گروه اندیشه: ارائه شده، یک تحلیلی علمی در مورد اهمیت حیاتی و استراتژیک حفاظت از میراث فرهنگی ایران برای بقا، هویت ملی، امنیت و توسعه آینده کشور است. دکتر محمدرضا صالحی پور عضو هیات علمی دانشگاه تهران در مقاله خود منافع و بایدهای حفاظت از میراث فرهنگی در حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد. او با تأکید بر جایگاه ایران به عنوان "کهنترین تمدن بشری" و "کشور مادر" در تاریخ جهان، استدلال میکند که حفاظت از میراث فرهنگی (ملموس و ناملموس) برای ایران یک ضرورت مضاعف است که ابعاد فراملی و جهانی دارد. نویسنده در مقاله خود یک هدف اصلی را تعقیب می کند؛ و آن این است که برای توسعه کشور و افزایش تاب آوری در حوزه خوداگاه و ناخودآگاه جمعی، حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باید در دیدگاه خود نسبت به میراث فرهنگی یک «تغییر پارادایم جدی» ایجاد کند و آن را نه یک موضوع تزیینی، بلکه هستهی وجودی، حافظه تاریخی، و سرمایه استراتژیک برای منافع ملی بداند.
او از این منظر به میراث فرهنگی به عنوان عاملی در جهت تقویت هویت ملی و همبستگی اجتماعی اشاره می کند. تا جایی که توسعه با کمک میراث فرهنگی، علاوه بر ارزش افزوده مناسب، قادر است به حفظ هویت و تقویت روزافزون حافظه ملی مبادرت کند. زیرا میراث فرهنگی هسته وجودی ملت ایران و حافظه تاریخی آن است. حفظ آن مانع از فراموشی تاریخی شده و به ملت کمک میکند تا جایگاه گذشته و پتانسیل آینده خود را بشناسد. حس "یک ملت بودن" و "روح جمعی" را تقویت می کند و در زمان بحرانها، با ایجاد یک ناخودآگاه جمعی (به نقل از یونگ)، ایستادگی روانی جامعه را بالا می برد. از نظر صالحی پور میراث فرهنگی، به عنوان قدرت نرم حافظ امنیت ملی است. نمادها و اسطورههای ملی، انرژی روانی مقاومت در برابر فشارهای خارجی (مانند جنگ ۱۲ روزه) را تقویت میکنند. حفاظت حداکثری از میراث، به کشور اجازه میدهد تا در «جنگ روایتها»، روایتی حقیقی و قدرتمند از تمدن ایرانی را به جهانیان عرضه کند و قدرت ملی را افزایش دهد (پاسخ به ادعاهای تفرقهافکنانه هژمون سابق). این مقاله در زیر از نظرتان می گذرد:
****
میراث فرهنگی بهعنوان داشتههای تاریخی که در دو وجه ملموس و ناملموس، با گذر از دوران گذشته بر نسلهای پیشین، به نسل فعلی رسیده و باید با هدف بقا، تداوم و توسعه یک ملت، به نسلهای آینده سپرده شود، در تمامی کشورهای جهان دارای اهمیت ویژهای است. از این رو آنها با تلاش وافر ، بهخوبی از مواریث ملی و محلی خود حفاظت کرده و می کنند. در حیطه ایران موضوع حفاظت از میراث فرهنگی، اهمیت ویژهتری مییابد زیرا ایران کشوری است که با داشتن نزدیک به یک میلیون مکان تاریخی، بهعنوان کهنترین تمدن بشری، یکی از اولین دولت- ملتهای تاریخ را شکل داده، اختراعات بسیاری را برای نخستین مرتبه به بشریت عرضه کرده و تأثیرگذاری زیادی بر تاریخ تمدن در عرصههای جهانی و منطقهای داشته است.

نمونه این تأثیرگذاری عمیق بر تاریخ جهان، بنابر گفته دکتر زیگیرید هانکه در کتاب فرهنگ اسلام در اروپا، شکل گرفتن بنیان معماری گوتیک در قاره اروپا بهواسطه اقتباس از معماری مسجد جامع اصفهان است. بنابراین به عنوان یک کشور مادر در تاریخ جهان، صیانت از داشتههای تاریخیمان، ضرورتی است که نهتنها وجه درونی، بلکه پیوستار تاریخ منطقه و جهان را تکمیل مینماید. این نکته، موضوعی است که باید مورد توجه مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. حاکمیت کشور باید درنظر داشته باشند که حفاظت از میراث فرهنگی کشورمان، در دو بعد قبل و بعد از اسلام، دارای ابعاد و منافع گوناگونی است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
- میراث فرهنگی هسته وجودی و حافظه تاریخی ملت ایران است. حفظ این میراث کمک میکند تا به فراموشی تاریخی دچار نشویم، بدانیم چه بودیم و میتوانیم به چه جایگاهی دست پیدا کنیم. موضوعی که خود را در مواردی همچون مکانهای تاریخی، آیینها، صنایعدستی، هنر و معماریمان متبلور میسازد. این احساس اتصال تاریخی و توسعهای که ملت ایران در طی اعصار مختلف بدان دست یافته است، راهنمایی خواهد بود برای کمک به توسعه آینده زیرا با تقویت خودآگاهی تاریخی، تجارب حاصل از تلاشهای فیزیکی و ذهنی خلاقانه ایرانیان گذشته را در اختیارمان قرار میدهد.
- نگهداری حداکثری از میراث فرهنگی کشور در هر دو وجه ایرانی و اسلامی آن، کمک میکند تا حس "یک ملت بودن" و "روح جمعی" در جامعه ایرانی تقویت شود. این امر بهخصوص در زمان بحرانها، با دوری از القای مفاهیمی مثل خودی و غیرخودی، به بقا و تداوم ماهیت و هویت سرزمینمان کمک بسیار زیادی مینماید. در این زمینه کارل یونگ اشاره دارد که هر ملت ناخودآگاهی جمعی دارد که در قالب ریشههای فرهنگی شکل گرفته است. زمانی که آن ملت در معرض تهدید قرار بگیرد، این ریشهها در قالب یک آگاهی جمعی، ایستادگی روانی آن را تقویت مینمایند.
- نمادها، یادمانها و اسطورههای ملی میتوانند در مواردی از قبیل جنگ، انرژی روانی مقاومت در برابر فشارهای خارجی را در جامعه تقویت نمایند، زیرا الگوهایی را در اختیار مردمان ایرانی قرار میدهد که ایثار و گذشتن از خود را برای پایدار ماندن کیان کشور یادآوری مینمایند. موضوعی که میتواند بخشی از معنای زندگی شهروند ایرانی را در پاسداری از خاک وطن تعریف کند.
با مدنظر قرار دادن این موارد به نظر میرسد که نیاز است تا حاکمیت به حفاظت از میراث فرهنگی کشور اهتمام ویژهتری داشته باشد. حتی لازم است در نگاه برخی مسئولین، یک تغییر پارادایم در این حوزه صورت گیرد زیرا این موضوعی است که منفعت آن، به شکل مستقیم و غیرمستقیم خود حاکمیت را تحت تأثیر قرار خواهد داد. نمونه این مورد در جنگ ۱۲ روزه نمایان بود جایی که استفاده از ظرفیت رخدادها، شخصیتها و اسطورههای تاریخی ملت ایران، به حاکمیت کمک نمود تا بتواند مقتدرانهتر در مقابل تجاوز خارجی مقاومت نماید.
درواقع جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از ظرفیت مواریث ملی که پیروزیهای تاریخی ایرانیان بر مهاجمان را یادآوری مینمود، در قالب بهره بردن از قدرت نرم فرهنگی که همه مردم را دورهم جمع کرده بود، توانست بیشینهسازی اثربخشی قدرت سخت نظامی را محقق نماید. با توجه به مواردی که در بالا بدان اشاره شد نیاز است تا حاکمیت این نکات را مدنظر داشته باشد:
- ایرانیان از مردمانی هستند که به معنای واقعی کلمه از چند هزار سال پیش، ملت ایران بودهاند. آنچه امروزه هژمون نظامِ تکقطبیِ سابق، آن را نمیپسندد و ما را کشوری میداند که تشکیل یافته از چند قبیله است و بهراحتی قابل تجزیه. تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه، ایران را دولت- ملت نمیداند، سابقه تمدن سازی ما را زیر سؤال برده و تمدن ما را تا زندگی قبیلهای در قالب فرهنگهایی بدوی، تقلیل داده است. از آنجا که طبق گفته اندیشمندان حوزه ژئوپولیتیک، گفتمان امنیتی امروزه، در قالب جنگ روایتها نمایان میشود، بنابراین حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باید تلاش نماید تا با حفاظت حداکثری از میراث فرهنگی کشور، بتواند روایتی حقیقی از تمدن ایرانی را به جهانیان عرضه کند و بزرگی آن را در عرصه منطقهای و جهانی برجسته نماید. موضوعی که قدرت ملیمان را افزایش خواهد داد.
- دمیدن روح وطنپرستی نیاز به ابزارهایی تاریخی دارد که ملت ایران از دیرباز با آنها آشنا بوده و نفوذ زیادی در ذهن و قلب ایرانیان دارند. یکی از بهترین گزینهها در این زمینه، استفاده از میراث فردوسی بزرگ یعنی شاهنامه فردوسی است. مواریث اینچنینی از این جهت ارزشمند هستند که هم بُعد ایرانی بودن و هم بُعد اسلامی بودن جامعه ایرانی را مورد توجه قرار داده و میتوانند همزمان این دو را تقویت نمایند. دو بعد تمدنی که ملت ایران در طول تاریخ همیشه هر دو را گرامی داشته و هیچگاه یکی را در مقابل دیگری قرار نداده است.
- نیاز است تا حاکمیت این نکته را به شکل جدی مدنظر داشته باشد که عبور از پیچهای تاریخی و همراهی مردم با حاکمیت در این زمینه، نیاز به تابآوری روانی در سطح ملی دارد و در این زمینه بزرگداشت تمامیت میراث فرهنگی مشترکمان، میتواند کمک شایان توجهی نماید. دلیل میتواند این موضوع باشد که مواریث تاریخی ملموس و ناملموس کشور، الگوهای تاریخی خواستن و توانستن ملت ایران را برای ایشان به نمایش میگذارند.
- در زمینه موضوع توسعه و نگاه به فردای ایران زمین نیز باید این نکته را یادآور شد که توسعه امروز، نباید توسعه دیروز پدرانمان را تخریب کند. به عنوان مثال توسعه قطار شهری در شهر اصفهان، نباید به قیمت تخریب بناهای میراث جهانی این شهر منجر شود. بناهایی که آفرینش آنها در روزگار خود، احتمالاً بسیار اندیشیده شدهتر از برخی پروژههای ناپایدار توسعه در روزگار کنونی بوده است. لازم است تمامی طرحهای عمرانی، حفاظت از بافتها و داراییهای تاریخی کشور را درنظر بگیرند. داشتههایی که ارزشهای میراثی فراوانی را در دل خود جای داده و میتوان با بررسی پیچیدگیهای وجودیشان، بسیاری از توجهات و دستورالعملهایی را که طرحهای توسعه در جامعه امروزی بشری به آنها نیاز دارند، از دلِ پیکره و روح حاکم بر این بناها استخراج کرد.
بیشتر بخوانید:
شهید باقری می گفت حاکمیت، جامعه پیچیده ایران و جهان را درک کند / قدرت نرم؛ زبان فارسی۴۰% ریشه زبان ترکیه / برگزاری جشن عید نوروز توسط ۳۰۰ میلیون نفر
رئیس جمهور چین: ایرانیان، ملت واقعی هستند / مردم جهان مشتاق دیدار از «ایران تنها» در برابر ناتو، آمریکا و اسراییل/ سیاست، مهمترین عامل توسعه گردشگری
تمایز علمی میان «هسته سخت» و «نظام سیاسی»
صدا و سیما نگذاشت همبستگی ملی ایجاد شود/ تنهایی استراتژیک ایران در جنگ ۱۲ روزه / جامعه ایران"جنگطلب نیست" و خواهان "آرامش" است
عملیات شناختی غافلگیر کننده مردم علیه عملیات غافلگیری اسراییل / ایران اینترنشنال و ملی مذهبی های بریده، پیشقراولان رسانه ای حمله اسراییل به ایران
۲۱۶۲۱۶
نظر شما