به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در بارگاه منور امام هشتم(ع) نذرهای زیادی را دیده ایم اما گاهی برخی نذرها خاص و متفاوت و ماندگار می شوند. مانند نذر یک بانوی مسلمان آفریقایی که برای شفای پدر پس از اینکه از همه جا ناامید شده و همه پزشکان نیز از پدرش قطع امید کردند و به اصطلاح «جوابش کردند»، به آخرین پناه درماندگان یعنی غریب خراسان، حضرت علی بن موسی الرضا(ع) پناه می آورد و داستان این نذر عجیب و جالب شروع می شود.
بنابر روایت شبستان از مشهد، این روایت جالب را از قول خود این بانوی مسلمان در نامه ای که ضمیمه این هدیه ماندگار شده است بشنوید:
بسم الله الرحمن الرحیم
خطاب به هر آن کس که این موضوع برایش مهم است
اما بعد:
برای یاد و نام خدا، ذکری بالاتر از صلوات بر محمد مصطفی (ص) نیست، چرا که تمام آفرینش برای او خلق شده است. او که بالاترین مرتبه خلقت و آفرینش است. خدا در قرآن کریم فرموده است: «لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» خداوند به ما سفارش کرده که به مردم بگو (بابت رسالتم) اجر و پاداش و مزدی نمی خواهم جز محبت و دوستی اهل بیت و نزدیکانم را.»
خداوند سبحان به من لطف کرد و توفیق زیارت امام علی ابن موسی الرضا (ع) را پیدا کردم و در این زیارت خداوند، مقام بزرگ و بالا و والای این حرم مطهر را به من نشان داد.
در دعایی آمده است: «وانی لغفار لمن تاب و آمن ... » و به درستی که من آمرزنده کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل شایسته انجام دهد» این هدیه ویژه خداوند متعال بود که در (زیارت امام رضا (ع) ) به بنده داده شد. در زمانی که غم بزرگی بر دلم بود به واسطه ابتلای پدرم به یک نوع بیماری که همه اطباء اظهار عجز و ناتوانی از مداوای او کرده و او را جواب کرده بودند و در منزل بستری بود بیش از ۲۰ روز بود که در منزل درد می کشید و امکان جراحی او به واسطه کهولت سن فراهم نبود و پزشکان توصیه کردند که در منزل باشد و استراحت کند. پدرم در این ایام حافظه اش را از دست داد و کم کمک قدرت تحرک دست و پایش را هم از دست داد و خوابش زیاد شد و خورد و خوراکش به شدت کاهش پیدا کرد. مجبور بودیم روزانه چندین بار به او آمپول های تقویتی و کلسیم تزریق کنیم حتی به واسطه افت فشار خونش، مجبور به تزریق خون شدیم.
با همه این اوضاع و احوال، پدرم نماز اول وقتش را ترک نکرد و گفت به هر شکل که شده نماز اول وقت را باید بخوانم و با وجود سرم های خوراکی که به بدنش وصل بود نمازش را در اول وقت می خواند.
سه ماه به همین وضعیت گذشت و ایام ماه رمضان هم بود، شب ها را تا به صبح به ذکر و مناجات بودم و شب های قدر را هم احیاء نگهداشتم و یکی از خواسته هایم در دعاهای شب های ماه مرضان این بود که خداوند توفیق زیارت امام رضا(ع) را به من بدهد و به پدرم گفتم امام رضا علیه السلام ضامن آهو هست یعنی هر کس به او پناه بیاورد، حاجتش برآورده می شود و آرزو داشتم به زیارت آن حضرت نایل شوم و در نزد او شفای پدرم را از خداوند طلب کنم.
تا اینکه دعایم مستجاب شد و توفیق زیارت امام رضا (ع) برایم فراهم شد. در حرم امام رضا علیه السلام با تمام وجود و از اعماق قلبم شفای پدرم را از خداوند طلب کردم. قبل از سفر، به نزد پدرم رفتم. پدرم تصورش این بود که من دارم به سفر عمره مشرف می شوم. لذا به من گفت: سلام را به رسول الله برسان و در آنجا برایم فاتحه بخوان و تمام اموالی که داشت را به من داد.
من یک سوم پول را از پدرم گرفته بودم به دفتر نذورات حرم امام رضا علیه السلام در دو نوبت تحویل دادم. بعد از دو بار تشرف با حرم امام رضا(ع) وداع کردم و با خودم عهد کردم برای اجابت دعایم، یک کار خیر قربه الی الله انجام دهم تا یادگاری در موزه امام رضا(ع) باشد و رضایت اهل بیت (ع) را در پی داشته باشد.
حال پدرم روز به روز بهتر می شد حتی قبل از رسیدن به کشورم و فرودگاه تونس، هنگامی که به دیدن پدرم رفتم، دیدم حافظه پدرم برگشته است و حال و احوال به مراتب بهتر از قبل شده است. به گونه ای که قادر است خودش غذا بخورد. این در حالی بود که به گفته خواهرم، پدرم در روزهای اخیر چندین بار آرزوی مرگ کرده بود. »
با دیدن این صحنه که پدرم حالش بهتر شده بود، تصمیم گرفتم نذرم را اداء کنم. تصمیم گرفتم قرآن کریم را دست نویس کنم و با خط خودم آن را بنویسم و به موزه امام رضا(ع) اهداء کنم.
ناگفته نماند پدرم نیز از خط خوش و هنر خوشنویسی عربی بهره مند بود، تصمیم گرفتیم پدرم عناوین سوره ها را کتابت کند و بقیه آیات هر سوره را من خوشنویسی کنم.
الحمدالله که موفق به انجام نذرم شدم و حال که کتابت این مصحف به اتمام رسیده، پدرم نیز در قید حیات است و در کتابت مصحف به من خیلی کمک کرده است. نام اسماء سوره ها و بسم الله هر سوره را پدرم کتابت کرده است. خدا را به واسطه هنر خوشنویسی و خط خوش سپاسگزارم و از اینکه جزو کاتبان مصحف شریف شده ام، خداوند را بی نهایت سپاسگزارم.
ان شاء الله خداوند نذر مرا به احسن وجه قبول کند و آن را خالص گرداند و از هرگونه ریا مصون بدارد و آن را ذخیره آخرت من و پدرم گرداند.
عبدالکریم الجزیری و دخترش کریمه الجزیری
والسلام ۲۸/۸/۲۰۲۰ اللهم عجل لولیک الفرج
هدیه ای به رنگ ارادت و وفاداری
حالا این هدیه نفیس به واسطه رایزن فرهنگی ایران در تونس به سازمان فرهنگی و ارتباطات اسلامی خراسان رضوی منتقل شده تا در مراسمی خاص رونمایی و تحویل موزه حرم مقدس شود. برای دیدن این اثر نفیس به این سازمان رفتیم و هم تصاویری را از این قرآن زیبا ثبت کردیم و هم گفتگویی داشتیم با حجت الاسلام محمد غفورینژاد، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خراسان رضوی.
حجت الاسلام غفورینژاد در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در مشهد در این خصوص گفت: چند سال پیش یک بانوی تونسی به نام«کریمه الجزیری» که به خاطر بیماری پدر به امام هشتم (ع) پناه می آورد و برای شفای پدر نذری را انجام می دهد و هنگامی که به کشورش بر می گردد می بیند که حال پدر رو بهبود است و شفا حاصل شده است و ایشان که نذر کرده بود اگر پدرش بهبود یابد، کاری ماندگار انجام دهد؛ تصمیم می گیرد، کتابت کامل یک نسخه قرآن کریم را انجام دهد.
وی افزود: این بانوی تونستی با همکاری پدر با خطی برگرفته از شیوه عثمان طه که سالهاست در جهان اسلام محبوبیت دارد پس از ماهها تلاش، نسخهای نفیس پدید آورد؛ قرآنی در ابعاد ۳۵ در ۵۰ سانتیمتر و با وزنی نزدیک به هفت کیلوگرم. اثری که نهتنها کلمات وحی را در خود جای داده بود، بلکه داستان ایمان و وفاداری یک دختر به عهدی قلبی را روایت میکرد.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خراسان رضوی ادامه داد: اکنون این قرآن ارزشمند با هماهنگی رایزنی فرهنگی ایران در تونس به مشهد منتقل شده و در مراسمی خاص به موزه آستان قدس رضوی تحویل داده میشود.
غفورینژاد معتقد است این اقدام نمونهای از جاذبه جهانی امام رضا(ع) است. اینگونه هدایای معنوی نشان میدهد که بارگاه رضوی در دلهای مسلمانان از شرق تا غرب ریشه دارد. چنین کارهایی نمادی از وحدت اسلامی و تقویت روابط فرهنگی میان ملتهاست.
برای حرم امام رضا(ع)، این نخستین هدیه معنوی از سرزمین تونس نیست، اما ویژگی این نذر، پیوند شخصی و عاطفی آن است. این قرآن خطی، تنها یک نسخه هنری نیست؛ گواهی است بر پیوندی که مرزهای جغرافیایی را پشتسر گذاشته و از شمال آفریقا تا خراسان امتداد یافته است.
اکنون این قرآن در میان هزاران اثر موزه آستان قدس رضوی جای میگیرد؛ اثری که در ظاهر تنها کاغذ و مرکب است، اما در باطن، قصهای است از دعا، شفا و عهدی که در بارگاه امام رضا(ع) بسته شد و امروز روایتگر ایمان زنی از دیاری دور است.
نظر شما