در دو دهه آغازین قرن بیست و یکم با ظهور موبایل که محمل اصلی شبکه های متفاوت اجتماعی است، نیازهای مختلف فکری انسان امروز در دسترس عموم قرار داده شده است به گونهای که با جستجوی هر واژه میتوان اطلاعات لازم را به چنگ آورد. سرعت ارتباطات و مراودات و نبود زمان در سمینارها و مجامع دانشگاهی ارائه همین اطلاعات بستهبندی شده، ساده و در عین حال جذاب را به مخاطب امکانپذیر ساخته است.
از طرفی تکنولوژی برجسته و پیش رونده، حافظه آدمی را تقریبا مختل و وابستگی ویژهای را به اسباب و وسایل تکنیکی ایجاد کرده است که سخنان پیچیده عمیق و ادراکی را برنمیتابد. در چنین موقعیتی "فلسفه" چگونه قادر است همچنان موجودیت حضور را اثبات و به تاثیر و تاثر در جامعه بپردازد؟
روشن است که موقعیت فلسفه در جهان کنونی بهغایت متزلزل است به گونهای که حتی اگر بخواهد از چنبره تکنولوژی و ارتباطات پیچیده امروز برهد، چارهای جز پیوستن به جریان اطلاعات و ارتباطات در بستر حوزههای بصری و شنیداری ماهوارهای ندارد. در این صورت باید همه چیز "ساده" و در قالب "سرگرمی" بیان و ارائه شود. آیا فیلسوفان قادرند چنین کنند و در صورت چنین اقدامی، آیا این حرکت خود در تداوم اهداف و عملکرد ماهوارهها و تلویزیونی که هدف اصلیشان سادهانگاری و سرگرمی است، نیست؟
شاید اکنون فیلسوفان زندگی که به موضوعهای عینی و ملموس گرایش دارند شانس بیشتری برای ابراز وجود بیابند. نکتهای که فلاسفه اغلب از آن به عنوان نکته منفی یاد میکنند و پیشتر در تاریخ فلسفه نیز این خصیصه مذموم تلقی شده است. نمونهاش جرج زیمل جامعهشناس شاخص و صاحبفکر آلمانی است که سالها در ارتقای مرتبه دانشگاهی او اخلال شد. دو دلیل عمده تاخیر استادی جرج زیمل چنین عنوان شد: ماهیت آثارش در موضوعات کم اهمیت مثل مد، زندگی روزمره، سبک نگارش بذلهگویانه، نقلقولهای بدون منبع و اجتماعی بودن مطالب. از طرفی استادان دانشگاه در انتقاد از آثار زیمل او را ژورنالیست میدانستند و میگفتند دارای هوش مخرب و نه سازنده است و این در حالی است که زیمل با ماکس وبر و تونیس انجمن جامعهشناسی آلمان را تاسیس کرد و کتاب "فلسفه پول" او مبنای کتبهای "سرمایه" مارکس و اخلاق پروتستانی وروح سرمایهداری مارکس وبر شد.
بزعم زمیل، ازدواجهایی که به دلیل "پول" صورت میگیرد به اختلال ژنتیکی منجر میشود و زوال نژادی میآورد. او معتقد بود اساساً با پول جامعه مدرن شکل یافته است. زیمل بالاخره در سال ۱۹۱۴ در دانشگاه استراسبورگ "استاد" شد.
به تعبیر آدرنو، جرج زیمل فلسفه را به سمت سوژههای ملموس و مسائل عادی روزمره و خرد سوق داد. نکتهای که میتواند بهعنوان راهحلی برای مانایی فلسفه مورد تامل قرار گیرد. چراکه اکنون رسانهها و ماهوارهها نحوه دریافت بشر را از جهان شکل میدهند.

تردیدی نیست که طلوع ماهوارههای مخابراتی و تلویزیونی که مهمترین ویژگی آنها ایجاد سرگرمی و با سرعت فزاینده و تنوع و در عین حال سادگی مفاهیم روزمره است، به تودهای شدن جریان اطلاعات علمی و بهخصوص فلسفی کمک کرده است.
کد خبر 792790
نظر شما