سعید عقیقی

مسیر رو به کمال امید بنکدار و کیوان علی‌محمدی با «شبانه‌روز» امیدوارکننده‌تر پیش می‌رود. نشانه‌های مشترک میان دو فیلم بلند اینان بسیار است و یادمان‌های تصویری فیلم‌های مستند و کوتاهشان فراوان. اما نکته خرسندکننده کارشان در میان فیلم‌های نه‌چندان خرسند کننده، جدی گرفتن مقوله نه‌چندان جدی «کارگردانی» در سینمای ایران است. «شبانه‌روز» روی مرز بسیار بسیار باریکی پیش می‌رود که یک سویش دورشدن از روایت داستانی است و سوی دیگرش فرم خلاقانه تازه‌ای در عرصه روایتگری. فیلم‌نامه می‌کوشد روایتگری را بگستراند و داستان‌گویی را به تعویق بیندازد. در این مسیر، چاله‌های نمایشی فراوانی از قبیل جاماندن شخصیت‌ها از روایت داستانی وجود دارد که کارگردانان به مدد دکوپاژ سنجیده و تصاویر غافلگیرکننده‌شان از روی آن‌ها می‌پرند. مثل همیشه، برش‌های دلپذیری از مکاتب گوناگون سینمایی مورد علاقه‌شان در کارشان به چشم می‌خورد و ارجاعات روشنی به عناصر ادبی در آن پیداست. اما در نهایت، فیلمی از کیوان علی محمدی و امید بنکدار می‌بینیم که جز این‌جا در جای دیگری نمی توانست ساخته شود. دشواری بندبازی میان «سینمایی‌بودن» و «رایج‌نبودن» مخاطره‌ای است که اینان بدان تن داده‌اند و تا تن می‌دهند ناگزیرند از تاوان‌دادن. به فیلم که نگاه کنیم، داستان کهن جعلی و ملال‌آوری می‌بینیم که آگاهانه لو می‌رود و درعین‌حال روی دیگر سکه زندگی بازیگر حورا (مهتاب کرامتی) نیز هست. خرده‌روایت‌های این بخش، تحت تأثیر بازی «فیلم در فیلم» رنگ می‌بازد، اما با قدم‌گذاشتن حورا به داستان مرجان(نیکی کریمی)، روایت جان تازه‌ای می‌گیرد و به‌زحمت، اما سرانجام به‌سلامت، موفق می‌شود موقعیت گسسته را به موقعیت پیوسته بدل سازد. و این نه‌تنها چیز کمی نیست، که فیلم را فرسنگ‌ها از فیلم‌هایی که تا امروز دیده‌ایم پیش می‌اندازد. حالا گلچینی از تصویرهای درخشان مرتضی پورصمدی به کمک می‌آیند: انتخاب درست و بجای لنز و زاویه دوربین به مدد دکوپاژ هوشمندانه و تنوع میزانسن و رنگ (قرینه سازی دوبه‌دو: تصاویر قجری و سیاوش سیاه‌و‌سفیدند و زندگی مرجان و فوژان (مهناز افشار) رنگی)، همان چیزی را به فیلم می‌دهد که سینمای ایران کم دارد: تصاویر سنجیده و متنوع. قاب‌ها چنان دقیق و منسجم و فکرشده‌اند که فیلم‌نامه برای رسیدن به آن‌ها ناگزیر از دویدن است. در این دویدن، طبیعی است که گاه سکندری بخورد و گاه پایش بلغزد اما دستاورد کلی‌اش برای سینمای ایران، رسیدن به مجموعه‌ای از قاب‌های دیریاب و ماندگار است که کمتر فیلم ایرانی‌ای بدان‌ها دست یافته است. در داستان سیاوش(حامد بهداد)، گریز عامدانه و دلپذیر دوربین از نماهای هم‌سطح و زاویه‌بندی ماهرانه فصل مرگ همسرش (افتادن او، سرخوردن رومیزی و ریختن میوه‌ها) و برش زیباتر به نمای اریب گورستان که گویی از دید جسد گرفته شده، نشان می‌دهد که کارگردانان مرزهای استاندارد کارگردانی را پشت سرگذاشته‌اند (مرزی که بیشتر کارگردانان ما پشت آن مانده‌اند). با دیدن زاویه روبه پایین دوربین در نمای تنهایی سیاوش، یا کمپوزیسیون دقیق فصل گفت‌وگو با دخترش (آزاده صمدی)، باور می‌کنیم که دلبستگی کارگردانان به نقاشی بیشتر است تا ادبیات (فلینی می‌گوید سینما فرزند ادبیات نیست. فرزند نقاشی است) و چه زیبا و درست، مجموعه متنوعی از نقاشی‌های مشهور (از امپرسیونیست‌ها و واقع‌گرایان روس گرفته تا نقاشی‌های تخت و فاقد پرسپکتیو قاجاری در فصل «فیلم در فیلم») بیش از رابرت آلتمن یا پیتر گرین اوی سرمشق کارشان واقع شده است. در قصه فوژان، آن‌ها بیش از پیش به کار پیشین‌شان نزدیک می‌شوند و در نماهای گفت‌و‌گو در رستوران یا دویدن در خیابان، با حرکت آهسته و یا زوم‌های سریع برچهره‌ها، «شبانه» را به یاد می‌آورند. به همین ترتیب، داستان‌ها هم افت می‌کند و پرسش‌ها را بیشتر برمی‌انگیزد. (اگر فوژان می‌داند که سرطان دارد، چرا یک نامزدی را به هم می‌زند و یک ازدواج دیگر را می‌پذیرد؟)خوشبختانه هیچ‌یک از این لغزش‌ها به سقوط منجر نمی‌شود و تنها کارگردانی، فیلم‌برداری و چهره‌پردازی را از فیلم‌نامه پیش می‌اندازد. در نتیجه، فیلم را با تصویرهای جاندار و جذابش به یاد می‌سپاریم تا گفت‌وگو‌ها و خط‌وربط داستانی‌اش. فیلم‌نامه با نوسانی هیجان‌انگیز میان ایده و گفت‌و‌گو پیش می‌رود و در فاصله‌ای معقول از تصاویر می‌ایستد. به یمن دکوپاژ دقیق، ایده جانکاه و درد لاعلاج «خردکردن» نماها (که در سینمای ایران به نظر درمان‌ناپذیر می‌رسد) در «شبانه‌روز» به شکل هوشمندانه‌ای حل شده و شاهد مجموعه‌ای از نماها هستیم که هریک هویت مشخص و مستقلی دارند. شاید برای کسی مهم نباشد، من اما دشواری جدی‌گرفتن و برنامه‌داشتن برای هرنما و نسپردن تصاویر به قضاوقدر و گریز از «دیمی»بودن و روزمرگی را نه‌تنها می‌فهمم، که قدر می‌دانم و ستایش می‌کنم؛ کاری که امید بنکدار، کیوان علی‌محمدی و مرتضی پورصمدی در مخاطره‌ای آشکار و در مسیری رو به کمال از پس آن برآمده‌اند. 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 3477

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =