در شکایت از میهمانان بخش بین‌الملل و لزوم جایگزینی گوید:
شاکی شده بد، ز چرخ گردون
این عاشق سر به‌راه مجنون
گردیده دلش هزار پاره
از دست رئیس جشنواره
یک ذره نمی‌کند توجه
تا چند تساهل و تسامح!
بین‌الملل است این؟ عجیب است
این واقعه واقعاً غریب است
من نه، همه اعتراض دارند
یک بخش دگر نیاز! دارند
این قوم که میهمان مایند
از نادره مردم کجایند
یک چهرة آشنا ندیدیم
یک دست گره‌گشا ندیدیم
باید که میان پارک باشه
مهمان عزیز «مارک باشه»
نامش به صحیفه هنر کو
سرکار «سمیح کاپلان اغلو»
آمد ز چه قوم یا قبیله
آقای «روبرتو استابیله»؟
آمد ز کدام کشور آقا؟
«مایکل اولاسیرگویی» آیا؟
آمد ز جهان کهنه یا نو
فرضاً «نیکلا مارجینیانو»؟
زد واقعاً از کجا به ما فاکس
استاد بزرگوار «پل‌کاکس»؟
ای قوم بیاورید فی‌الفور
بهر دل ما دمی «دمی مور»
باور بکنید مرده مجنون
در حسرت وصل «شارون استون»
آن‌کس که مرا به او نیاز است
این خانم «کامرون دیاز» است
آن‌کس که همیشه در قبولی‌ست
این خانم «آنجلینا جولی»ست
دارند هزار شخص چون من
در دل هوس«اما ترومن»
کو صاحب آن دو چشم و ابرو
پس خانم«جینفر لوپز» کو؟
حتی سه چهار شخص را هم
باید که عوض کنیم با هم
این نکته که گفتم این‌چنین است
باید که عوض شوند از این دست
فرضاً این «کاظم بلوچی»
با خانم «مونیکا بلوچی»
صادر بشود سه تا «شکیبا»
جایش بدهند یک «شکیرا»
از بس که غریبه بود اسامی
این شاعر تالی نظامی
هم سکته خودش نمود، هم وزن
کم کرد چهارصد گرم وزن
این بی‌‌هنری به من ببخشید
زین واقعه واقعاً ببخشید
نظر شما