نقد شعار مرگ برآمریکا و علوم اسلامی سازی / داوری اردکانی: آیا من مسئلهٔ انقلاب فرهنگی را به مردم ایران بدهکارم؟ / نگارش 80 کتاب در نقد وضع موجود

در زمان عضویت در شورای انقلاب فرهنگی یکی دو کار کوچک اما مؤثر کرده ام که کدورت روزگار مانع توجه به آن ها شده است. یکی اینکه در مقاله ای به نقد شعار «مرگ بر آمریکا» و شعاری شدن کاروبار کشور و آثار و نتایج آن پرداختم. متأسفانه شعار چندان قدرت دارد که همه چیز و حتی فلسفه را در حیطه قدرت خود می خواهد. کار دیگرم پایان بخشیدن به سودای علم دینی و اسلامی کردن علوم انسانی و اجتماعی بود که متأسفانه در نظر اصحاب این علوم مورد اعتنا قرار نگرفت.

گروه اندیشه: عملکرد شورای انقلاب فرهنگی، در ابتدای انقلاب در تعطیلی دانشگاه ها و تصفیه استادان، کماکان مورد بحث جدی است. اخیرا  دکتر رضا داوری اردکانی این فیلسوف ایرانی در کانال خود مطرح کرده اند که «همکار محترمی نوشته اند من شفاف سازی انقلاب فرهنگی را به مردم ایران بدهکارم.» به عبارت دیگر همکار دکتر داوری در متنی انتقادی از ایشان خواسته است درباره عضویتش در شورای انقلاب فرهنگی «شفاف‌سازی» کند. دکتر داوری نیز ضمن بی‌اهمیت دانستن این موضوع در مقایسه با مشکلات اصلی کشور، بر این نکته تأکید می‌کند که نگرانی‌های مردم فراتر از مسائل شخصی افراد است. با این همه در ادامه به دو اقدام خود در زمان عضویت خود در این شورا اشاره می کند: نقد شعار «مرگ بر آمریکا» و مخالفت با طرح اسلامی کردن علوم انسانی و اجتماعی.

داوری اردکانی این انتقادات را ناشی از "انتزاعی دیدن امور"، "نداشتن پرسش‌های اساسی" و "بی‌عملی" می‌داند. او با تأکید بر اینکه همواره زندگی یک دانشگاهی ساده داشته و نزدیک به هشتاد کتاب در نقد وضع موجود منتشر کرده ، می‌گوید که مشکلات کشور ریشه در "عدم تفکر" و "خودآگاهی" دارد. در نهایت، نویسنده پرسش‌های منتقد را به چالش می‌کشد و او را به فکر کردن درباره عملکرد صد سال اخیر علوم انسانی در ایران و لزوم خودآگاهی و خردورزی دعوت می‌کند. پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی در زیر از نظرتان می گذرد:

**** 


همکار محترمی نوشته اند که من شفاف سازی انقلاب فرهنگی را به مردم ایران بدهکارم.

مراد از شفاف‌سازی به درستی معلوم نیست. احتمال می ده‌ که ایشان می‌خواسته‌اند که بعضی از سوءتفاهم‌های موجود کم شود. اما اگر مقصود این است که باید به مردم بگویم که چرا عضو شورای انقلاب فرهنگی بوده‌ام، مردمی که این همه درد و گرفتاری دارند نگران چنین امر جزئی شخصی بی اهمیتی نیستند. وانگهی بدهکاری‌های من و امثال من به ایران و مردم ایران چندان است که این قبیل شفاف سازی ها در جنب آن وزنی ندارد. 

مع هذا، به حکم رعایت ادب عرض می کنم در زمان عضویت در شورای انقلاب فرهنگی یکی دو کار کوچک اما مؤثر کرده ام که کدورت روزگار مانع توجه به آن ها شده است. یکی اینکه در مقاله ای به نقد شعار «مرگ بر آمریکا» و شعاری شدن کاروبار کشور و آثار و نتایج آن پرداختم. متأسفانه شعار چندان قدرت دارد که همه چیز و حتی فلسفه را در حیطه قدرت خود می خواهد. کار دیگرم پایان بخشیدن به سودای علم دینی و اسلامی کردن علوم انسانی و اجتماعی بود که متأسفانه در نظر اصحاب این علوم مورد اعتنا قرار نگرفت. آنچه به آن کمتر توجه داریم این است که کار جهان با تنزه طلبی اصلاح نمی شود.

پنهان کردن دست ها از ترس آلوده شدن و بزرگ شمردن لغزش های کوچک دیگران برای سرپوش گذاشتن بر بی عملی خود هنری نیست. من هم چیز پنهانی ندارم که شفاف سازی کنم و همیشه زندگی ساده یک دانشگاهی داشته و همه عمر در کارتحقیق بوده ام. آیا نوشتن هفتاد- هشتاد کتاب که بیشتر آن ها در نقد وضع موجود است، هیچ اهمیت ندارد؟ شاید همه بازخواست ها به این برمی گردد که با فلسفه زندگی کرده ام و خوشحالم که در روزگار فروبستگی و غلبه شعار بر زبان و خرد، و تیرگی افق آینده، در پی یافتن مسائل و طرح آن ها بوده ام. کشور ما مشکل بسیار دارد و چون ما به آن مشکل ها فکر نمی کنیم، آنها شناخته و رفع نمی شوند. بهانه گیری از یکدیگر هم غالبا ناشی از پرسش نداشتن و فراهم ساختن نوعی مشغولیت برای خویش است. 

همکار محترم، آنچه باید شفاف سازی شود گرفتاری در دام اوهام و ساده بینی و بدگمانی و زودباوری و ابتلای شعور سیاسی به آنهاست. به عبارت دیگر، مشکل بزرگ، انتزاعی دیدن امور و اشتباه مهم با غیرمهم، و اساسی با عارضی و اتفاقی، و نداشتن پرسش و مسئله، و بی‌رغبتی‌مان به درک شرایط موجود و امکان های علم و عمل است.

ما هرگز از خود نپرسیده ایم که در یکصد سال اخیر در علوم انسانی و سیاسی و اجتماعی چه کرده ایم و چه به دست آورده ایم و به روشن شدن کدام وضع پیچیده و رفع چه مشکلی کمک کرده ایم. در شرایط کنونی لازم است که به حدود دانایی و توانایی خود و نیازمندی بیشتر به خرد بیاندیشیم. بدون این خودآگاهی هیچ راهی برای بهبود وضع کشور و زندگی مردم گشوده نمی‌شود. این را هم باید دانست که هرچه بر هر شخص و قوم و کشوری می رود به فهم و خردی که دارند بازمی‌گردد.

سوالی که از محضر استاد بزرگوار دارم این است که شما چند دهه مسئول بودید در آن نهاد، مگر شما را برای تحقق این دو هدف آنجا منصوب کردند؟ اگر اهداف شما با اهداف آن نهاد مغایرت داشته چرا طی همان چند دهه با صداقت اختلاف خود را توضیح ندادید و استعفا ندادید؟

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2116375

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 23
  • نظرات در صف انتشار: 38
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۲۳:۴۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۶
    1 0
    بسیار عالی. ولی به نظر می رسد باید خیلی قوی تر از این حرف ها ایستادگی می کردید.
  • IR ۰۰:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    7 1
    در باره مخالفت با اسلامی سازی علوم و این که چه کسانی دخیل بودند هم توضیح می دادید
  • IR ۰۲:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    5 0
    به هر حال به نظر می رسد آن وضعیت تماما خسران و ورشکستگی اگر نباشد زیان فاحشی برای کشور بوده است. آقای داوری هم که بااولویت خودش یکی از شریکان اندیشه درشروع کار بخصوص دانشگاها بوده است حتما باید پاسخگوی شراکت وعملکردش باشدالبته کارهای ۷۰ تا ۸۰ کتاب نقدولو دیر قابل تقدیر است ولی مردم هم حق دارند بیشتر در باره آن ماجراهای حساس بدانند.
  • IR ۰۲:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    5 0
    به طور مشخص اگر بگویند کدام آثارشان بیشتر به نقد فضای موجود می پردازد، و کدام را قوی تر از همه می دانند شاید بهتر می بود.
  • IR ۰۲:۳۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 0
    این همه برای اسلامی سازی کتاب های مدارس و دانشگاه ها تلاش شد. به خصوص در دوره تحصیل تا دبیرستان خیلی جالبه که کمک درسی ها که هیچ شباهتی به کتاب های رسمی مدارس ندارند، برای یادگیری درس ها مهم تر هستند. یعنی چه ؟ آموزش و پرورش هم ملت رو مسخره کرده.
  • IR ۰۲:۳۶ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 0
    کسی نمی گه شعار مرگ بر آمریکا ندن. ولی چرا به حل مسایل کشور و توسعه آن نپرداختند.
  • IR ۰۳:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 1
    توجه به همین دو عمل نا صواب نشان می دهد نظام یک پارچه نبوده. ولی نباید شرایط نادیده بگیریم که مردم هم همین شعارها را می خواستند.
  • IR ۰۴:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    4 1
    البته کشوری که مهندسانش به جای فیلسوفانش برنامه ریز و تصمیم گیر بشوند آخر و عاقبت همین می شود.
  • احمد IR ۰۵:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    7 0
    فعلا که شعار دادن شده نون دونی . حتی فحش کارسازتره چرا؟ چون یک جایی دستت بند میشه و خلاصه نونت تو روغنه
  • IR ۰۵:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    6 0
    هر انقلابی که به این مسایل روی بیاره، آخر و عاقبت اش همیه
  • IR ۰۶:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 0
    به هر حال هرچند آن هایی هم که این کارها را می کردند بعضا نیت های خوبی داشتند، ولی همان نیت های خوب فرش قرمز برای ورود این همه بحران ها شد.
  • IR ۰۷:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    3 0
    سلام . معلومه که آن روش ها غلط بوده. ولی باز هم خوبه که دکتر اردکانی صادقانه این مسایل را مطرح می کنه. درود بر این استاد توانمند. وقتی عاقلان در سیاست گذاری ها جایی نداشته باشند کشور به این روز می افتد.
  • IR ۰۷:۳۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 6
    برخی می خواهند بگویند که شعار مرگ بر آمریکا کار چپی و توده ای ها بوده. اولا چپی و توده ای خودشون هستن. آمریکایی که این همه جنایت کرده، در ایران علیه دکتر مصدق کودتا کرده، بریم برایشان طاق نصرت هم بزنیم چطوره؟ همه مردم یک صدا مرگ بر آمریکا می گفتن. حالا اگر اوضاع عوض شده به مردم انگ نزنین.
  • IR ۰۷:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    1 0
    وجود یک انسان متعادل گاهی باعث جلوگیری بعضی از خسارات بیشتر می‌شود . همین که ایشان آن جا بوده باید منتظر بمانیم ببینیم تا چه اندازه برای جلوگیری از عملکرد مضر مفید به فایده بوده اند.
  • IR ۰۸:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 0
    خدا عمرت رو طولانی بکنه. این بخش از خاطرات خودتان را بنویسید تا در رسانه ها منتشر بشه.
  • IR ۰۸:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    4 3
    البته این شعار باعث می شه که به مردم یک کشور بر بخوره. ولی واقعا الآن که هر غلطی بخواهند در جهان می کنند. این حرف ها که لیبرالیسم آزادیبخش است ببینید در غزه چه کردند.
  • IR ۰۸:۳۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    0 0
    استاد هنوز بسیاری نمی دانند خلاف جریان آب حرکت کردن چقدر مشکل است. باز هم خسته نباشین و خدا قوت. از ابتدا در راستای سیاست های پوپولیستی و عوامگرایی حرکت نکرده ای
  • محمد رضا IR ۰۸:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    3 0
    البته همه ما خودرا مبری می‌دانیم درحالی که ما غیر از آبادکردن کشور که خودرا شریک می‌دانیم باید در ایجاد مشکلات هم سهیم بدانیم و خود سانسوری نکنیم واین می‌شود شفاف سازی .
  • IR ۰۹:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    4 1
    ولی آمریکا دارای ماهیتی که همه کشورها رو وادار می کنه تا وارد مدار دشمنی بشوند. هرچند اشتباه است که به میدان او برویم. ولی بی تجربگی انقلابیون اول انقلاب به شعارزدگی دامن زد.
  • IR ۰۹:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    5 1
    مرگ برآمریکاتنهایک شعارساده نبود بلکه نهاینه کردن نفرت ازغرب برای راهگشایی برای نفوذوسلطه شرق بودکه خیلی موفق هم عمل کرد ونتایجش امروزه باوابستگی همه جانبه به شرق قابل رویت است.
  • صادق IR ۱۰:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    4 1
    انشاالله بشریت درسراسرایران به عصری برسدیاتوسط بزرگان به رشداخلاقی برسد تا جایی که مرگ هیچ کسی راآرزونداشته باشد شعارمرگ برامریکاووووآرزوی مانباشد
  • IR ۱۱:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    1 1
    واقعا دمت گرم. پاراگراف آخری جان کلام و لب مطلب بوده و هست و خواهد بود
  • IR ۱۱:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۷
    2 0
    علوم انسانی تماما غربی بوده است و اساتید کشور ما کوتاهی های زیادی در ارتقا به علوم انسانی داشته اند مؤلفان کتاب های درسی دبیرستان و دانشگاه بسیار مقصر هستند