در ایران، در رابطه با فیسبوک هم همچون باقی پدیدههای مدرن، افسانههایی هست؛ مثلاً این که تا مدتها تصور میشد با انتشار اثری در فیسبوک، کل 700 میلیون کاربر فیسبوک آن را میبینند! یا این که تصور میشد که فیسبوک اتاقکی شیشهایست که شما در آن هیچ چیز را نمیتوانید قایم کنید و همه شمارو با انگشت نشان میدهند و میگویند:«همونه ها!» هنوز هم کسانی هستند که از حضور با اسم خودشان در فیسبوک میترسند[نه فقط در ایران که در جهان!] و ترجیح میدهند شخصیت عوض کنند البته گاهی هم برای مچگیری! مثل خانمهایی که با اسم دیگر و عکس نامشخص یا حتی عکسی که در اینترنت سرگردان بوده، صفحهای باز میکنند و به سراغ همسر یا خواستگار خود میروند! فیسبوک میتواند گاهی خیلی خطرناک باشد، مواظب باشید!
در ایران، پیش از ورود دو وزیر مهم دولت روحانی به فیسبوک، این رسانه رسماً از خطوط قرمز محسوب میشد و برای نام بردن از آن از نام فیلمی که «دیوید فینچر» دربارهی زندگی مؤسس فیسبوک ساخت یعنی «شبکه اجتماعی»، استفاده میکردند. ورود وزیر امور خارجه و وزیر نفت به فیسبوک توانست کمی ترس کارمندان دولت را برای ورود با اسم اصلی خودشان به این «شبکه اجتماعی» بریزد اما همچنان خیلیها منتظرند ببینند که حضور در فیسبوک از فهرست امتیازات منفی در گزینشهای اداری حذف میشود یا نه.
فیس بوک کلاً دو نوع استفاده دارد: کافهای و رسانهای. کافهای متعلق به آدمهای عادیست که میخواهند در جمعی کوچک ، حداکثر صد نفره، با دوستانشان در جاهای مختلف ایران یا جهان اختلاط کنند. رسانهای مال آدمهاییست مثل ظریف و زنگنه که شناخته شدهاند و با راهاندازی صفحات فاقد محدودیت پذیرش مخاطب، میتوانند دیدگاهها و عملکردهای فردی یا ارگانیک خود را به قضاوت عمومی بگذارند.زنگنه به عنوان وزیر نفت از این نظر با «پسند» بیش از 19 هزار نفر از ظریف جلوتر است اما صفحه ظریف به عنوان وزیر امور خارجه، با «پسند» بیش از 7 هزار، بازتاب رسانهای و جهانی بیشتری داشته.[بعدالتحریر: دوستی نشانی صفحه دوم ظریف را داد که بیش از 163 هزار «پسند» داشت اگر دوستانی نشانی صفحات دیگری هم دارند خوشحال میشوم که همین جا اطلاع رسانی کنند.]
فیسبوک البته به رغم تمام امکانات و رویکردهای فراملیاش ، اعتیاد هم هست. شنیدن جملهی« توی دو هفته اخیر فقط دو بار رفتم فیس،اونم فقط ده دقیقه!» از کسانی که سالها بیش از 10 ساعت از روزشان را در فیسبوک بودند، این روزها طبیعیست و جایگزین جملههای پیش از ظهور فیسبوک شده جملاتی مثل «تو دو هفته اخیر فقط دو نخ سیگار کشیدم، دارم ترک میکنم!». در خارج از مرزهای ایران، فیس بوک توسط بسیاری از شرکتهای بزرگ، در ساعات اداری فیلترینگ داخلی شده تا از هدر رفتن نیروی مولد و ساعت کاری مفید پیشگیری شود اما در ایران، به رغم محدودیتهای عمومی، استفاده از آن حتی در خیابان و مترو و بیآرتی هم توسط موبایل رایج است. به نظر میرسد ایرانیها خیلی سریع روابط سنتی دید و بازدید را به فیسبوک انتقال دادهاند!
نظر شما