذرد:
****
با توجه به شرایط بحرانی و اضطرابآلود کنونی در جامعه، از منظر روانشناسی، مهمترین آسیبهایی که سلامت روان فردی و جمعی را تهدید میکنند، کداماند؟ بهویژه چه اختلالات یا فشارهایی در چنین وضعیتی شیوع بیشتری دارند؟
مازلو پنج نیاز برای انسان مطرح کرده است: نیاز به امنیت، نیاز اقتصادی، نیاز به بازگشت به کار، نیاز روحی و روانی. متأسفانه، در حال حاضر با خبرهای ناگوار و اتفاقات ناگوار، تغییر قوانین و تعبیر افراد از جنگ، امنیت روانی مردم به خطر افتاده است. این وضعیت باعث میشود که مردم نسبت به آینده خود بیمناک شوند و میتواند منجر به اختلالات روانی گردد. خانهنشینی، عصبانیت، خشونت، بدگویی و بدبینی از جمله پیامدهای این وضعیت هستند. وقتی که امنیت از دست میرود، افراد دچار این وضعیت میشوند دوست و دشمن را نمیشناسد و همه چیز را سیاه میبیند. دومین نیاز، امنیت اقتصادی است. وقتی مردم ببینند که با تغییر قوانین، تورم و گرانی، عدم توجه به خواستهها و انتظاراتشان از مسئولین مواجهاند، احساس ناامنی میکنند. نگاه میکنم و میبینم که عدهای ثروت دارند و عدهای دیگر در فقر به سر میبرند. مثلاً وقتی خانه آقای شمخانی منفجر میشود، این موضوع تأثیر بسیار بدی بر روی مردم دارد. این احساس عدم توجه به امنیت یا نیاز اقتصادی، دو تا از مهمترین نیازهای انسان را زیر سؤال میبرد و این دو نیاز اکنون در نزد مردم دچار مشکل و اختلال شده است.
در فضایی که اخبار منفی و خشونتآمیز و اضطرابآفرین وجود دارد، چگونه میتوانیم بین ضرورت آگاهی از رویدادها و حفظ تعادل روانی و آرامش درونیمان یک مرز مشخص و قابل اجرایی ایجاد کنیم؟
وقتی بحرانهای اولیه و عدم امنیت به وجود میآید، افراد به سمت اخبار میروند. متأسفانه سایتها و ماهوارهها که همگی دنبال منافع خود هستند، به دنبال این هستند که چگونه اقتصادشان بهتر شود یا تنشآفرینی کنند. بنابراین، اخبار گوناگون از سایتها و ماهوارهها اطلاعات ما را شکل میدهمد و در بحران جنگ نیاز به اطلاعات بیش از پیش میشود و نیاز انسان به شنیدن اخبار وجود دارد. راه حل این است که من توصیه میکنم اگر میخواهید در تعادل روانی باشید، بیش از یک ساعت در روز به اخبار گوش ندهید، بهویژه اخبار داخلی. اخبار مطمئن را دنبال کنید، زیرا ماهوارهها نیز ساز خود را میزنند و تفسیرهای متفاوتی ارائه میدهند. این تفسیرها به ویژه از دهان افراد متفاوت در ماهوارهها میتواند باعث عدم تعادل روحی و روانی شود. در نتیجه، چوا از صحت و سقم اطلاعات اگاهی و از زیر ساخت سیاسی کافی نداریم و توانایی تشخیص این اطلاعات را نداریم دچار سردرگرمی، گیجی، عصبانیت و ناراحتی میشویم و ممکن است این هیجانها را به نزدیکترین افراد خود منتقل کنیم. این عمل را در روانشناسی تعکیس میگویند حال در این میان توصیه اول این است که به شایعات و حرفهایی که در سایتها میزنند، توجه نکنید. اگر بخواهید به اینها توجه کنید، روح و روان و تمام احساسات شما تحت تأثیر قرار میگیرد و مغز شما در راستای اهداف خاص آنها برنامهریزی میشود. برای اینکه بتوانید به تعادل روانی برسید، ورزش کنید، پیادهروی کنید، مطالعه کنید و به موسیقی بیکلام گوش دهید. عدم توجه به موسیقیهای حزنآور و اعتراضی و خبرهای بد نیز مهم است. نقنق و اعتراضگر همواره وجود دارند و باید از معاصرت با این فاراد پرهیز کرد. مطالعه کردن و پیادهروی، به ویژه مصرف سبزیجات و غذاهای سالم، میتواند به شما کمک کند تا به تعادل روانی برسید و دوران سخت را با سلامتی طی کنید، من ورزش میکنم و مطالعه میکنم. زیرا معتقدم که ما باید بتوانیم کنترل کنیم و به شایعات توجه نکنیم.
نکتهای که بسیار حائز اهمیت است، تأثیر این اتفاقات بر گروههای مختلف سنی است. مثلاً کودکان در مواجهه با این قضایا نوعی استرس خاصی را تجربه میکنند. نوجوانان که در مرحله حساس شکلگیری هویت خود هستند، در این بحرانهای اجتماعی قرار میگیرند. همچنین سالمندان که گروههای آسیبپذیر در شرایط بحرانی محسوب میشوند، نیاز به حمایت دارند. برای حمایت روانی از این گروههای سنی مختلف چه اقدامات ساده اما موثری پیشنهاد میکنید؟
برای حمایت از این گروههای مختلف سنی، باید اقداماتی انجام دهیم. بچهها از عکسالعملهای والدین خود تأثیر میپذیرند. زیرا ترس آموختنی است، چون والدین نزدیکترین و ملموسترین اثر را بر بچه ها دارند، بنابراین، باید از بیان حرفهای ناامیدکننده و ترسناک در مورد جنگ یا اتفاقات دوری کنیم. اگر مادران ترس خود را به فرزندان منتقل کنند، این میتواند تأثیر منفی بر روی آنها بگذارد. نباید اجازه دهند بچهها وارد این مسائل سیاسی شوند در جلوی انها اعلام خطر نکنند زیرا جنگ امریست طبیعی و این مسائل را نیز با خود به همراه دارد. پس عکسالعملهای ترسناک و حرفهای ناامیدکننده میتواند باعث ایجاد اضطراب در کودکان شود. بنابراین، باید مراقب باشیم که چگونه با آنها صحبت میکنیم و چه اطلاعاتی را به آنها میدهیم. سالمندان نیز باید مورد لطفاً و مهر اطرافیان قرار بگیرند زیرا نیاز به مهر در آنها به شدت حس میشود. در واقع این گروه سنی دارای دو مشکل هستند، یکی قدر ناشناسی از طرف فرزندانشان و دیگری بیانصافی در مورد آنها و از این دو ناحیه رنج بسیار میبرند. پس با سایرنی توصیه میشود که در ن شرایط به سالمندان توجه کنند و شرایط آرامش آنها را مهیا سازند.
حمایت اجتماعی و تعلق به گروههای همدل (مانند خانواده، دوستان، گروههای مذهبی یا داوطلبانه) چه نقشی در کاهش احساس درماندگی روانی دارد؟ چگونه میتوان از این منابع غیررسمی برای تقویت تابآوری روانی بهره گرفت؟
پاسخ این سوال به مسئولین باز میگردد. انها میتوانند با صحبتهی خود و القای امنیت فضا را اماده کنند و در این بین گروههای خصوص نیز مانند خیّرین میتواند در کمک به مردم یاریرسان باشد زیرا در این شرایط هیچ چیز بالاتر از این نیست که به هموطنان خود کمک کنیم. در این میان تلویزیون نیز نقش بسزایی دارد. انها باید بدانند چه کسانی را دعوت کنند و چه حرفهایی را نشان بدهند تا تاثیر مثبت بگذارد. آنها باید جلوی تنش و حرفهای ناامیدکننده را بگیرند زیرا اینگونه سخنها تاثیری نامطلوب بر مردم میگذارد. فضای ترس در این دوران خیلی بد است و خبر مرگ اافراد نیز بر تشدید این فضا کمک میکند و مسئولین نیز باید از شعارهای سیاسی علیه دشمن دست بردارند تا جامعه به آرامش دست یابد و در این بین تلوزیون کلاس به شدت بزرگی است و نقش مهمی دارد. پس مسئولین باید درک کنند و در عین حال موارد لازم را اجرا کنند.
آیا کتابها، منابع علمی یا آثار عمومی خاصی وجود دارد که بتواند در زمینهی حفظ آرامش و سلامت روان در دوران بحران به مردم کمک کند؟ اگر بخواهید یک یا دو عنوان را به مخاطبان عمومی معرفی کنید، چه گزینههایی را پیشنهاد میدهید و چرا؟
من خودم بیش از ۲۳ کتاب نوشتم و اکثر کتابهایم نیز چندین بار تجدید چاپ شده است اما در این موقعیت توصیه من خواندن کتابهای تاریخی است. تاریخ به ما آرامش میدهد چون مردم از بچگی با داستان خو گرفتهاند نیاز دارند که با روایتهای تاریخی همسو شوند و این داستان تاریخی بسیار به آرامش ما کمک میکند. خواند اشعار و آثار سعدی و حافظ نیز بسیار توصیه می شود زیرا اشعار و نثر سعدی پر از نصایح و راهنمایی و حس خوب است و به افکار عمومی و روان مردم کمک شایانی میکند.
در نهایت، در باب اهمیت توجه به روان سالمندان توصیه میکنم که زندگی خود را بنویسند، به کتاب روی بیاورند و به نوشتار سرنوشت خود بپردازند. در این بین نیز نگهداری از حیوانات نیز میتواند به عنوان یک راهکار مؤثر در کاهش استرس و اضطراب عمل کند. این کار میتواند به افراد کمک کند تا احساس آرامش بیشتری داشته باشند و از تنشهای روزمره دور شوند. حرف من این است که این افراد و حتی سایرین باید برای خود مشغولیات ایجاد کنند، از پای تلویزیون برخیزند و به زندگی خود ادامه دهند. مگابریل گارسیا مارکز معتقد است انسان زمانی میمیمرد که دو مولفه از او سلب شود، نخست هدف و دیگری عشق. هدف که مشخص است و عشق نیز بسیار فراگیر است و می توند عشق به درخت، حیوانات، موزیک انسانها و.. باشد.
216216
نظر شما