نیما حسنی‌نسب

قضاوت‌ درباره فیلمی که مضمون پیچیده و چندلایه‌اش اصلاً درباره "قضاوت‌"‌کردن است، کار ساده‌ای نیست. اتفاق‌ عجیب، نادر و منحصربه‌فرد جشنواره بیست‌وهفتم درست در همین‌جا شکل می‌گیرد و رخ نشان می‌دهد. بعد از چند روز گفتن و شنیدن، چند روز نوشتن و خواندن درباره این‌که ما (یعنی منتقد و نویسنده سینمایی) تا کجا و چقدر و چگونه حق و امکان و اجازه قضاوت‌کردن درباره کارها و آثار دیگران را داریم، ناگهان این نکته از دل یک فیلم و از پس پرده سینما بیرون آمد و همه‌مان را شگفت‌زده و مبهوت رها کرد.

هیچ سالی تا به امروز به یاد نمی‌آورم که بحث داوری و قضاوت درباره فیلم‌ها تا این اندازه جدی، پرحرف‌وحدیث و جنجالی شده باشد. روزنامه‌ها و ویژه‌نامه‌های این روزهای جشنواره را که مرور کنید، به نکته کلیدی و به رمز و راز گوهر نهفته در پس ظاهر ساده «درباره الی ...» می‌رسید. سینما به شکلی معجزه‌وار باز هم در یکی از عجیب‌ترین اشکال ممکن نشان داد که خودبازتابنده‌ترین و افشاگرانه‌ترین رسانه و هنری‌ است که ما آدم‌های امروزی در اختیار داریم تا در این آینه شفاف چهره‌های مختلف خودمان و دیگران (چه فرقی می‌کند؟) را ببینیم و بعد که همه‌چیز تمام شد و پرده فرو افتاد، ارزش‌گذاری‌اش کنیم و داوری و نظر و (باز هم تکرار می‌کنم) "قضاوت‌"‌مان را درباره چیزی که دیده بودیم در معرض نقد و داوری بقیه قرار بدهیم. این پیچیده‌ترین نکته‌ای‌ است که «درباره الی ...» را در جشنواره امسال به اتفاقی تکرارنشدنی تبدیل می‌کند و بر ماندگاری‌اش مهر تأیید می‌زند.

تکرار مکررات است نوشتن درباره «درباره الی...» با این اسم بامسما که مثل خود فیلم همان‌قدر ساده به نظر می‌رسد که پیچیده و آن سه نقطه‌ پایانی که این اسم ساده را تا فرسنگ‌ها دورتر از ‌چیزی که درباره‌اش تصور می‌کردیم امتداد می‌دهد، جلو می‌برد و همچنان مبهم و رازآمیز و بی‌پایان نگهش می‌دارد. تکرار مکررات است تعریف‌کردن از «درباره الی ...» و توصیف ویژگی‌ها و قابلیت‌های سینمایی‌ کم‌نظیرش در میان تولیدات سینمای ایران و تشریح و تحلیل دلایل این تمایز و تفاوت. این‌ها را این روزها حتماً آن‌قدر خواهید خواند و خواهید شنید که ترجیح می‌دهم عجالتاً از این روند پرشتاب و رقابت پرسرعت بر سر توضیح و توصیفشان دست بکشم و بگذارم تا زمان، خودش موقع و امکان داوری سینمایی درباره فیلم را  فراهم کند. چیزی که تصور می‌کنم تکرار مکررش لازم و واجب است و جایش میان این‌همه تعریف و تمجید به‌حقی که این روزها نثار کیفیت فیلم و فیلم‌ساز و تک‌تک عوامل یکه‌اش می‌شود خالی‌ است، اشاره به همین قابلیت خودبازتابنده و افشاگرانه‌ آن است.

«درباره الی ...» در سالی به جشنواره فجر آمد که همه مشغول قضاوت‌کردن دیگران بودیم. عده‌ای داوری فیلم‌ها و سازندگانش را بر عهده گرفته بودند و گروهی درباره این داوری‌ها و ارزش‌گذاری‌ها قضاوت می‌کردند و می‌کنند و خواهند کرد. لحظه‌ای به این موقعیت فرضی فکر کنید که «فیلم‌های جشنواره» همان الیِ فیلم «درباره الی ...»" هستند و هرکدام از ما که این روزها به‌قدر فضا و فرصت و امکانی که در اختیارمان بود، در مورد «فیلم‌های جشنواره» گفتیم و نوشتیم، همان «هم‌سفران و شخصیت‌های دیگر» فیلم هستیم. تازه حالا بازی پیچیده و رازآمیز اصلی شروع می‌شود که هرکدام در خلوت خودمان دوست داریم جای کدام شخصیت و کدام هم‌سفر الی باشیم و در نوشته‌ها و اظهارنظرهایمان کدامشان به‌نظر می‌رسیم. اگر بخواهیم این بازی دشوار را ادامه بدهیم، می‌شود جلوتر هم رفت و به این نتیجه رسید که اصلاً هرکدام چقدر امکان درست و فضا و موقعیت واقعی برای قضاوت در اختیارمان بود، چقدر از چیزی که قضاوتش کردیم شناخت و آگاهی داشتیم و از آن مهم‌تر داوری‌هایمان تا چه حد شفاف و از روی انصاف و براساس داده‌ها و اطلاعات و اعتقادمان بود و تا چه حد برمبنای خیلی چیزهای حاشیه‌ای و فرامتنی و دور از واقعیت دیگر.

درس مهم و اساسی و فراموش‌نشدنی «درباره الی...» شاید همین باشد که اصغر فرهادی با ساخت این فیلم - خواسته یا ناخواسته - ما را درگیر و گرفتار حقیقت و واقعیت قضاوت‌هایمان کرد. از این منظر، یک وجه جدی و شاید نادیده‌گرفته‌شده «درباره الی ...»، فرصتی‌ است که به تماشاگرش می‌دهد که در قضاوت‌ها و ارزش‌گذاری‌هایش در برابر چیزهای دیگر فکر کند و به  این نتیجه برسد که در جایگاه کدام شخصیت فیلم است و دلش می‌خواست جای کدام‌یکی باشد. الی این‌جا تمثیلی از فیلم‌ها و اصلاً خود سینماست و ما که بیننده و داور و منتقد و نظردهنده‌اش هستیم، رودرروی آزمون دشواری قرار گرفته‌ایم... و فرصت فکرکردن درباره این رودررویی دشوار و جذاب و خطیر مثل همان سه نقطه‌ انتهایی نام فیلم می‌تواند تا کجاها که امتداد داشته باشد.

کد مطلب 3612

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • به ياب IR ۰۷:۳۵ - ۱۳۸۸/۰۹/۱۸
    0 0
    سلام از مطلبت لذت بردم، من هم نقدي در اين زمينه نوشتم لطفا ببينيد http://dbest.mihanblog.com/post/25

آخرین اخبار