گروه اندیشه: منیرالسادات مادرشاهی در مطلب نظری / تئوریک در صفحه اندیشه روزنامه اعتماد، به ترور چارلی کرک، فعال محافظهکار و ملیگرای آمریکایی پرداخته است. از نظر او این ترور میتواند شاهدی بر عملیاتی شدن نظریه برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون باشد؛ نظریهای که طبق نقد برخی چون پدرو بریگر، بیشتر یک نقشه راه برای سیاستمداران غربی تحلیل میشد.کرک و سازمانش (نقطه عطف ایالات متحده) با ترویج فعالانه دیدگاههای مسیحی، محافظهکار و سفیدپوستی مانند تضعیف استقلال دانشگاهها، دخالت دادن کلیساها در سیاست، مخالفت با سیاستهای ضد تبعیض نژادی و جنسیتی موسوم به "بیداری" و تأکید بر برتری فرهنگ غربی،د ر واقع به دنبال ساختن یک "آمریکای مسیحی" و کشیدن مرزهای تمدنی هانتینگتون هستند. مادرشاهی با استناد به شواهد تاریخی و مردمشناسی نشان میدهد که حضور مسلمانان در قاره آمریکا به قرنها پیش بازمیگردد (همزمان با مسیحیت)، اسلام در آمریکا تحمیلی نبوده و مسلمانان در مبارزات حقوقی و ضد بردهداری نقش کلیدی داشتهاند. بنابراین، تلاش برای ساختن یک آمریکای کاملاً مسیحی و جدا کردن مرزهای تمدنی، در برابر واقعیتهای تاریخی و چند فرهنگی این قاره، بیمعنا و تفرقهافکنانه است.
در نظریه ساموئل هانتینگتون منازعات بینالمللی پس از جنگ سرد، ریشه در هویتهای فرهنگی/مذهبی متفاوت (برخورد تمدنها) خواهد داشت. از نظر نویسند منتقدانی مانند پدرو بریگر، با توجه به موقعیت سیاسی هانتینگتون، این نظریه را به عنوان «نقشه راهی» برای سیاستمداران آیندهٔ غرب تعبیر کردند. چارلی کرک (۳۲ ساله) با تأسیس سازمان «نقطه عطف ایالات متحده» و دیگر تشکیلات مانند «نقطه عطف ایمان» و شرکت سرمایهگذاری ۱۷۸۹، به دنبال پیشبرد یک آمریکای محافظهکار افراطی است. عقاید اصلی کرک آن است که آمریکا یک دولت مسیحی است و جامعه باید با آن همخوان شود. کرک خواهان غلبه کلیسای آنجلیک بر هفت حوزه دولت، رسانهها، آموزش و غیره است و بهشدت با سیاستهای ضد تبعیض نژادی و جنسیتی (Anti Woke) و قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ مخالف است. او بر برتری فرهنگ غربی تأکید دارد و سازمانش در کمپین ترامپ و حتی در حمله به کنگره فعال بوده است. نویسنده معتقد است ظهور و فعالیتهای کرک نشان میدهد که پیشبینی بریگر و در واقع عملیاتی شدن نقشه راه تفرقهافکنانه هانتینگتون در جریان است. این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:
****
نظریه برخورد تمدنها: پیشبینی منازعات فرهنگی/مذهبی
ترور چارلی کرک جوان ۳۲ ساله ملیگرا و به شدت محافظهکار امریکایی، انگیزهای شد تا یادی از نظریه برخورد میان تمدنها و ارتباط آن با افکار و فعالیتهای چارلی کرک بکنیم. در دهه آخر قرن ۲۰ نظریهپرداز امریکایی ساموئل هانتینگتون(۲) پیشبینی کرد منازعات بینالمللی بعد از جنگ سرد ریشه در هویتهای متفاوت فرهنگی/ مذهبی خواهند داشت. به عبارت دیگر جنگها به جای میان کشورها به میان فرهنگها منتقل میشود.
نقد نظریه هانتینگتون: نقشه راه برای سیاستمداران غربی
دانشمندان علوم سیاسی و روابط بینالملل نقدهای زیادی بر این نظریه نوشتند. یکی از آن نقادان پدرو بریگر (۳) یهودی آرژانتینی بود که ضمن نقض شواهد نظریه، معتقد بود با توجه به منزلت سیاسی آقای هانتینگتون که در سمتهای مشاور کاخ سفید و هماهنگکننده طراحی امنیتی برای شورای امنیت ملی ایالات متحده خدمت کرده است، این نظریه در حقیقت نقشه راهی برای سیاستمداران آینده غربی است.
چارلی کرک: تجسم عملی شدن پیشبینی نقدکنندگان
اکنون که دهه سوم پس از تولد این نظریه را سپری میکنیم به نظر میرسد پیشبینی بریگر با ظهور چارلی کرک و همراهانش به بار نشسته است . کرک در هجده سالگی و حدود یک دهه بعد از انتشار نظریه برخورد تمدنها، سازمانی با کمک سرمایهداران محافظهکار مشهور به نام «نقطه عطف ایالات متحده»(۴) ایجاد کرد. یکی از فعالیتهای این سازمان تحدید استقلال علمی دانشگاهها بود که به نظر سازمان، عقاید محافظهکارانه را تضعیف میکردند! کرک با کمک دادستانی از فرقه اوانجلیک «مرکز ایمان و آزادی فال کریک(۵)» را در دانشگاه لیبرتی برای حمایت از ترامپ راه انداخت. در این راستا با کمک کشیشان اوانجلیک توانست تشکیلات «نقطه عطف ایمان» را هم راهاندازی کند تا پای کلیساها و کشیشان کشور را به مسائل سیاسی محافظهکاران باز کند.
ترویج دکترین ماگا و تأسیس نهادهای آموزشی/مالی محافظهکار
در ۲۰۱۹ دکترین ماگا در کتاب «امریکا را دوباره بزرگ کنیم» (۶) را به چاپ رسانید و در ۲۰۲۱ طرح تاسیس دانشگاهی آنلاین، با گنجایش ده هزار دانشآموز مطرح کرد تا از مسموم شدن جوانان با عقاید ضد امریکایی در مدارس پیشگیری و افراد وفادار به امریکا و ارزشهای غربی تربیت کند. «سازمان نقطه عطف» در کمپین انتخاباتی ترامپ نهایت سعی خود را در تهییج جوانان انجام داد و در حمله به کنگره هم پیاده نظام به واشنگتن فرستاد. چارلی کرک در پی شکست ترامپ در ۲۰۲۲ پیشنهاد کرد تا کمیته ملی حزب جمهوریخواه از محافظهکاران غیر اصیل پاکسازی شود. در دوران انتخابات وی علاوه بر پادکستها و سخنرانیها و شوهای تلویزیونی و کتابها در پیشبرد ارزشهای به اصطلاح مسیحی محافظهکار، سفیدپوستی و امریکایی، پروژه دیدار از دانشگاهها به نام «شما شستوشوی مغزی شدهاید» را با سخنرانی در ۲۵ دانشگاه کلید زد. او با پسر ترامپ شرکت سرمایهگذاری (۷) ۱۷۸۹ را برای سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی ماگا و علیه فعالیتها و عقاید دموکراتیک، ضد تبعیض نژادی و فرهنگی (Anti woke) تاسیس کرد .
دیدگاه فرهنگی کرک: حاکمیت مسیحیت بر دولت و جامعه
چارلی کرک از نظر فرهنگی معتقد است جدایی کلیسا از دولت امریکا درست نیست و رفع بحران قانون اساسی در کشور با مسیحی شدن ملت حل میشود. به عبارت بهتر معتقد است چون دولتمان مسیحی است باید جامعه را هم با آن همخوان ساخت . او به وضوح امریکا را برای مسیحیان میداند و معتقد است کلیسای آنجلیک باید بر هفت حوزه دولت، رسانهها، آموزش، کسب و کار، خانواده، مذهب و تفریحات مسلط باشد. او مخالف سیاستهای اصطلاحا بیداری در امریکا و قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ و نفی تبعیض نژادی، جنسیتی و... است و همانطور که در کمپین ترامپ گفت: «این دولت مسیحی است و من میخواهم همینطور بماند.» کرک در سخنرانی ۲۰۲۳ بر برتری غرب تاکید کرد: «همه مردم در دیدگاه خدا مساوی خلق شدهاند، اما فرهنگها مساوی خلق نشدهاند. اما وقتی میگویم فرهنگ غربی بهترین فرهنگی است که بشر خلق کرده از انجیل نشات گرفته است.» اگر پیشبینی برخی نقادان از نظریهپردازی هانتینگتون درست باشد به نظر میرسد طبق توصیه او ماشین جداسازی مرزهای تمدن مسیحی از سایرین هر چند تازگی ندارد، اما دوباره به کار افتاده است.
حضور همزمان اسلام و مسیحیت در نیمکره شمالی
باید قدردان پژوهشگران تاریخ و مردمشناسان باشیم که در مقابله با این عقاید تفرقهافکنانه و نفرتآفرین به خصوص بعد از ۱۱ سپتامبر با ادبیات آکادمیک ارزشمند نشان دادهاند که بدون شک ادیان مسیحیت و اسلام همزمان با هم وارد نیمکره شمالی شدهاند. به عبارت بهتر برخلاف تصور مسلط که عامدانه مسلمانان مهاجر آسیایی را اولین حاملان فرهنگ اسلامی به قاره امریکا نشان بدهد، موج اول حضور مسلمانان در اواخر قرن پانزدهم میلادی بوده است که هم به عنوان مهاجم و هم برده وارد مستعمرات شدند و بهرغم تمهیدات بسیار برای دور کردن مسلمانان از مستعمرات قاره امریکا اعم از صدور فرمانهای سلطنتی اسپانیا، فشار سیستم سخت انگیزاسیون کلیسا و غسل تعمیدهای اجباری باز هم محققان توانستهاند آثار حضور مسلمانان را به ثبت برسانند.
نقش مسلمانان در لغو بردهداری و سهیم بودن در هویت آمریکایی
مورخان رهبری اکثر شورشهای ضد بردهداری میان قرون ۱۵ تا ۱۹ میلادی را که منجر به رشد حقوقی آن مناطق و لغو بردهداری شد، برای مسلمانان ثبت کردهاند. فراتر از آن، نظریههای هویت، موید این نظر است که مسلمانان قاره امریکا به دلیل سکونت چند قرن و داشتن کنش اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در منطقه محل سکونت خود از نظر داشتن هویت امریکایی با مسیحیان سهیم و حق مساوی در مالکیت آن آب و خاک دارند (۸) . علاوه بر آن به عکس شرق، دین اسلام در قاره امریکا هیچگاه تحمیلی نبوده و به خاطر عدم پذیرش تبعیض نژادی همواره در مبارزات و جنگهای داخلی امریکا در کلیت خود محبوب بوده است.
تأثیر اسلام بر فرهنگ آمریکا: شرقشناسی و فراماسونها
مسلمانی در امریکا اگرچه مانند هر کشور دیگر از شرایط جغرافیایی و سیاسی و محیط و حتی ادیان دیگر تاثیر پذیرفته و ممکن است به نظر شرقیها تحریف شده بیاید، اما به یمن رویدادهایی مانند شرقشناسی رمانتیک امریکایی و نهضت بازگشت به خویشتن هیپ هاپ در عقاید بنیادین پیروانش ماندگار و مقبول مانده است. توضیح آنکه فراماسونهای امریکایی یا شراینر یا زایران، به عکس فراماسونهای اروپایی به جای سنتها و افسانههای رم قدیم بر یک گذشته شرقی متکی بودند. آنها در سال ۱۸۷۲ «نظام زیارتگاه صوفیانه» (۹) را در سال ۱۸۷۲ ایجاد کردند . لباسی شبیه مردم مراکش میپوشیدند و اعضا با اعلام شهادتین کار خود را آغاز میکردند. فراماسونهای امریکایی تمام امریکا را با معابدی با نامهای غیر بومی پر کرده بودند. مورخان نوشتهاند در سال ۱۸۹۳ زمانی که پارلمان مذاهب دنیا در نمایشگاه شیکاگو شکل گرفت حدود ۶۳ زیارتگاه با تقریبا ۲۳ هزار عضو در سراسر امریکا وجود داشت.
سیاست حذفی: تکرار تاریخ از قرن پانزدهم تا به امروز
خانم کارولین کوک (۱۰) که کتاب فوربیدن پسیج (۱۱) را با استناد به اسناد آرشیو رسمی محاکم سلطنتی اسپانیا نوشته است وضعیت جدید مبارزه با مسلمانان در امریکا را دنباله دقیقا همان سیاست حذفی میداند که از قرون پانزدهم شروع شد و به نظر میرسید در آغاز قرن بیستم به خصوص با قانون ۱۹۶۴ کاهش یافته بود.
نتیجهگیری: ناممکن بودن ساختن آمریکای کاملاً مسیحی
مسلمانان در موجهای بعدی مهاجرت جامعه مسلمان قاره امریکا را مرتب تغذیه کردهاند و امروز طبق آماری که اسپینوزا (۱۲) به نقل از موسسه پو (Pew) (۱۳) در ۲۰۱۷ نوشته است با وجود جمعیت بالای ۵ میلیونی مسلمانان در امریکا و افزایش رتبه اسلام به دومین دین در نیمه اول قرن بیست و یک میلادی دیگر نمیتوان مدعی بود که مسلمانی خاص خاورمیانه یا آفریقا و آسیاست. بنابراین همانگونه که کشیدن مرز تمدن مسیحی هانتینگتون به دور غرب عملی نیست، به تدریج ساختن امریکایی به عنوان یک کشور کاملا مسیحی هم بیمعناست.
پاورقی
۱- Charlie Kirk۱
۲- Huntington, S. (۱۹۹۶) , Clash of Civilizations
۳- Pedro Brieger
۴- Turning point USA
۵- Falkirk Center for Faith and Liberty
۶- Make America Grate Again
۷- ۱۷۸۹ Capital
۸- سادات مادرشاهی، منیر (بهار ۱۴۰۴)، مسلمانان امریکایی: میراث هویت مسلمانی در توسعه تمدن قاره امریکا، فصلنامه مطالعات تمدن نوین اسلامی، جلد ۸، شماره ۱۵، دانشگاه شاهد، صص ۲۵۵-۲۸۴
۹- Ancient Egyptian Arabic Order of the Nobles of the Mystic Shrine (AEAONMS) .
۱۰- Cook, K.P. Forbidden Passages: Muslim and Moriscos in Colonial Spanish, America, university of Pennsylvania press
۱۱- Forbidden passage
۱۲- Espinosa, G., Morales, H. & Galvan. (۲۰۱۷) , Latino Muslims in the united States: Journal of Race, Ethnicity, and Religion, ۸ (۱) .
۱۳- Pew Research Center, https: //www.pewresearch.org/religion/۲۰۲۵/۰۶/۰۹/religion-in-north-america
۲۱۶۲۱۶
نظر شما