نیما حسنی‌نسب

توقع داشتیم بین فیلم‌های امسال - مثل جشنواره‌های قبل - یک فیلم عالی، دو سه تا خیلی خوب و خوب، چندتایی متوسط و بقیه ضعیف باشد؛ همین‌طور هم شد.

* توقع داشتیم با توجه به این همه اسم معتبر و خبرها و حواشی جنجالی و فیلم‌های کنجکاوی‌برانگیز، سینمای مطبوعات شلوغ و پر ازدحام و غیر قابل کنترل باشد. با همت و برنامه‌ریزی خوب و سخت‌گیری‌های به‌جای متولیان و زحمت و تجربه گروهی نیروهای روابط عمومی جشنواره این‌طور نشد. امسال از این حیث بین جشنواره‌های سال‌های اخیر مثال‌زدنی بود. کاری که از دست ما برمی‌اید، تشکر است و خسته‌نباشید و دست مریزاد.

* توقع نداشتیم مطبوعات و رسانه‌ها این همه مهم شوند و منتقدان و نویسندگان نا این حد خبرساز و پر شور و فعال باشند. نوشته‌ها و ویژه نامه‌ها و اظهارنظرهای اهل مطبوعات هیچ سالی به‌قدر امسال تاثیرگذار و زنده و پویا نبود. هر کس در هر مقامی به حد وسعش کوشید تا فضای نقد و نظر در جشنواره را سرپا و سر حال نگه دارد. صف‌ارایی و تنوع سلیقه و نظرها و بده بستان‌های فراوان اهل قلم در چنین فضایی خوشایند و دل‌گرم‌کننده و آموزنده است. حتماً سال و سال‌‌های بعد وضعیت بهتر و فضای پرشورتری هم خواهیم داشت. 

* توقع نداشتیم جلسه‌های نشست پرسش و پاسخ سوت و کور و کم‌حرف و حدیث سال‌های قبل، ناگهان به یکی از جذاب‌ترین و مهم‌ترین و پویاترین بخش‌های جشنواره تبدیل شود. این امکان رو در رو شدن رسانه‌ها و سینماگران را به فال نیک بگیریم و از تجربه‌های امسال برای دوره‌های بعد استفاده کنیم. جشنواره سرزنده و پر نشاط، قطعاً به این تعامل‌ها و تقابل‌ها نیاز دارد تا سرزنده و پویا و کارآمد باقی بماند.

* توقع نداشتیم فیلم‌های خارجی خوبی با اصلاحات کم و به‌جا، ترجمه‌های خوب و تنوع مطلوب روی پرده سینما تجربه کنیم. بجز معدود مواردی، همین‌طور هم شد.

* توقع نداشتیم فیلم تازه بهرام بیضایی شاهکاری در خور نام و اعتبار و خاطره اثار خوب گذشته‌اش باشد، چون انگیزه ساختش با آن‌ها فرق می‌کرد. منتها توقع داشتیم که بیضایی موضوع فیلمش را بهانه‌ای برای خیلی حرف‌های شنیدنی و موقعیت‌های تماشایی و دیدگاه‌های موثر و ماندگار و قابل تاویل و تفسیر کند. در کمال تاسف، «وقتی همه خوابیم» چنین فیلمی نشد.

* توقع نداشتیم توانایی‌های رو به رشد تهمینه میلانی در قصه‌گویی و ریتم پر کشش به معناگرایی و حقیقت‌جویی کلیشه‌ای باب روز تبدیل شود. «سوپراستار» تا نیمه‌هایش توقع‌مان را برآورده کرد و بعد دقیقه به دقیقه ناامیدتر شدیم؛ لااقل از آن شروع قابل تامل، توقع یک جمع‌بندی قابل تحمل داشتیم که باز هم نشد.

* توقع داشتیم دو سه سال زحمت و انرژی و بودجه در سه چهار جای مختلف دنیا فیلمی در حد و اندازه‌های انگیزه سازندگانش باشد. شاید هم ایراد از ما بود که از «زادبوم» توقع بی‌جا و زیادی داشتیم و برآورده نشد.

* توقع داشتیم سازندگان «نفس عمیق» و «بوتیک» و «پرده آخر» بعد از چند و چندین سال فیلم‌هایی بسازند که خاطره‌ فیلم قبلی را مخدوش نکند و قدمی رو به جلو باشد. هیچ‌کدام از سه فیلم «عیار 14»، «بی‌پولی» و «تردید» (سومی با اغماض البته) با توقع ما از خاطره فیلم قبل فاصله زیادی نداشتند، ولی در مورد پیشرفت و جلوزدن از فیلم قبلی گویا توقع زیاده‌خواهانه‌ای داشتیم و بهش نرسیدیم.

* توقع نداشتیم از کارگردان «جعبه موسیقی» فیلم قابل قبول «صداها» را ببینیم، اما توقع داشتیم که حسن فتحی فیلم مقبولی مثل «پستچی سه بار در نمی‌زند» ساخته باشد. 

* توقع داشتیم که علی ژکان، سیروس الوند، بیژن میرباقری، محمد مهدی عسگرپور و محمد هادی کریمی سیر نزولی فیلم به فیلم‌شان را ادامه بدهند. عجیب است که هیچ‌کدام‌شان فیلمی دور از حدس و توقع ما نساخته بودند.

* توقع نداشتیم در شرایط امروز سینمای ایران بشود به سینمای تجربی و آثار متفاوت از جریان اصلی امیدی داشت. «اشکان، انگشتر متبرک و چند  داستان دیگر» و «صندلی خالی» ثابت کردند که در ناامیدی بسی امید هست و هر دو فیلم محصولاتی فراتر از حد توقع‌مان از تجربه‌گرایی در سینمای امروز ایران از کار درآمدند. حالا با این دو فیلم از سینمای تجربی و جوان‌های تجربه‌گرای سینمای ایران متوقع‌تر شده‌ایم.

* توقع پیشرفت در کار اصغر فرهادی که برای‌مان عادی شده بود، ولی «درباره الی...» تنها باری بود که یک فیلم جشنواره‌ی امسال به توقع ما رودست بزرگی زد و نشان داد بی‌خود توقع داشتیم که پیشرفت یک فیلمساز حد و مرز مشخصی داشته باشد و نشود از آن جلوتر رفت. اصغر فرهادی و فیلمش با توقع ما چنین معامله‌ای کردند!

* توقع داوری بی حرف و حدیث که دیگر رویایی دور از دسترس است. با این حال، توقع حضور «درباره الی...» در جمع رکورداران کاندیداهای سیمرغ همان‌قدر عجیب و خوشایند بود که غیبت «عیار 14» در چند بخش مهم مثل بازیگری و کارگردانی ناراحت‌کننده و غیرعادی. حضور «سوپراستار» در جمع نامزدهای چند بخش اصلی و مهم نشان داد که دیگر باید به‌شکل جدی قید هر گونه توقعی از داوری‌های جشنواره را بزنیم.‌

* توقع داریم... توقع داشتیم... توقع از این‌که ... جشنواره با همه توقع‌های برآورده‌شده و ناکام ما تمام شد. بهتر نیست از همین الان توقع‌های‌مان را از سینمای ایران در سال آینده فهرست کنیم و منتظر برآورده‌شدن‌شان باشیم؟ 

کد مطلب 3647

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین