به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات روز جمعه ۲۴ تیر ۱۲۴۹ (۱۵ ربیعالثانی ۱۲۸۷) نوشت: در منزل توقف شد. باران زیادی آمد، الی عصر میبارید؛ گاهی پرزور گاهی کم. مثل هوای بهار بود. مِه هم کوه لوارک را گرفته بود. امروز دیگهای بزرگ ۴ عدد آن طرف رودخانه بار گذاشتهاند. چادر قلندری [نوعی چادر یا خیمه که با یک ستون بنا میشود] هم زده بودند برای پخت آبگوشت مستمریِ ییلاق. امینالسلطان اسباب و آلات آبگوشت را آورد. از همه چیز پاکیزه بود، اما امسال اسبابش را خیلی موقوف کرده بودم، باز خیلی چیز بود.
علیرضاخان، هاشم، چُرتی، سیاچی، آقا وجیه، پسر هاشم، آقا ابراهیم و غیره و غیره و غیره همه بودند؛ سبزی پاک میکردند. نقال را هم فرستادم رفت آنجا برای آنها نقل میگفت. ما هم نشستیم بعضی کاغذها داشته خوانیدم؛ جوابهای یحییخان بود، خیلی مفصل.
الی غروبی با دیگهای آش و غیره بودیم، تا عصری پخته شد. حرم زعفرانباجی و غیره آمدند [با] انیسالدوله رفتیم سر دیگها. غلامبچهها کلا بودند، از روی دیگها میجستند، زمین میخوردند. زیاد خندیدیم. بعد شب شام آوردند. همه را از این آبگوشت خوردم. بسیار بسیار بامزه بود. سر دیگ معرکه بود، قالمقال غریبی شد. از بیرون، اندرون آش میبردند. روز خوبی گذشت الحمدلله. بعد خوابیدیم. نوشآفرین...
۲۵۹
نظر شما