توسعه اجتماع‌محور در ایران، در بستر فقر دانشی / چرا مدیران ایرانی معنای کارِ اجتماع‌محور را نمی‌فهمند؟ /حتی یک دانشجوی گرایش توسعه در نشست شرکت نکرد

توضیح وهابی نشان داد که وضعیت از آن‌چه به نظر یکی از سخنران‌ها و یکی از مخاطبین آمده بود تاسف‌آورتر است. او گفت که در طول چهار نشستی که تا به الان انجام شده، مکررا تلاش کرده با دانشجویان و گروه توسعه اجتماعی ارتباط بگیرد به نحوی آن‌ها را به این نشست‌ها ترغیب کند تا نوعی همکاری بین تسهیل‌گران میدانی (مخاطبان معمول این‌ بحث‌ها) و دانشجویان این حوزه به‌وجود بیاید که تا به آن زمان، موفقیت در این زمینه کسب نکرده است.

 گروه اندیشه: دیروز سه شنبه، چهارمین نشست از سلسله نشست های «بایسته‌های توسعه محلی در ایران» با عنوان «گفت و گو در باره معنای توسعه اجتماع محور» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.  این نشست‌  که کار مشترکی است از وزارت رفاه، انجمن جامعه‌شناسی ایران، موسسه کار و تامین، و آکادمی توسعه محلی.به کالبدشکافی شکاف عمیق میان «ادبیات جهانی توسعه» و «واقعیت‌های میدانی ایران» پرداخت. دو سخنران این نشست را پیام روشنفکر، عضو هیات علمی دانشگاه و پژوهشگر توسعه، و ابوالفضل وطن‌پرست، مدرس و تسهیلگر حوزه توسعه اجتماع‌محور تشکیل می‌دادند. به سیاق سه نشست سابق، مدیریت گفت‌وگو با یاسین وهابی، تسهیلگر و پژوهشگر حوزه توسعه اجتماعی، بود. در حالی که پروژه‌های بسیاری در ایران برچسب «اجتماع‌محور» را یدک می‌کشند، سخنرانان این نشست از «فقر نظری مدیران»، «تاریخ‌زدایی از مفاهیم» و «فقدان انسان توسعه‌یافته» در بدنه اجرایی کشور پرده برداشتند. این گزارش که از سوی «آکادمی توسعه» در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته، روایتی است از تبدیل شدن توسعه به یک ابزار تکنیکی خنثی و هشداری درباره پروژه‌هایی که به جای توانمندسازی مردم، ناخواسته به بازتولید ساختارهای قدرت و حذفِ حق انتخاب آزاد منجر می‌شوند. این گزارش از نظرتان می گذرد:

 ****

 یاسین وهابی گفت‌وگو را این گونه آغاز کرد: «خیلی از طرح‌هایی از سوی نهادها و ارگان‌های متفاوت در حال انجام است، صفت و پس‌وند اجتماع‌محور را یدک می‌کشند. این طرح‌ها خیلی با هم متفاوت هستند. شاید هر کدام بخشی یا جزئی از رویکرد اجتماع‌محور را دارا باشند.» گرداننده نشست با این طرح بحث، از پیام روشنفکر خواست که تا گونه‌بندی‌ اقدامات اجتماع‌محور را که پیش‌تر در مقاله‌ای انجام داده بود، با حاضرین درمیان بگذارد.

«توسعه اجتماع‌محور» و سه مفهومِ دولت، دموکراسی و توسعه

پیام روشنفکر بحث خودش را با ذکر این نکته آغاز کرد که در متون و اسناد حال حاضر تعریف‌های شسته‌ورفته‌ای از مفاهیمی چون اجتماع‌محوری وجود دارد، اما رجوع به تاریخچه آن‌ها گیروگورهای متعددی را نشان خواهد داد. روشنفکر گفت: «این بحث [توسعه اجتماع‌محور] به سه مفهوم گره می‌خورد. یک، دولت و بروکراسی؛ یا به عبارتی شکست‌ها و ناکامی‌های دولت و بروکراسی. مورد دیگر دموکراسی و ناکامی‌های آن است.» او ادامه داد: «اما [توسعه اجتماع‌محور] بیش از دموکراسی و دولت -که به‌نظر من دغدغه‌های اوایل قرن بیستم بودند- با توسعه گره می‌خورد. از یک طرف با ناکامی‌های و آسیب‌های توسعه مثلا مسائل محیط‌زیستی که به‌بار آورد و از طرف دیگر با وعده‌های توسعه چون آموزش و بهداشت.»

توسعه اجتماع‌محور در ایران، در بستر فقر دانشی / چرا مدیران ایرانی معنای کارِ اجتماع‌محور را نمی‌فهمند؟ /حتی یک دانشجوی گرایش توسعه در نشست شرکت نکرد
از راست:پیام روشنفکر، یاسین وهابی، و ابوالفصل وطن‌پرست  

«شمال و جنوب» در توسعه اجتماع‌محور

روشنفکر فهم تاریخی توسعه اجتماع‌محور را کلیدی دانست: «از این جهت می‌گویم باید بحث را به بستر تاریخی برد چراکه مسیری که توسعه اجتماع‌محور در شمالِ جهانی [کشورهای توسعه یافته] طی کرده است با مسیری که در جنوب جهانی [کشورهای توسعه‌نیافته] طی کرده است متفاوت است. هرچند خود موضوع از شمال به جنوب آمده و اشتراکاتی نیز دارد.»

برای نمونه او موج اول اقدامات اجتماع‌محور در ایران را در دهه ۵۰ ردیابی می‌کند که همزمان می‌شود با موج سوم جهانی. او این اختلاف زمانی را طبیعی و از بابت زمان لازم برای انتقال دانش ارزیابی کرد. نکته جالب آن‌که روشنفکر به اشاره توضیح داد که اساسا موج اول اجتماع‌محوری جهانی معطوف بود به مستعمره‌ها و هدف آن کنترل و واگذاری مستعمره‌ها در واپسین سال‌های استعمارگری بود.

پیام روشنفکر در ادامه به شباهت جهان شمال و جنوب در آن زمان نیز اشاره کرد: «از بُعد توسعه وضعیت جهان در آن زمان یک ویژگی جالب دارد که بین جهان شمال و جنوب مشترک است. زمانی که ترومن در ایالات متحده بحث توسعه را مطرح می‌کند، ۵۸ درصد جمعیت آمریکا شهری بود، ما [در ایران] ۳۰ درصد شهری بودیم و هندوستان ۱۸ درصد. یعنی آن زمان جهان یک جهان روستایی بود و ایده‌های اجتماع‌محور با تمرکز بر روستا و فقر روستایی آغاز می‌شود.»

او گفت: «بنابراین هرچند بعدتر ناکامی‌های دولت و دموکراسی در اقدامات اجتماع‌محور انعکاس پیدا کرد اما محوریت [اقدامات اجتماع‌محور] با توسعه آغاز شد». همزمان با تغییرات جمعیتی از روستاها به شهرها و تشدید مسائل شهری در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی آرام‌آرام تمرکز اقدامات اجتماع‌محور از روستاها به شهرها برده می‌شود: «اقدامات اجتماع‌محور با ایده‌های توسعه از بالا خودش را به بحث‌های بهداشت و مسائل شهری چون اعتیاد و حاشیه‌نشینی و محیط زیست کشاند».

نسخه فعلی تاریخ‌زدایی شده است

به بیان روشنفکر، جهانی‌شدن ایده‌های اجتماع‌محور به‌وسیله سازمان ملل (UNDP و WHO) و هم‌زمان با فروپاشی اتحادجماهیر شوروی رخ داد. در این فرایند ایده‌های اجتماع‌محور «جهانی، استاندارد و سیاست‌زدایی» شدند و بیشتر به مباحث تکنیکی و فنی تبدیل شدند. او گفت: «این ایده‌ها وقتی به ایران وارد می‌شود، یک جریان سازمان‌مللی‌ای پیدا می‌کند و بیشتر وارد حوزه بهداشت می‌شود.» روشنفکر توضیح داد: «چیزی که الان برای آن صحبت می‌کنیم از تاریخ و بحث‌های نظری‌اش زدوده شده است».

فقر نظری مدیران حوزه اجتماع‌محوری

ابوالفضل وطن‌پرست صحبت خود را با تشکر از برگزارکنندگان نشست آغاز کرد چراکه «در زمانه‌ای که بحث‌های نظری دیگر خریدار ندارد» بر موضوع این نشست پافشاری کردند. او در پاسخ به پرسش چیستی اجتماع‌محوری تعریف سرراستی ارائه داد: «اینکه مردمِ یک اجتماع‌ِ محلی معمار زندگی‌ خودشان باشند و بر اساس برداشت خودشان از زندگی بتوانند زیست خود را بسازند.» او گفت این همان تعریف عملیاتی و ساده‌ای است که پیام روشنفکر با عنوان نسخه تاریخ‌زدایی‌شده از آن یاد کرد.

وطن‌پرست ضمن تاکید بر جذابیت و اهمیت مباحث تاریخی و نظری که عملا بعد از حدود یک قرن به تعاریفی از این دست منتهی شده گفت: «شما الان هر داکیومنت داخلی یا خارجی‌ای که باز کنید به این تعریف می‌رسید و می‌بینید نمی‌توانید خیلی از آن خارج شوید.» با این مقدمه او به پرسش محوری بحث خود رسید که اگر این‌قدر تعریفْ مورد اجماع، عملیاتی و ساده است چرا ما در ایران این‌قدر در کار اجتماع‌محور مشکل داریم؟

پاسخ او به سوالی که طرح کرد این‌طور بود: «اتفاقا قصه همین‌جا است که ما دچار فقر نظریه و دانش در این حوزه هستیم.» وطن‌پرست ادامه داد: «در حال حاضر در بسیاری از سازمان‌های ما برنامه‌هایی با رویکرد اجتماع‌محور در حال اجرا است و مدیرانی متولی این برنامه هستند.» او به حاضرین رو کرد پرسید «آن مدیران کجا هستند؟ هیچ‌کدام از شما جز آن مدیران هستید؟».

وطن‌پرست با این مقدمه‌چینی به نتیجه بحث خود رسید: «بی‌تعارف بخش عمده از مدیرانی که در بخش‌های خصوصی، دولتی و NGOها مشغول کار اجتماع‌محور هستند در این زمینه دچار فقر دانش هستند؛ یعنی نیازمند این هستند که همان ادبیات اولیه را بخوانند.» او از تجربه شخصی‌اش شواهد آورد: «این را از روی این حساب می‌گویم که همین مدیران وقتی می‌خواهند برنامه‌ای اجرا کنند با من تماس می‌گیرند که ما می‌خواهیم یک برنامه اجتماع‌محور اجرا کنیم و از شما می‌خواهیم یک کارگاه دو ساعته برای تسهیل‌گران ما برگزار کنید!»

وطن‌پرست گفت: «بنابراین من فکر می‌کنم ما جای خوبی ایستادیم؛ تا از چیستی اقدامات اجتماع‌محوری صحبت کنیم. شاید خوش‌شانس باشیم و برخی از دست‌اندرکاران، این غرهای من و حرف‌های حساب‌شده پیام [روشنفکر] را بخوانند و کمی به مطالعه در این بابت ترغیب شوند.» او تاکید کرد که دانش تسهیل‌گرانی که در حال حاضر در روستاهای دور افتاده ایران مشغول به کار هستند «چند برابر» مدیران آن‌ها است.

اقدامات سنتی در بستر مدرن

وطن‌پرست مابقی بحث خود را بر مدرن بودن مفهوم توسعه اجتماع‌محور متمرکز کرد. او توضیح داد که می‌توان از اقدامات سنتی و قدیمی در برنامه‌های اجتماع‌محور استفاده کرد اما باید آن‌ها را در چارچوب مدرن مفهوم اجتماع‌محوری آورد. او برای توضیح شفاف‌تر این مسئله به دعوای رایج بین طب سنتی و پزشکی مدرن اشاره کرد.

بحث وطن‌پرست این بود که حتما می‌توان از عرق نعنا برای برخی مسائل و مشکلات سود جست اما باید این کار را در چارچوب پزشکی امروزین فهمیده و توضیح داد: «متاسفانه‌ در بحث‌ها اجتماع‌محور دقیقا همین تعارض [دعوای طب سنتی و مدرن] را داریم. با چه افرادی؟ با افرادی که سواد کار اجتماع‌محور را ندارند اما تلاش دارند یک‌سری اقدامات سنتی که برایشان آشنا هست را به اسم اجتماع‌محوری پیاده کنند.»

این مدرس تسهیل‌گری و اجتماع‌محوری تاکید کرد که نکته‌ بحث او با ایده «خیاطی کردن» [شخصی‌سازی] دانش جهانی و عمومی منطبق با شرایط و بوم یک ناحیه تعارضی ندارد. تاکید او این است که «حواسمان باید باشد که ما با یک چیز جدید روبه‌رو هستیم!» وطن‌پرست انتهای بخش اول گفت‌وگو خود را به نقد چپ‌زدگی ادبیات اجتماع‌محوری در ایران اختصاص داد. هرچند که این نکته تا آخر گفت‌وگو چندبار مورد اشاره قرار گرفت اما فرصت بسط و توضیح بیشتر آن پیش نیامد.

او با اشاره‌ای نقدوار به ریشه‌های چپ اجتماع‌محوری در ایران تاکید کرد که ارزشِ محوری این اقدامات باید «آزادی انسان» و نه مفهوم «عدالت» باشد که در گذشته مکررا مورد سوءاستفاده قرار گرفته است: «عنصر آزادی و انتخاب آزاد باید اصلی‌ترین ارزش توسعه اجتماع‌محور باشد. هر مدلی که آزادی انسان و حق انتخابش را محدود می‌کند، اجتماع‌محور نیست».

توسعه اجتماع‌محور، کارگزار توسعه‌یافته می‌خواهد

«توسعه اجتماع‌محور نیازمند آدم‌هایی توسعه‌یافته است؛ حالا چه خود تسهیل‌گر و چه مدیر بالاسری او» این آخرین مدعایی بود وطن‌پرست در بخش اول صحبت‌هایش مطرح کرد. او توضیح داد: «توسعه بودن انسان توسعه یافته ممکن نیست. بخش عمده‌ای از نافهمی‌های ما از مفهوم توسعه اجتماع‌محور در دو سه دهه گذشته به این خاطر بود که افرادی که درگیر این حوزه بودند، افراد توسعه یافته‌ای نبودند.»

اقدامات اجتماع‌محور، هدف یا وسیله؟

روشنفکر صحبت‌های بعدی خود را با چارچوبی که در دور قبل پی‌ریزی کرده بود ادامه داد. به بیان او چه آن‌هایی که از شکست دولت به اجتماع‌محوری کشیده‌شدند، چه آن‌هایی که از ناتوانی دموکراسی در قدرت‌بخشیدن به مردم روی به برنامه‌های اجتماع‌محور آوردند، و چه آن‌هایی که به‌خاطر آرمان‌های توسعه (رفاه، توامندی، بهداشت و...) و یا آسیب‌های ناشی از آن (مشکلات محیط‌زیست، حاشیه‌نشینی و...) به اقدامات اجتماع‌محوری روی آوردند، طیف‌هایی از راست تا چپ را تشکیل می‌دهند. برای نمونه برخی به‌خاطر تحقق آرمان‌های توسعه از جمله سوادآموزی و بهداشت، اقدام اجتماع‌محور می‌کنند و برخی در منتهی علیه دیگر -مثل «پساتوسعه‌ای‌ها»- عملا می‌گویند باید بالکل پروژه توسعه را کنار گذاشت و به اجتماع‌محوری به‌عنوان هدفی در خود، توجه کرد.

این مدرس دانشگاه در توضیحات خود و برشماردن برخی از نقدهای وارد به رویکرد خنثی اجتماع‌محوری، با این مدل هم‌نظری بیشتری نشان داد: «جریان انتقادی اجتماع‌محور می‌گوید نباید به این مدل به‌عنوان چیزی خنثی و بی‌طرف نگاه کرد. برای نمونه آن‌ها می‌گویند شما اگر به مناسبات قدرت بی‌توجه باشید شاید در جایی دست به اقدام بزنید اما همان مناسبات را یک سطح بالاتر بیاورید؛ مثلا بهداشت اجتماعی را بهبود ببخشید [اما مناسبات قدرت مثل سابق باقی بماند].» او ادامه داد: «موضوع دیگری که برای ما خیلی آشنا است این است که به قصد کار اجتماع‌محور وارد جایی بشوید بعد قدرتمندها،‌ قدرتمندتر شوند؛ و صدادارها، صدادارتر» به بیان پیام روشنفکر رویکردهای انتقادی می‌گویند کارهای اجتماع‌محور خوب است اما باید این‌ها موضوعات و نقدها هم مدنظر قرار بگیرد.

وطن‌پرست اما پاسخ خود را به موضوع هدف یا ابزار بود اجتماع‌محوری این‌طور صورتبندی کرد: «من باور دارم که فرایند خودش نتیجه است. یعنی باور دارم اگر وارد اجتماعی بشوم و دو سال آنجا باشم و اگر فرم کار من درست باشد... حتی ممکن است بعد از دو سال به نتیجه کار خودم نرسیده باشم (مثلا بهبود شرایط یک تالاب) اما نفس بودن من آنجا خودش هدف است.» او در توضیح بحث خود تاکید کرد که فرم اجتماع‌محوری و مولفه‌های درون آن فارغ از هدف تصریح شده آن، یک اجتماع‌ را گامی به جلو می‌برد و آن را به جایی مناسب‌تر و توانمندتر تبدیل می‌کند و به ادبیات خود وطن‌پرست توسعه‌یافته‌تر تبدیل می‌کند (حتی اگر هدف تصریح شده آن اقدام به دست نیامده باشد).

چرا دانشجویان نیامدند؟

در بخش پرسش و پاسخ یکی از حاضرین با اشاره به وجود گروه «توسعه اجتماعی» در دانشکده علوم اجتماعی و عدم حضور حتی یکی از دانشجویان این گرایش در نشست حاضر ابراز تاسف کرد و آن را نشانه بسیاری بدی برای مباحث توسعه اجتماع‌محور در ایران دانست. این گفته که بحث اولیه وطن‌پرست مبنی بر راکد بودن بحث‌های نظری در حوزه اجتماع‌محوری قرابت زیادی داشت و باعث شد که یاسین وهابی، گرداننده جلسه نیز توضیحی در این خصوص بدهد.

جالب آن‌که توضیح وهابی نشان داد که وضعیت از آن‌چه به نظر یکی از سخنران‌ها و یکی از مخاطبین آمده بود تاسف‌آورتر است. او گفت که در طول چهار نشستی که تا به الان انجام شده، مکررا تلاش کرده با دانشجویان و گروه توسعه اجتماعی ارتباط بگیرد به نحوی آن‌ها را به این نشست‌ها ترغیب کند تا نوعی همکاری بین تسهیل‌گران میدانی (مخاطبان معمول این‌ بحث‌ها) و دانشجویان این حوزه به‌وجود بیاید که تا به آن زمان، موفقیت در این زمینه کسب نکرده است.

۲۱۶۲۱۶

کد مطلب 2164008

برچسب‌ها

داغ ترین های لحظه

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =

آخرین اخبار